• دو شنبه 17 اردیبهشت 1403
  • الإثْنَيْن 27 شوال 1445
  • 2024 May 06
چهار شنبه 20 مرداد 1400
کد مطلب : 137946
+
-

نگاهی به نمایشنامه «باران اگر بخواهد» نوشته نادر برهانی‌مرند

لبریزشدن از ملال زندگی روزمره

سیدحسین رسولی- روزنامه‌نگار

به‌تازگی نمایشنامه «باران اگر بخواهد» نوشته نادر برهانی‌مرند، در ۱۰۸ صفحه، با قیمت ۲۰ هزار تومان و از سوی نشر ورا منتشر شده است. نمایشنامه با یک مونولوگ (تک‌گویی) آغاز می‌شود؛ توجه برهانی‌مرند به زمان و خاطره خیلی مهم است. برهانی تحت‌تأثیر آنتون چخوف و اکبر رادی است. اگر بخواهم این گزاره کلی را کمی باز کنم باید به کنش‌های دراماتیک و ایستایی آنها و همچنین بحث زمان و زندگی روزمره بپردازم. معمولا در کارهای چخوف با کنش‌های ایستا و حرف‌هایی طولانی مواجه می‌شویم که درونیات و گذشته شخصیت‌ها را افشا می‌کنند. این کنش‌ها به‌گونه‌ای‌اند که زمان را کمی کند می‌کنند و شخصیت‌ها نیز در ملال زندگی روزمره غرق می‌شوند. مارک فورتیر در کتاب «نظریه در تئاتر» می‌نویسد: «آنچه در نمایشنامه‌های چخوف قابل مشاهده است دل‌مشغولی‌های پدیدارشناختی است که‌ در سطح درونمایه و محتوا محقق شده است: زمان، کنش، تأثیر دیگران، تهی‌بودن زندگی روزمره، میل به زندگی‌ای کامل‌تر. شخصیت‌های چخوف در مواجهه با زندگی‌ای که به‌نظرشان تهی، کسالت‌بار و البته بی‌روح می‌رسد، به‌وجودی غنی‌تر و کامل‌تر گرایش دارند.» اکبر رادی نیز دقیقا تحت‌تأثیر چنین اندیشه‌ای بود و در نمایشنامه‌های خودش مانند «روزنه آبی» و «ملودی شهر بارانی» این رویه را پیش گرفت. نمایشنامه «مرغ دریایی» چخوف اینگونه آغاز می‌شود: «در سوگ زندگی‌ایم». انگار زندگی اغلب شخصیت‌های چخوف شبیه به نوعی مرگ بوده است. جالب است که کاراکتر خورشید در نمایشنامه «باران اگر بخواهد» می‌گوید: «من چهارده سالگی خورشیدم، من هنوز به دنیا نیامدم». اینجا باید تأکید کنم که برای برهانی‌مرند، محتوا مهم‌تر از فرم است. البته بازی‌های زمانی مدرن هم در پیرنگ رعایت شده است. یک مشکل اساسی، نقش پررنگ تلفن، تلویزیون، دوربین فیلمبرداری و مونولوگ در آغاز کار است که وضعیت را دراماتیک نمی‌کنند و پیرنگ را بیشتر به سمت داستان می‌برند. خورشید به فریبا می‌گوید: «کاش بابا هم اندازه سیاوش دوست داشت»! در اینجا موضوع اصلی که شکست در عشق است روشن می‌شود. بنابراین، شخصیت‌ها به‌خوبی معرفی می‌شوند و فریبای شکست‌خورده در نقطه کانونی داستان قرار می‌گیرد. برهانی‌مرند به افراد طبقه متوسط ایران اکنون توجه می‌کند که این نکته بسیار مثبتی است و لحن شخصیت‌ها هم درآمده است. در پایان باید اشاره کنم که برهانی‌مرند، قلم خودش را دارد و مسیر پیوسته‌ای را طی کرده است. او به تجربه زیسته خودش توجه می‌کند.

این خبر را به اشتراک بگذارید