همشهری از نقشه فقر چندبعدی در ایران گزارش میدهد
ابعاد محرومیت در سیستان و بلوچستان
استان سیستانوبلوچستان از میان 5شاخص پایش فقر، در 4شاخص، محرومترین استان کشور شناخته شده و در شاخص فقر انرژی و آب نیز بعد از استان کرمان در رتبه دوم قرار گرفته است
پایش فقر چندبعدی در ایران از شرایط نامساعد استان سیستانوبلوچستان در اغلب شاخصها حکایت دارد. به گزارش همشهری، مجموعه گزارشهای پایش فقر چندبعدی در وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، حاکی از این است که تا پاییز گذشته، نرخ فقر در ایران به 31.4درصد رسیده و20درصد خانوارها بدمسکن بودهاند، سهم هزینه مسکن در سبد خانوار به 2.5برابر میانگین جهانی رسیده، نرخ باسوادی همچنان در 16استان پایینتر از میانگین جهانی بوده و البته وضع خانوارهای ایرانی در شاخص دسترسی به آب سالم و هزینه انرژی در سبد خانوار، بهمراتب مساعدتر از میانگین جهانی است. طبق این گزارش درمجموع خانوارهای ایرانی در حوزه مسکن و کیفیت آموزش وضع خوبی ندارند اما بهواسطه پرداخت همیشگی یارانه انرژی وضع خانوارها از نظر دسترسی به آب سالم و سهم هزینه انرژی بهتر از میانگین جهانی است و ازنظر عمده شاخصهای بهداشت و سلامت نیز در شرایطی بهتر از متوسط جهانی و البته بدتر از متوسط کشورهای با درآمد بالا قرار دارند.
جولان محرومیت در استان سیستانوبلوچستان
بررسی وضعیت 31استان ایران براساس 5شاخص عمده مسکن، آب و انرژی، آموزش، بهداشت و خدمات مالی، حاکی است: باوجود ناهمگونی پراکندگی محرومیتها در این شاخصها، استان سیستانوبلوچستان درمجموع نسبت به میانگین کشور وضع نامساعدتری را تجربه میکند؛ بهگونهای که از نظر نرخ بدمسکنی بعد از استان هرمزگان، بدترین شرایط را دارد و براساس شاخصهای آموزش، شمول مالی و فقر بهداشت و سلامت نیز بدترین وضعیت کل کشور را بهخود اختصاص داده است.
این استان از نظر شاخص فقر انرژی و آب نیز باوجود شرایط مساعد ایران در جهان و پرداخت یارانههای سراسری، وضعیت نامساعدتری نسبت به میانگین کشور دارد و بعد از استان کرمان، محرومترین استان ایران محسوب میشود.
توزیع جغرافیایی فقر مسکن
براساس تعاریف جهانی 20درصد خانوارهای ایرانی دچار حداقل یک محرومیت از ابعاد مسکن (دسترسی به آب، دسترسی به سرویس بهداشتی، مکان زندگی کافی، مسکن بادوام و امنیت تصدی) هستند و بدمسکن محسوب میشوند. این مقدار در مناطق شهری 12درصد و در مناطق روستایی 43درصد است. بررسیها نشان میدهد بالاترین نرخ بدمسکنی در ایران به استانهای هرمزگان، سیستانوبلوچستان و گیلان تعلق دارد. محاسبه نر خ فقر شدید مسکن، یعنی جمعیتی که دارای بیش از یکی از ابعاد محرومیت مسکن هستند حاکی از این است که باوجود نرخ 20درصدی برای بدمسکنی، فقط یکدرصد از جمعیت کل کشور دچار فقر شدید مسکن هستند و مشمول دو مورد یا بیشتر از ابعاد محرومیت مسکن میشوند. بررسی فقر شدید مسکن به تفکیک استان نشان میدهد استان سیستانوبلوچستان با نرخ 32.8درصد، بالاترین نرخ فقر شدید مسکن را دارد و در مقابل استان تهران با نرخ نزدیک به صفر، از کمترین نرخ فقر شدید مسکن برخوردار است. البته در استان تهران 79درصد خانوارها به مسکن مقرونبهصرفه دسترسی ندارند و از این نظر استان تهران در رتبه اول قرار میگیرد.
هزینه مسکن ایران 2.5برابر میانگین جهانی
براساس اطلاعات وزارت کار، شاخص هزینه مسکن در هزینه خانوار و طول دوره انتظار مسکن در ایران معادل 2.5برابر میانگین جهانی بوده و نشاندهنده فشار بالای هزینههای مسکن بر خانوارهای ایرانی است. همچنین، نرخ برخوردارنبودن از مسکن مقرونبهصرفه و بدمسکنی بهطور معناداری بین «فقرا» و «خانوارهای زن سرپرست» بالاتر است، بهگونهای که 30درصد از فقرا دچار بدمسکنی و 41درصد از آنها از مسکن مقرونبهصرفه برخوردار نیستند. از طرف دیگر نسبت خانوار بدون کودک محروم از مسکن مقرونبهصرفه به خانوارهای دارای کودک، 1.7برابر است. طبق آمارها 24.3درصد از خانوارهای دارای کودک در مسکن استیجاری زندگی میکنند که این مقدار برای خانوارهای بدون کودک حدود 13.9درصد است و این طبقهبندی نشاندهنده فشار بالای هزینههای مسکن روی مستأجران است.
نکته قابلتوجه این است که با توجه به روند افزایشی سهم هزینههای مسکن خانوار که در سال98 به 33.2درصد و دوبرابر میانگین شاخص جهانی رسیده و همچنین باوجود چشمانداز نهچندان مطلوب بازار مسکن در ایران، سهم وام مسکن در بدهی خانوارهای ایرانی از سال1393تا 1398 روند کاهشی داشته و مقدار این شاخص به 20درصد کاهش یافته است. این آمار بهوضوح گویای فشار بالای هزینههای مسکن بر دوش خانوارهای ایرانی و ناتوانی آنها برای اقدام به خرید مسکن حتی با ابزار وام بانکی است. درنهایت تصویر کلی به لحاظ رتبهبندی استانها در فقر مسکن با 7شاخص «مصالح بهکاررفته، دسترسی به آب آشامیدنی لولهکشی، سرانه زیربنای واحد مسکونی، تراکم خانوار در واحد مسکونی، دسترسی به امکانات بهداشتی (حمام)، عدمبرخورداری از مسکن مقرونبهصرفه و شاخص حداقل دو محرومیت از مسکن» حاکی از این است که استانهای سیستانوبلوچستان و کرمان با نمره6 (از 7شاخص) وضعیت بدتری از متوسط کشوری داشتهاند و پس از آن استانهای خراسان جنوبی و خراسان شمالی با نمره5 قرار دارند و در مقابل استانهای سمنان و مرکزی با نمره صفر (در هیچ شاخصی وضعیتی بدتر از میانگین کشوری ندارند) در جایگاه بهتری در بخش مسکن قرار دارند.
حذف فقر انرژی با پرداخت یارانه
بررسی کارشناسان وزارت کار حاکی است: اگرچه ایران بهواسطه پرداخت همیشگی یارانههای انرژی، از نظر دسترسی آسان و کمهزینه به انرژی و آب بسیار غنی است اما بازهم مناطقی از کشور از این منظر در فقر بهسر میبرند. براساس شاخصهای دسترسی به انرژی و آب، هماکنون 99درصد از کشور برقرسانی شده و فقط هزار و 190روستا فاقد برق هستند که از این تعداد نیز 250نقطه در دست برقرسانی تا پایان سال1400 است. در ارتباط با آب شرب نیز 95.75درصد از روستاهای بالای 20خانوار و 99.8درصد از مناطق شهری کشور از امکانات آب شرب سالم برخوردارند. طبق سالنامه1398 شرکت آبفا مناطق روستایی استانهای یزد، کرمان، کردستان، بوشهر، سیستانوبلوچستان و هرمزگان بهترتیب کمترین استانهایی بودهاند که مناطق روستایی آنها از آب شرب سالم بهرهمند هستند. در یک تصویر کلی میتوان گفت مناطق روستایی هیچیک از استانهای کشور بهصورت 100درصد از آب آشامیدنی سالم بهرهمند نیستند و بهطور میانگین 24درصد از جمعیت روستایی ایران دسترسی به آب شرب سالم ندارند.
بررسی شاخص سهم هزینه انرژی از سبد هزینه خانوار نیز نشان میدهد که یک خانوار ایرانی فقط 4درصد از درآمد خود را صرف خرید انرژی میکند که عمده دلیل این موضوع انرژی ارزان و در دسترس و یارانه انرژی پرداختی از سوی دولت است؛ باوجود این، سنجش فقر انرژی براساس 5شاخص 3بخش دسترسی به آب، برق و گاز حاکی از این است که استان کرمان با عدد4 (از 5شاخص) وضع بدتری از متوسط کشوری دارد و پس از آن، استانهای سیستانوبلوچستان و کهگیلویهوبویراحمد با عدد 3قرار میگیرند. طبق این سنجش 7استان در 2شاخص و 9استان در یک شاخص دچار فقر انرژی هستند و 12استان شامل اردبیل، اصفهان، البرز، تهران، خراسان رضوی، قم، کردستان، گلستان، گیلان، مرکزی و یزد با فقر انرژی مواجه نیستند. بررسیها نشان میدهد استان کرمان با 11درصد و استان سیستانوبلوچستان با 9.11درصد بیشترین میزان و استان قم با 0.3درصد کمترین میزان خانوارهای فقیر انرژی به لحاظ سهم انرژی از کل هزینه خانوار را دارا هستند.
سایه فقر آموزشی
گزارش وزارت کار از وضعیت فقر آموزشی حاکی از این است که؛ایران در دوسطح دسترسی و بهرهمندی به آموزش وضع مطلوبی ندارد، بهگونهای که باوجود بهبود نرخ باسوادی، همچنان این نرخ در 16استان کشور پایینتر از متوسط جهانی است و نرخ تحصیلات در سطوح متوسطه دوم، بسیار پایینتر از کشورهای اتحادیه اروپا و حتی ترکیه قرار دارد. علاوه بر این آموزشهای کسبشده نیز کیفیت لازم را نداشته و دانشآموزان ایرانی، هم در مقطع دبستان و هم متوسطه، در پایینترین رتبه در میان کشورهای مورد بررسی قرار میگیرند.
طبق بررسیهای کارشناسی، مهمترین عوامل پایینبودن کیفیت آموزش در ایران را میتوان به 2دسته «عوامل مرتبط با خانه: شامل فقر خانوار و تحصیلات پایین والدین و نر خ پایین آموزش پیش از دبستان و «عوامل مرتبط با مدرسه: تراکم بالای دانشآموزان در کلاس و نسبت بالای دانشآموز به معلم» تقسیم کرد. از اینرو، گسترش آموزش پیش از دبستان و ارتقای سطح کیفی مدرسه و بهخصوص معلمان از الزامات رفع فقر آموزشی در ایران است. در ردهبندی استانی، نابرابری در وضعیت آموزشی و برخورداری از امکانات آموزشی دیده میشود و درمجموع، از بین 14شاخص فقر آموزشی و عوامل مؤثر بر آن، استان سیستانوبلوچستان در 12شاخص وضعیت بدتری از میانگین کشوری دارد و پس از آن استان آذربایجان غربی با عدد 10 و استانهای خراسان رضوی و خوزستان با عدد9 قرار میگیرند. در انتهای جدول نیز استانهای مازندران و سمنان قرار دارند که براساس این رتبهبندی، وضعیت بهتری نسبت به سایر استانهای کشور دارند.
نقشه فقر بهداشت و سلامت
وضعیت ایران از نظر عمده شاخصهای بهداشت و سلامت بهتر از متوسط جهانی و بدتر از متوسط کشورهای با درآمد بالاتر از متوسط ارزیابی میشود. بررسی استانهای کشور در 13شاخص (1- سرانه پزشک به ازای 100هزار نفر، 2- سرانه پیراپزشک به ازای 10هزار نفر، 3- سرانه تخت فعال بیمارستانی به ازای هزار نفر، 4-سرانه مراکز مراقب اولیه بهداشتی به ازای 100هزار نفر، 5- میزان پوشش فاضلاب بهداشتی شهری، 6- میزان پوشش فاضلاب بهداشتی روستایی، 7- نر خ مرگومیر کودکان زیر 5سال برحسب هزار تولد زنده، 8- نر خ مرگومیر مادران از عوارض بارداری و زایمان برحسب 100هزار تولد زنده، 9-نرخ پوشش آب شهری، 10- نرخ پوشش آب روستایی، 11-پوشش بیمه پایه کل درمانی، 12- نر خ سوءتغذیه در کودکان زیر 6سال و 13- هزینههای کمرشکن سلامت) حاکی از این است که استان سیستانوبلوچستان در 10شاخص وضعیت بدتری از میانگین کشوری دارد و در رتبه اول محرومیت خدمات بهداشتی و درمانی قرار میگیرد و پس از آن استان خراسان رضوی که در 9شاخص وضعیت بدتری از میانگین کشوری دارد، در رتبه دوم قرار میگیرد. در مقابل استان گیلان که فقط در یک شاخص وضعیت بدتری از میانگین کشوری داشته، برخوردارترین استان کشور به لحاظ امکانات و خدمات بهداشتی و درمانی بوده است.
رتبه اول ایران از نظر تعداد حساب بانکی
نتایج پژوهش کارشناسان وزارت کار نشان میدهد در ایران شبکه بانکی بهعنوان محور اصلی خدمات مالی باوجود اینکه در بانکداری الکتریک رشد داشته و در برخی از آمارها و شاخصها وضعیت مساعدی کسب کرده اما نتوانسته نیاز خانوارها به اعتبار به جهت هموارسازی مصرف در طول زمان را فراهم کند. شواهد نشان میدهد گسترشنیافتن کارتهای اعتباری در ایران، که کشور را در رتبه75 دنیا قرار داده، باعث شده خانوارها برای تأمین اعتبار، نیازمند دریافت تسهیلات از بانک باشند و از این منظر ایران در رتبه نهم دریافت تسهیلات بانکی در دنیا قرار گرفته است. علاوه بر این، نسبت پایین وام مسکن به ارزش مسکن که در اغلب سالها کمتر از 20درصد است و همچنین سهم پایین وام مسکن در سبد بدهی خانوار که در سال98 از 20درصد فراتر نرفته، نشان میدهد نیاز به تأمین مالی کلان نیز توسط شبکه بانکی فراهم نشده است.
نتایج بررسیها نشان میدهد بهطورکلی، ایران در شاخصهای سطح پایه نظیر افراد دارای حساب بانکی، شاخصهای دسترسی به شعب بانکی و دستگاه ATM و... وضع مطلوبی بین کشورهای جهان دارد که البته بخشی از آن بهدلیل اجرای طرح یارانه نقدی در ایران و نقش گسترده این طرح در برخورداری گروههای مختلف از حساب بانکی بوده است. نکته دیگر اینکه ایران با رکورد 7هزار و 637حساب به ازای هر 1000نفر بزرگسال رتبه نخست جهان را دارد که مقدار بسیار بالای این شاخص میتواند نشاندهنده نوعی آشفتگی در بازار پولی و بانکی کشور نیز باشد که در ردیابی حسابها و پولشویی موضوع مهم و چالشبرانگیزی است.
محرومیت پنهان از خدمات مالی
ایران در شاخصهای دسترسی به شعب بانکی رتبه بیستوچهارم و در شاخص دسترسی به دستگاهATM رتبه سیوسوم دنیا را دارد. طبق آمار صندوق بینالمللی پول در سال۲۰۱۸ به ازای هر 100هزار نفر بزرگسال در ایران، ۳۷شعبه بانک و ۸۸دستگاهATM وجود دارد. همچنین ایران از نظر دسترسی به دستگاههای POS رتبه دوم را در جهان داراست. هرچند تعداد زیاد دستگاههای POS بهعلت ارائه رایگان خدمات پرداخت و لحاظکردن آن بهعنوان یک خدمت عمومی، هزینه بالایی به بدنه بانکی کشور تحمیل کرده است. براساس گزارش بانک جهانی در سال2017 در زمینه خدمات دیجیتال، ۵۲درصد افراد جوان از طریق موبایل یا اینترنت بهحساب بانکی دسترسی دارند و ۴۹درصد جوانان نیز از اینترنت برای پرداخت صورتحساب یا خرید آنلاین استفاده کردهاند و وضعیت ایران در این دو شاخص خدمات دیجیتال بالاتر از متوسط جهانی است. در این میان، وضع ایران در شاخصهای شمولیت مالی مرتبط با استفاده از کارتهای اعتباری اصلاً مطلوب نیست و فقط ۹درصد افراد در ایران موفق به استفاده از کارت اعتباری شدهاند. ایران رتبه۷۵ را در این شاخص داشته و حتی مقدار آن پایینتر از متوسط جهانی است. بررسیها نشان میدهد عدمکفایت میزان تسهیلات و اعتبارات از بخش رسمی باعث شده که سهم بخش غیررسمی در سبد بدهی خانوار ایرانی بالا باشد، بهگونهای که در ایران ۵۱درصد افراد بالای ۱۵سال از خانواده و دوستان وام دریافت کردهاند. بالابودن سهم بخش غیررسمی در سبد بدهی خانوار از ضعف بخش رسمی در تأمین اعتبار و تسهیلات حکایت دارد و میزان این شاخص در کشورهای کمتر توسعهیافته بالاست. ایران در این شاخص بعد از کشورهای نپال و عراق، رتبه سوم دنیا را دارد.