چطور از پاییز جان سالم بهدر ببریم؟
ساناز فلاحزاده ـ روانشناس سلامت
میتوان گفت برای همه آدمها شروع فصل پاییز با نوعی حالت دوگانه میان شادی و غم همراه است. در پایان ششسالگی با قدمگذاشتن در دوره دانشآموزی، این دوران طلایی با مشکلاتی برای کودک و خانواده توأم میشود. فارغ از تصور حاکم در دوران حاضر که با فرزندان کمتر و دیدگاه «تحصیلات عالی مساوی با زندگی عالی» روبهروییم، تمرکز خانوادهها بر تحصیلات فرزندانشان بیش از گذشته شده و همین امر بار روانی زیادی را به بچهها در سنین مختلف و والدین آنها تحمیل میکند. شرایط ایجادشده بهدلیل همهگیری ویروس کرونا، این بار روانی را در آغاز سال نوی تحصیلی و ورود به فصل زیبای خزان سختتر کرده و افراد بیشتری را در معرض مشکلات روانشناختی قرار داده است.
طبق بررسیهای انجامشده توسط سازمان خدمات سلامت روان کودکان در آمریکا، افسردگی، اضطراب و فشار روانی در کودکان سنین مدرسه و والدین آنها افزایش یافته و البته این یافته در کشورهای دیگر نیز به همین صورت است. ماندن در خانه به همراه فرزندان در سن مدرسه، به دلایل مختلفی آسیبزاست. اول از همه جدایی فرزندان از محیطهای اجتماعی و دوری از همسالان است که میتواند ماشهچکان افسردگی و اضطراب باشد. هر چند وجود شبکههای اجتماعی مجازی تا حدودی این «انزوای اجتماعی» را جبران میکند اما همین شبکهها نیز خالی از آسیب نیستند.
والدین هم از خطرات ناشی از خانهنشینی دور نمیمانند. علاوه بر انزوای تحمیلی، نگرانیهای ناشی از کمترشدن درآمد و افزایش هزینههای خانوار نیز بر دوش آنها سنگینی میکند. از سویی تغییر سبک آموزشی و تبدیل آن از حضور در سر کلاس به نشستن در خانه و یادگیری مجازی، با وجود تجربه سال قبل، هنوز نقایص زیادی دارد؛ نه معلمها و نه شاگردان و والدینشان به شیوههای درست تعلیمدادن و یادگیری از راه دور مسلط نشدهاند. فراگیری درست و ماندگار مطالب، خواستهای است که در این شیوه هنوز بهدرستی اعمال نمیشود و همین امر بر اضطراب و نگرانی دانشآموزان و والدین دامن میزند.
اما در این میان نباید از اختلال افسردگی فصلی SAD در پاییز و زمستان هم غافل شد. براساس کتابچه تشخیصی اختلالات روانشناختی، با تغییر فصل، بعضی، دچار تغییر جدی در شرایط روانی میشوند؛ آنها ممکن است زیاد بخوابند، انرژی کمی داشته باشند و احساس افسردگی کنند. این نشانهها میتوانند جدی باشند یا با ورود به فصل بعدی از بین بروند، اما نباید از خطرات و دامنه آن نیز غافل شد. افسردگی فصلی در تابستان هم روی میدهد که با اضطراب شدید همراه است، ولی در پاییز و زمستان بیشتر با کاهش انرژی و پایینآمدن خلق، این تغییر بیشتر نمایان میشود. اما چاره چیست و چگونه باید از این دوران پراسترس به سلامت گذر کرد و از چنگال افسردگی و اضطراب در امان ماند؟!
در وهله نخست سواد سلامت است. این سواد در واقع مجموعهای از دانستهها و آگاهیهایی است که برای همه افراد جامعه، از شهروند عادی تا متخصص این حوزه، ضروری است. این مجموعه آگاهی کمک میکند تا تکتک افراد جامعه و در نهایت کل جامعه زندگی سالمتری را تجربه کنند. بخش مهم و اصلی سواد سلامت به این موضوع اشاره میکند که «چگونه زندگی کنیم که سالمتر بمانیم؟» سطح سواد سلامت، سبب میشود مردم در زمینه موضوعاتی که با سلامت آنها گره خورده، تفسیر و تحلیل مناسب داشته و بیشتر و بهتر بتوانند از خود و اطرافیان خود، در برابر عوامل بیماریزا مراقبت کنند. نتایج مطالعات مختلف، نشان میدهد که در جوامعی که سطح سواد سلامت مردم، از میزان قابلقبولی برخوردار است، جامعه با نشاطتر، سالمتر و پویاتر است. براساس مطالعهای که در ایران انجام شده نیز این نقص آشکار شده که نیمی از جمعیت کشور از سواد سلامت لازم برخوردار نیستند و این محدودیت در گروههای آسیبپذیر، ازجمله سالمندان، بانوان خانهدار، بیکاران و افراد باسواد عمومی محدود، شایعتر است، بهگونهای که این امر آنان را در معرض خطر انحراف از سلامت قرار میدهد. از دلایل آن نیز میتوان به ضعف رسانه و استفادهنکردن از متخصصان همچنین ارائه مطالب بهصورت فنی و دشوار که خارج از درک مخاطب است، اشاره کرد. همچنین سردرگمی و بیاعتمادی افراد به ارائهدهندگان اطلاعات منجر به کسب اطلاعات غیرموثق و کاهش سواد سلامت در میان عموم مردم خواهد شد.
اما گام دوم، استفاده از راهکارهای پیشگیری است. نقطه اتصال افسردگی و اضطراب (دو اختلالی که بیش از همه در معرض آن قرار داریم) افکار منفی است. والدین آگاه، کودکان خود را با دور نگاهداشتن از اخبار منفی، صحبتهای ناامیدکننده درباره شرایط و تمرکز بر جنبههای هر چند کوچک اما مثبت وقایع، نسبت به ایجاد افکار منفی و تسلط این افکار مصون نگه میدارند. تماشای اخبار بهطور مداوم حتی اگر بهطور فعال نباشد (یعنی تلویزیون یا رادیو روشن، اما کسی جلوی آن ننشسته، دو نفر با هم مشغول تبادل اخبار بد هستند و نفر سوم مخاطب آنها نیست، پدر یا مادر با صدای بلند اخبار را برای دیگری میخواند و درباره آن گفتوگو و بحث میکنند و...) بیشک منجر به احساس یاس، غم و از همه مهمتر احساس ناتوانی برای ایجاد تغییر و نداشتن کنترل بر امور زندگی میشود. مشکلات اقتصادی برای همه ما ایجاد نگرانی و دلهره میکند. اما بزرگسالان راهکارهای متعددی برای فرار از این مشکلات دارند و میتوانند با همفکری و به اشتراکگذاشتن ایدهها و راهحلهای مختلف، هر چند به دشواری از پس مسائل برآیند. اما حواسمان باشد که فرزندان ما دارای چنین ذخایر تجربی و فکری نیستند! پس مطرحکردن مشکلات مالی در حضور آنان اضطرابی صد چندان بیشتر در آنها ایجاد میکند. با حفظ بعضی از قوانین مثل حفظ ساعت خواب مناسب و داشتن وقت برای صحبتکردن در خلوت میتوان به نیازهای عاطفی خود و همینطور به حل مشکلات پرداخت و البته فرزندان را در معرض آسیب قرار نداد.
در آخر بهترین راهکار برای مقابله با افسردگی فصلی قرار گرفتن در معرض نور است. پردهها را از پنجرهها کنار بزنید تا نور بیشتری به منزل بتابد. از لامپهای آفتابی بیشتری در منزل استفاده کنید. داشتن چند گلدان محیط را آرامشبخشتر خواهد کرد. مکملهای ویتامینی خصوصا ویتامین D را در برنامه غذایی خود بگنجانید (البته مراقب دوز مصرفی باشید، زیرا میزان بالای ویتامین D در بدن سمی است. معمولا یک کپسول50 هزار برای یکماه تجویز میشود.) و در مکانهای خلوت یا ساعاتی که تراکم جمعیتی در بوستانها کمتر است به پیادهروی بروید. درصورت نیاز به کمکهای بیشتر، با یک رواندرمانگر صحبت کنید و مراقب خود و عزیزانتان باشید.