انتشار کتاب به نبرد میماند
هومن حسنپور- رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان
نویسندگان، مترجمان، ناشران و سایر صنوف دستاندرکار نشر کتاب در هر شرایطی کار میکنند؛ چراکه انتقال دانش و آگاهی تعطیلبردار نیست. جز این تلاش شبانهروزی، ناشران بهطور خاص در طول روز و ماه و سال، بیوقفه درگیر حل کوهی از مشکلات مختص این سرزمین هستند. از راه دراز و پرپیچ و خم دریافت مجوز که بگذریم، اقتصاد پرنوسان کشورمان مجالی برای برنامهریزیهای بلندمدت به ما نمیدهد. برنامهریزی که سهل است، ما اغلب طرحی را که امروز انداختهایم، فردا نمیتوانیم اجرا کنیم.
واقع این است که عرصه برای ما تولیدکنندگان کتاب تنگ شده است و این کالای فرهنگی با کاهش شدید تیراژ مواجه بوده که این پیش از همه افسوسی برای اهالی کتاب است. دلایل مختلفی برای کاهش تیراژ کتاب میتوان برشمرد که یکی از این دلایل قیمت کاغذ است. این روزها که قیمت هر بند کاغذ در هر روز (و گاهی در هر ساعت) روی عددی میایستد، انتشار کتاب برای ناشران به معضلی بزرگ و پیچیده تبدیل شده است. بهجز مسئله توان خرید مشتریان کتاب که متأسفانه محدود است، نظام قیمتگذاری را به هم ریخته و به تبع آن سر و سامان دادن به اقتصاد نشر را ناممکن ساخته است. ناشران اکنون یاد میکنند از گذشتهای که با اختصاص کاغذ دولتی نه ناشر مشکلی داشت و نه قیمت کتاب بالا بود، اما حالا نهتنها خبری از کاغذ سهمیهای نیست، بلکه قیمت کاغذ سر به فلک میزند و البته همان هم با نوسانات شدید مواجه است. با این وضعیت، تولید کتاب مقرون به صرفه نیست و جز انبوهی از ضرر مادی و معنوی چیزی برای ناشر نمیماند.
این عرصهای است که در مقام عمل چندان متفاوت از کارزار در صحنه نبرد نیست؛ زیرا ناشر در هر لحظه باید به مصاف رقیب و غولی برود و از پس هر پیروزی سراغ خوان بعدی بشتابد.
کتاب که قرار بود غذای روح مردم باشد، این روزها به عذاب روح ناشران تبدیل شده است؛ ناشرانی که در انبارهای کتاب منتظر نشستهاند و هر روز قیمت کتابهای خود را تغییر میدهند تا با فروش کتاب به قیمت روز بتوانند بخشی از سرمایه خود را به گردش درآورند. اگر تا چند سال پیش با 5۰ هزار تومان به کتابفروشی میرفتید و با 4 یا 5 کتاب، شاد و خوشحال از کتابفروشی خارج میشدید، این روزها با این مقدار پول در نهایت تنها میتوانید یک کتاب کمحجم بخرید و با حسرت و افسوس از اینکه چرا این کتاب را در چاپهای پیشین نخریده بودید، از کتابفروشی خارج شوید.
در این شرایط هنوز هم هستند ناشرانی که آثار خود را منتشر میکنند، اما در مقایسه با گذشته با تعداد ۳۰۰ یا ۵۰۰ کتاب در هر نوبت چاپ. تیراژ پایین کتاب در هر نوبت چاپ به غیراز فروش، این شائبه را در ذهن ایجاد کرده است که آیا اصلا این تعداد کتاب میتوانند به کتابخانهها راه یابند و در دسترس عموم قرار گیرند؟ برخی از ناشران تعداد پایین تیراژ کتاب را مرگ ناشران میخوانند و برخی آن را فرصتی برای ورود به عرصه نشر الکترونیک میدانند.
البته مشکلات مربوط به تیراژ کتاب تنها به گرانی کاغذ محدود نمیشود و اوضاع اقتصادی بد جامعه، شیوع ویروس کرونا و قاچاق کتاب هم در این حال بد کتاب بیتأثیر نبوده است. این حال بد هم درست نمیشود مگر آنکه مسئولان دست بهکار شوند و با اتخاذ تدابیر و راهکارهای مناسب و اختصاص و توزیع کاغذ دولتی تاحدودی این شرایط بد را بهبود بخشند و کتاب، این کالای فرهنگی با ارزش را از بحران نجات دهند.