فردین صاحبالزمانی
- چی شده کفشت؟
+ میخش زده بیرون، هر کفش دیگهای بود تا حالا انداخته بودمش بیرون، این یکیرو دلم نمیاد.
- رهاش کن بره رئیس.
+ یعنی چی؟
- هیچی یه رفیق داشتم همیشه هر وقت یه چیزی اذیتش میکرد میگفت رهاش کن بره، شرش کم میشه.
دیالوگ/ چیزهایی هست که نمیدانی
در همینه زمینه :