شلیک به کلاه خبرنگارها
مهدیا گلمحمدی
یکی از نمادهای نظامهای توتالیتر و تمامیتخواه مقابله و حتی کشتن افرادی است که آثار ادبی و هنری آنها بهدلیل بازتاب بخشی از واقعیتهای جامعه در سطح جهان مطرح میشود. هنرمند یا نویسنده گوشهای از واقعیت جاری را به واژه یا تصویر میکشد و تاوان او گاهی مرگ است. همین دیروز عکاس میانماری از ترس برخورد قهری دولت میانمار حاضر نشد نامش بهعنوان برنده جایزه عکاسی موسوم به ویزای طلای جشنواره عکاسی خبری فرانسه اعلام شود. این عکاس بینام و نشان واقعیت را نه وارونه کرده و نه حتی آن را به نفع معترضان دولت میانمار روتوش کرده بود. او فقط تیرکمان معترضها و سلاحهای جنگی پلیس ضدشورش میانمار را به وسیله دوربینش در یک قاب جا داده بود. تحولات سیاسی میانمار موسوم به انقلاب بهار و سوگیریهای عجیب آنگسانسوچی بازتاب گستردهای در جهان داشت و لنز دوربین عکاس ناشناس جهتگیری خاصی جز ثبت واقعیت نداشت. نمونههای دیگر این برخورد حکومتی در کشورهای امپریالیستی همچون آمریکا هم دیده میشود. دونالد ترامپ، رئیسجمهور پیشین آمریکا هم به محض وارد شدن به اتاق موسوم به اتاق بیضی کاخسفید رسانهها را به باد انتقاد گرفت. شبکه خبری سیانان و روزنامههای نیویورکتایمز و واشنگتنپست مورد دشمنی او قرار گرفتند و ترامپ فقط و فقط فاکسنیوز را در جبهه خود میدید. کار به جایی کشید که حتی توییتر هم حساب کاربری او را مسدود کرد. اگر قانون و شعارهای دمکراسیمأبانه دست و پای او را نبسته بود بهطور حتم او هم دستکمی از دولتمردان میانمار نداشت. بازگردیم به عکاس ناشناس میانماری که به جای او میکوتاکونان، عکاس خبری نیویورکتایمز جایزهاش را از جشنواره عکاسی فرانسه دریافت و بخشی از گفتههای عکاس گمنام را در این جشنواره بازگو کرد. او چنین نقل قول کرد: در اعتراضها ما دیگر از کلاهی که روی آن عنوان خبرنگار بود، استفاده نمیکردیم؛ چون متوجه شدیم سری که در این کلاه است، بیشتر مورد اصابت گلوله قرار میگیرد.