ترکیه به دنبال جای پا در افغانستان
با وجود مخالفت اولیه طالبان، ترکیه همچنان به دنبال باقی ماندن در فرودگاه کابل و نقش آفرینی در معادلات آینده افغانستان است
سیاوش فلاحپور- روزنامهنگار
با خروج کامل آمریکا و ائتلاف ناتو از افغانستان، بار دیگر همه نگاهها به فرودگاه کابل معطوف شده است؛ پایگاهی استراتژیک که شاید طی سالهای آینده به دروازه نفوذ ترکیه در افغانستان و حتی آسیای میانه تبدیل شود. اگرچه طالبان در هفتههای گذشته به صراحت با هرگونه حضور نیروهای خارجی (از جمله کشور مسلمان و ترکیه) در خاک افغانستان مخالفت کرده، اما با توجه به موقعیت ویژه فرودگاه کابل برای ثبات سیاسی و اقتصادی افغانستان به سادگی نمیتوان این پرونده را مختومه به شمار آورد. در این زمینه کافی است بدانیم بر اساس ارزیابیهای سازمان ملل، دستکم 18میلیون شهروند افغانستانی (معادل بیش از نیمی از جمعیت این کشور) به کمکهای غذایی و دارویی بینالمللی برای ادامه زندگی خود نیازمندند؛ کمکهایی که بخش عمده آن تنها از طریق فرودگاه کابل وارد افغانستان میشود. به این ترتیب طالبان در سایه عدم دسترسی به تواناییها و امکانات فنی لازم به سادگی نمیتواند با درخواستهای کشوری نظیر ترکیه برای کمک به اداره فرودگاه کابل مخالفت کند.
ترکیه دارنده دومین ارتش بزرگ عضو ناتو، از ابتدای جنگ افغانستان، ائتلاف آمریکا را همراهی کرد. این کشور ظرف سالهای2002الی2003 بیش از 2هزار نیروی نظامی به افغانستان اعزام کرد. با این وجود بخش عمده ماموریتهای نظامیان ترکیه مربوط به تامین خدمات لجستیک و آموزش نیروهای افغانستانی بود؛ به گونهای که هرگز وارد عملیاتهای جنگی علیه طالبان نشد. در این میان، مهمترین بخش از خدمات نظامیان ترکیه در فرودگاه کابل متمرکز بود؛ خدماتی که به تدریج از سال2005 توسعه یافته و به اداره و تامین امنیت کامل فرودگاه تا سال2020 تبدیل شد. طی 4سال گذشته و همزمان با علنی شدن برنامه آمریکا برای خروج از افغانستان، به تدریج زمزمههایی از سوی مقامات ارشد دولت ترکیه مبنی بر برنامه این کشور برای حضور پر رنگتر در آینده افغانستان شنیده شد. تلاش ترکیه برای میزبانی از مذاکرات صلح میان طالبان و دولت اشرف غنی را میتوان یکی از مهم ترین نشانههای سیاست این کشور برای افزایش نفوذ در کابل به شمار آورد؛ تلاشهایی که البته با خودداری از سفر هیات طالبان به استانبول بی نتیجه ماند.
تمام اینها در حالی است که قدرتهای غربی نیز از برنامه آنکارا برای آینده افغانستان حمایت میکنند؛ برای مثال ینس استولتنبرگ، دبیرکل پیمان ناتو، نقش ترکیه در آینده افغانستان را «کلیدی» توصیف کرده و یا وزرای خارجه آمریکا و آلمان از باقی ماندن نیروهای ترکیه در فرودگاه کابل استقبال کردهاند.
نشریه فارین پالیسی در این باره مینویسد: بسیاری از قدرتهای غربی تصور میکنند ترکیه به عنوان کشوری با اکثریت مسلمان، ظرفیتهای بالاتری برای تعامل با طالبان و باقی ماندن در معادلات داخلی افغانستان دارد. البته مواضع طالبان تاکنون درباره حضور نیروهای خارجی، حتی از سوی کشور مسلمانی همچون ترکیه کاملا قاطع و شفاف بوده است. سهیل شاهین، سخنگوی گروه طالبان در این باره به شبکه بیبیسی میگوید: ما خواهان روابط خوب و برادرانه با کشور ترکیه هستیم، اما پس از پایان اشغال خاک افغانستان توسط ائتلاف، جایی برای نیروهای خارجی در این کشور تحت عناوینی نظیر آموزش، خدمات، مستشار و... وجود نخواهد داشت.
در پی این اظهارات، به تدریج لحن و لهجه مقامات ترکیه نیز نسبت به مسائل افغانستان تغییر کرده است؛ برای مثال رجب طیب اردوغان که به صراحت از برنامه کشورش برای اداره فرودگاه کابل سخن میگفت هفته گذشته اعلام کرد تنها یک گروه فنی با تعدادی محدود از کارشناسان ترکیهای در کابل باقی ماندهاند. با این حال امیدهای ترکیه و شاید حتی غرب برای حضور در افغانستان هنوز از بین نرفته است. در این زمینه باید توجه داشت قطر، به عنوان نزدیکترین کشور منطقه به گروه طالبان که از تنها دفتر سیاسی برون مرزی این گروه میزبانی میکند نیز از باقی ماندن نیروهای ترکیه در فرودگاه کابل استقبال کرده است. بر اساس گزارش روزنامه حریت، تماسها و رایزنیهای دولت ترکیه با طالبان از طریق 3 کانال به طور فشرده در جریان است: دفتر سیاسی در دوحه، شاخه نظامی در پاکستان و گفتوگوهای مستقیم سازمان اطلاعات ترکیه با نمایندگان گروه طالبان. روزنامه حریت پیش بینی کرده ترکیه در آیندهای نه چندان دور موفق شود نقشی هرچند محدود برای حضور خود در افغانستان در عصر طالبان تعریف کند.
4 انگیزه ترکیه برای حضور در افغانستان
1- اهرم فشار جدید مقابل آمریکا و اروپا: یکی از اهداف اصلی سیاست خارجی ترکیه طی سالهای گذشته، دستیابی به اهرمهای فشار جدید نسبت به متحدان غربی خود و استقلال بیشتر در دیپلماسی بوده است؛ روندی که به طور مشخص بعد از کودتای ناکام سال2016 تشدید شده است. خرید سامانه پدافندی اس-400 از روسیه و افزایش نقش آفرینی نظامی در قفقاز و شمال آفریقا را میتوان بخشی از تلاشهای آنکارا برای استقلال بیشتر از متحدان غربی به شمار آورد. در این میان، حضور در آینده افغانستان و تامین منافع اقتصادی و امنیتی غرب (مقابل چین، روسیه و ایران) میتواند موقعیت بسیار ویژهای در اختیار ترکیه قرار دهد.
2- سرمایهگذاری در روابط استراتژیک با قدرت نوظهور آسیای میانه: ترکیه طی سالهای گذشته موفق شده خود را به عنوان یکی از مهم ترین پایگاههای جریانات اسلام گرای اهل سنت در منطقه معرفی کند. بر این اساس پیروزی گروههایی نظیر اخوان المسلمین در مصر فرصتی استراتژیک برای افزایش نفوذ و منافع ترکیه در جهان عرب به شمار میآمد؛ فرصتی که البته بی نتیجه ماند. حالا هم ترکیه بدون شک تلاش میکند از طریق برقراری ارتباط با گروه طالبان، به فرصتهای ویژهای در فرآیند بازسازی افغانستان و کریدورهای تجاری مرتبط با این کشور دست پیدا کند. این تلاشها به مثابه سرمایه گذاری بلندمدت برای منافع اقتصادی و امنیتی ترکیه در آسیای میانه و مشخصا در ارتباط با طالبان به عنوان بازیگر نوظهور منطقه خواهد بود.
3-نفوذ منطقهای در خدمت کریدور لاجورد: تمایل ترکیه به توسعه نفوذ منطقهای این کشور طی سالهای اخیر بر هیچکس پوشیده نیست؛ تمایلی که از ابزارهای قدرت نرم همچون فعالیتهای فرهنگی در جهان عرب و کشورهای ترک زبان و همچنین قدرت سخت نظامی بهره برده است؛ از عملیاتهای نظامی در عراق، سوریه و لیبی گرفته تا حمایت از ارتش آذربایجان در نبرد قره باغ. در این زمینه دولت اردوغان کریدوری تجاری موسم به لاجورد را طراحی کرده که با عبور از افغانستان، ترکمنستان، آذربایجان و گرجستان به مرزهای ترکیه میرسد. این کریدور عملا منافع کشورهای چین، روسیه و ایران را نادیده میگیرد. بدون شک افزایش نفوذ ترکیه در افغانستان و آسیای میانه به اجرای طرح این کریدور کمک خواهد کرد.
4-نگرانی از بحران پناهندگان: پرونده افغانستان در کنار منافع احتمالی، تهدیدهای بزرگی را نیز برای اقتصاد و امنیت ترکیه به همراه دارد. بدون شک مهم ترین این تهدیدها به سرازیر شدن موج جدیدی از آوارگان افغان، از طریق مرزهای شرقی ایران به سوی ترکیه مرتبط است. این در حالی است که دولت ترکیه و حزب عدالت و توسعه به دلیل میزبانی گسترده از آوارگان سوریهای طی سالهای گذشته در معرض حملات سیاسی شدیدی از سوی رقبای داخلی خود قرار دارد. بر این اساس میتوان گفت یکی از انگیزههای اصلی دولت اردوغان برای افزایش نفوذ و نقش آفرینی در پرونده افغانستان، جلوگیری از حرکت گسترده آوارگان این کشور به سوی ترکیه در دوران حاکمیت طالبان است.