• جمعه 7 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 17 شوال 1445
  • 2024 Apr 26
یکشنبه 21 شهریور 1400
کد مطلب : 140223
+
-

رسانه،‌ مقصر تلخی خبرها نیست

یادداشت یک
رسانه،‌ مقصر تلخی خبرها نیست


سعید ارکان‌زاده یزدی ـ کارشناس اقتصادی

اوضاع دنیا بسامان نیست و هر روز گوشه‌ای از جهان مصیبتی رخ می‌دهد که هر رسانه‌ای بنا به سیاست حرفه‌ای و خط‌وربطش ماجرا را منعکس می‌کند. مخاطبی که حالا از سواد رسانه‌ای هم بهره‌ای برده، تمام تلاش خود را به‌کار می‌گیرد که صرفاً مرعوب و مغلوب آنچه رسانه‌ها می‌خواهند به او بقبولانند نباشد و عقیده و خرد خودش را هم در تفسیر و تعقیب رویدادها به‌کار بگیرد. اما در این دنیای پر از ابزارهای ریز و درشت ارتباطی، آن‌قدر پیام‌ها و محتواهای رسانه‌ای رسمی و شخصی و نهادی در قالب‌های متنوع و از درگاه‌های مختلف منتشر می‌شود که هضم و تحلیل آنها از هیچ مخاطبی در جهان برنمی‌آید. هر کسی بنا به سلیقه و عادت و اهدافی که دارد، دسته‌ای از رسانه‌ها و درگاه‌های خروجی را از جنگل انبوه رسانه‌ای جهان برمی‌چیند و با آنها اوضاع دنیا را می‌نگرد. جوان‌ترها ممکن است بیشتر از سالخوردگان به رسانه‌های اجتماعی و ابزارهای دیجیتال خبری عادت داشته باشند و میانسالان و سالخوردگان هنوز از مخاطبان پروپاقرص تلویزیون باشند. البته که چنین مرزبندی‌های واضحی بین مخاطبان رخت بربسته است و همان تلویزیون‌ها هم فهمیده‌اند باید چه کنند و در یوتیوب و توییتر و اینستاگرام، روزنه‌ای به سبد خبری جوان‌ترها پیدا می‌کنند. در هرحال، رسانه‌های خبری جهان، از طریق شبکه‌ای تودرتو و غیرخطی، تلاش می‌کنند به هر نحو ممکن و با هر قالب و محتوایی، مخاطبان را از قشرها و سنین متفاوت به‌خود جذب کنند.
مخاطبان از در و دیوار با خبرها و محتواهای حرفه‌ای مواجه می‌شوند و اخبار ریز و درشت و خوب و بد چنان آنها را آشفته‌خاطر و پریشان‌احوال می‌کند که گاهی احساس می‌کنند زیر آوار اخبار مدفون شده‌اند و باید مراقب آرامش روانی خود باشند و به‌دنبال راه نجاتی برای بازیافتن آرامش خود می‌گردند. اینجاست که تصور می‌کنند خبرهای بد است که آنها را چنین اذیت می‌کند و راه‌حلی هم که به‌نظرشان می‌رسد پرهیز از اخبار است. در این بین تجویزهایی مثل کتاب «پیگیر اخبار نباشید» رولف دوبلی که یک کتاب عامه‌پسند در زمینه روانشناسی بازاری است، به آتش دوری مردم از اخبار می‌دمند. حضرت آقای دوبلی در کتابش، که با سه ترجمه متفاوت در بازار کم‌رونق نشر ایران منتشر شده است، می‌گوید که اخبار ذهن آدم را مشوش می‌کند و از عمق نگاه و تمرکز فکری فرد می‌کاهد و بهتر است که افراد تمام منابع خبری را کنار بگذارند، روزنامه و اخبار تلویزیون و وب‌سایت‌های خبری را دیگر نگاه نکنند و به‌جای آن، اگر به مطلبی و موضوعی علاقه‌مند بودند، کتاب بخوانند یا مقالات بلند مربوط به آن قضیه را مطالعه کنند یا فیلم‌های مستند در آن باره را ببینند. دوبلی در کتاب می‌گوید که خودش هم سال‌هاست این کار را می‌کند و رضایت خاطر زیادی از این شرایط پیدا کرده است. دوبلی یک کارآفرین و تاجر سوئیسی است. کتاب‌های پرفروش می‌نویسد، مثل کتاب «هنر شفاف اندیشیدن» و اقتصاد خوانده است. او متخصص اخبار و جامعه‌شناسی و ارتباطات نیست اما به هر حال، حرفی که می‌زند کالایی است که در وضعیت کنونی جامعه بشری خوب می‌شود برایش بازاریابی کرد: روبه‌رو نشدن با اخبار بد.
رسانه‌های حرفه‌ای انعکاسی از جهانی‌اند که ما در آن زندگی می‌کنیم. اگر آنها اخبار بدی مخابره می‌کنند، دلیلش خبیث بودن طینت آنها نیست. رسانه‌ها نمی‌خواهند بی‌جهت مردم را آزار بدهند اما چاره‌ای ندارند جز اینکه وقتی بخش زیادی از مردم جهان در رنجند، آن رنج را بازتاب دهند. رسانه‌ها اصلاً به‌وجود آمده‌اند که صدای رنجبران بی‌صدا باشند. خبر بد اتفاقاً بسیار هم چیز خوبی است، مثل دارویی که تلخ است اما شفا می‌بخشد، مثل آیینه‌ای که کثیفی روی صورت را بازمی‌تاباند تا فرد آن را پاک کند. مسئله اصلی اینجاست که رسانه‌ها مقصر خبرهای بد و تلخ امروز نیستند؛ آنها فقط آیینه‌ای هستند که تلخی‌ها و بدی‌ها را انعکاس می‌دهند تا بتوان برای رفع آنها قدمی برداشت. در واقع، «آیینه چون نقش تو بنمود راست، خود شکن، آیینه شکستن خطاست». اگر مردم مشکلاتی دارند، نهادهای مسئول باید این مشکلات را حل کنند و نظام رسانه‌ای نیز، هم باید منعکس‌کننده آن مشکلات باشد و هم بر مسئولان نظارت کند تا رافع مشکلات باشند. این دقیقاً کاری است که رسانه باید انجام دهد. اگر ما به‌بهانه دوری از اخبار بد، از رسانه‌ها بخواهیم که خبرهای بد و تلخ را مخابره نکنند یا فقط اخبار خوب را منعکس کنند، در کار درست و حرفه‌ای رسانه‌ها اخلال ایجاد کرده‌ایم. اگر خودمان هم از تمام خبرهای بد فراری باشیم، خودمان را گول زده‌ایم. جامعه سالم شهروند آگاه می‌خواهد؛ شهروندی که شنوای خبرهای بد هم باشد.
در همین دورانی که به سر می‌بریم، خبرهای بد زیادی بوده‌اند که توانسته‌اند به جامعه ایران خدمت کنند. یکی از مهم‌ترین این خبرهای بد، شیوع ویروس کرونا در ایران بود. یک بیماری‌ عالمگیر وارد ایران شده بود و اخبار آن ذهن همه شهروندان را مشوش کرده بود. اما چاره‌ای نبود؛ رسانه‌ها باید خبرهای بد را منتشر می‌کردند تا مردم برای حفظ جان خود بکوشند. همچنین یکی از خبرهای تلخی که هر روز کماکان در حال انتشار است، آمار کشته‌شدگان مبتلا به کروناست. اینکه مردم هر روز شاهد کشته‌شدن چندصد نفر از هموطنان‌شان باشند، بسیار غم‌انگیز و ناراحت‌کننده است؛ اما کار رسانه همین است و نمی‌توان رسانه‌ها را متهم کرد که مدام در حال مخابره اخبار بد هستند.
رسانه‌ها کار خود را می‌کنند ولی از سوی دیگر، برخی شهروندان در پیگیری اخبار بد چنان راه افراط می‌پیمایند که به روان خود آسیب می‌زنند. مخاطبان باید سبدی از رسانه‌ها داشته باشند که تا حدی تنوع در آن رعایت شده باشد تا در حلقه یک دیدگاه خاص خبری گرفتار نشوند و نیازهای خبری خود را به‌طور مرتب از آن سبد تأمین کنند. در واقع این سبد خبری که شاید تعبیر «رژیم خبری» هم بتوان برایش به‌کار برد ــ‌ استعاره‌ای برگرفته از رژیم غذایی ــ‌ می‌تواند هم اطلاعات مورد نیاز را به فرد بدهد و هم او را از غرق‌شدن در اخبار نگران‌کننده مدام تکرارشونده بازدارد. اما در نهایت دوباره باید تأکید کرد که اگر شرایط جامعه هم‌اکنون نگران‌کننده و اضطراب‌آور است، به رسانه‌ها ربطی ندارد. رسانه‌ها نه علت به‌وجود آمدن چنین شرایطی هستند و نه راه‌حل درمان این شرایط. رسانه‌ها در نهایت می‌توانند تا اندازه‌ای با روش‌های عقلانی رفع مشکلات همراهی کنند به این قصد که جامعه با اقناع بیشتری به‌سمت راه‌حل‌ها گام بردارد. اما غیراز این، ما نمی‌توانیم به رسانه‌ها وظایفی را تحمیل کنیم که طاقت کشیدن بار آن وظایف را نداشته باشند و اساساً جزو شرح وظایف‌شان هم نباشد.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید