تاریخ انیمیشن ایران در یک مستند
«انیمیشن ایرانی»، شناسنامهای برای تاریخ پویانمایی در ایران بهحساب میآید
فهیمه پناهآذر-روزنامهنگار
مهرداد شیخان، مستندساز و کارگردان در عرصه انیمیشن است که در مستند «انیمیشن ایرانی» به تاریخ انیمیشن ایران پرداخته است. بهگفته شیخان، انیمیشن ایرانی به روند تولیدات انیمیشن در ایران، از پیدایش تا ابتدای دهه90 میپردازد. این روند در مهمترین حوزهها و جریانهای آن، یعنی وزارت فرهنگ و هنر، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، تبلیغات بازرگانی، سریالهای تلویزیونی، آثار مستقل و تجربی و همچنین انیمیشنهای سینمایی دنبال شده و به مهمترین آثار و سازندگان آنها پرداخته میشود. فیلمهای مستند «سیاه، سبز سفید»، «از پس ِ پرده هیچ» و «در جستوجوی صبح » از دیگر آثار مستند این مستندساز است. درباره پروسه تولید این انیمیشن با مهرداد شیخان به گفتوگو نشستیم.
مستند شما نگاهی به تاریخ انیمیشن ایران دارد؛ چطور شد که به این سوژه پرداختید؟
گرایش و علاقه من در مستندسازی فیلمهای تاریخنگار است و پرداختن به موضوع انیمیشن ایرانی برای من که حدود سهدهه در آن فعال بودهام ناشی از یک ضرورت بود. در این راستا، فقدان یک تعریف جامع و تاریخی از هویت انیمیشن ایرانی احساس میشد؛ هنری که سابقه بیش از هفتدهه در ایران دارد اما تاریخ آن همچنان ناشناخته و مغفول باقی مانده است. بهطور حتم میتوان گفت که هیچ تصور مشخص یا لااقل منسجمی از تاریخچه انیمیشن ایران و دورههایش نهتنها در سایر کشورها که حتی برای اکثریت ایرانیان و فعالان کنونی انیمیشن ایران نیز وجود ندارد. مشاهده این مستند نگاه متفاوتی نسبت به انیمیشن ایران بهدست میدهد؛نگاهی که با قبل از آن مشاهده قابلقیاس نیست.
نیاز و ضرورت ساخت این مستند، بهویژه زمانی بیشتر احساس میشد که بدانیم طی یکی دودهه اخیر انیمیشن ایران به کمک رشد چشمگیر نیروهای تازه، استفاده از ابزار و فناوریهای پیشرفته و همچنین دگرگونی در رویکردها و موفقیتهایش در انواع تولیدات، شتابی بیش از پیش گرفته است. به این ترتیب قابل پیشبینی است که برای سالهای آینده این ساختار باید حرفهایتر و کاراتر باشد. مستند انیمیشن ایرانی تلاش دارد با ارائه تعریفی مشخص از هویت و ساختار انیمیشن ایران از آغاز تا ابتدای دهه90، تصویر و تعریفی مشخص و قابلقبول به فعالان این رشته، برنامهریزان و پژوهشگران ارائه دهد؛ تعریفی که امیدوارم یکی از سنگبناهای تحلیل و در نهایت نقد شرایط انیمیشن ایرانی باشد. در این صورت این مستند میتواند راهبردی بهسوی هموارترکردن مسیر رشد انیمیشن ایران باشد.
این مستند یک نوع تاریخنگاری است درباره ساختار این مستند بگویید؟
این فیلم به انیمیشن ایران نگاه تاریخی دارد و روند آن را دنبال میکند و تأثیرات و ویژگیهای هر دوره را پی میگیرد و در نهایت تلاش میکند با عبور از این دورهها تصویری تحلیلی ارائه دهد؛ تصویری متاثر از بسترهای فرهنگی - هنری و همچنین تأثیرات اجتماعی پیرامون. از ابتدای پژوهش این مستند با یک دامنه وسیع از حوزههای متفاوت مواجه بودم که هر یک بهتنهایی به پژوهش مجزا و متفاوتی نیاز داشتند. این نخستین تحقیق و پژوهش جامع در انیمیشن ایران برای یک فیلم مستند بود. گذشته از بازبینی و تحلیل آثار ساختهشده در هر دوره، بیشترین بخش پژوهشها معطوف به اطلاعات شفاهی و سپس اطلاعات مکتوب بود. ابتدا منابع مورد نیاز پژوهش بهطور ناامیدکنندهای بهصورت پراکنده، دور از دسترس، گاهی غیرموثق و حتی مفقودشده بودند؛ مثلاً در بخش پژوهش شفاهی بسیاری از اطلاعات -بهویژه سالهای نخست- به مرور زمان فراموش یا مستهلک شده بودند. اینها شامل مواردی مثل نقلقولها و خاطرات افرادی میشدند که دیگر در دسترس نبودند .با تمام این احوال کار هرچه پیش میرفت با موارد تازه و دستاولی مواجه میشدم و انگیزه بیشتری برای ادامه پدیدار میشد، بهطوری که پروسه تحقیق و پژوهش از سطحی معمولی به سطح بالاتری منتقل شد و شکل تخصصیتری بهخود گرفت. این بهدلیل دسترسییافتن به موارد تازه و بکری بود که برای نخستینبار بهدست میآمد. مواردی مانند آشنایی کاملتری از پیشگامان انیمیشن ایران در دهههای20 و حتی10. مواجهه با نخستین انیمیشن سینمایی ایران که در ابتدای دهه 60 کلید خورد یا مشاهده نخستین انیمیشنهای کوتاه ایران. آرشیوهای فیلمخانه ملی ایران، موزه سینمای ایران، تلویزیون، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، ارتش و افراد مختلف امکانات خوبی را برای جستوجوها فراهم کردند. با وجود این، متأسفانه موارد بسیار تاریخی و ارزشمندی بودهاند که تا الان مفقود هستند. مواردی که به همان اندازه که احتمال نابودیشان میرود، احتمال وجودشان در مجموعههای شخصی و پنهان هم وجود دارد.
چقدر برای پژوهش و ساخت مستند زمان گذاشتید؟
پیشتولید و تولید حدود 4 سال طول کشید که بیشترین زمان، مربوط به بخش پژوهش بود که کاری زمانبر بود و همانطور که اشاره شد شرایط ویژهای داشت.
در این مستند از چه زاویه و منظری به تاریخ انیمیشن ایران نگاه شده است؟
از دید تحلیلی و تاریخی به انیمیشن ایران نگاه شده و البته شانس آن را هم داشتهام که با شناختی که سالها در انیمیشن ایران بهدست آوردهام، ارتباط نزدیک و بهتری با موضوع داشته باشم.
آیا اینگونه مستندها میتوانند یک کار پژوهشی و آکادمی برای پژوهشگران باشند؟
مسلما همینطور است و یکی از اصلیترین انگیزهها و اهداف آن ارائه سندی به پژوهشگران و مراکز آکادمیک هنری، علوم اجتماعی و مراکز فرهنگی بوده است تا به تحلیل درستی از انیمیشن ایران و دورههای آن برسند.
مستند با اینکه میتواند برای پژوهشگران به شکل تخصصی مفید باشد با مخاطب عام هم ارتباط برقرار کرده.
بله. همانطور که اشاره داشتید این فیلم میتواند کاربردهای پژوهشی مختلفی برای افراد فعال در هنر، رسانه و حتی علوم اجتماعی داشته باشد، بهویژه در بخشهای آموزشی و آکادمیک رشته انیمیشن. همچنین میتواند تصویری از انیمیشن ایران برای سایر کشورها باشد. اما در عین حال ارتباط آن با مخاطبان عام که بیشترین تعداد مخاطباناند هم درنظر گرفته شده و امیدوارم از سوی این مخاطبان هم دیده شود و انیمیشن ایران با تمام فراز و فرودها و کموکیفاش بهعنوان میراثی ملی و مردمی تلقی شود.
درباره وضعیت اکران مستند توضیح دهید.
مستند انیمیشن ایرانی میتواند مخاطبان بیشماری داشته باشد، به شرط آنکه با کمی درایت و اطلاعرسانی و تبلیغ، اینگونه سینما هم برای مخاطبان بالقوهاش معرفی و بهدرستی شناسانده شود. البته با شرایط فعلی که همه را خانهنشین کرده و بیشتر فعالیتهای خارج از خانه شامل فعالیتهای کاری میشود و نه فعالیتهای تفریحی و فرهنگی مثل سینمارفتن، نمیتوان انتظار پرشدن سالنهای سینما و نمایشهای گستردهای را داشت. البته پیشتر از این هم اکران مستندهای ایرانی وضعیت خنثایی داشت و دارد؛ یعنی از یک حدی جلوتر نمیرود و همه بسنده و عادت کردهاند به یکی دو سایت نمایش فیلم، یک شبکه تلویزیونی دولتی و یک شبکه تلویزیونی فارسیزبان. با حجم بالای تولیدات فیلم مستند در ایران متأسفانه فرصت دیدهشدن این آثار تقریبا از بیشتر آنها سلب شده و معدودی هم که به نمایش درمیآیند جزو انتخابهای آن سایت یا شبکهاند. از این بابت میتوان گفت مستند ایرانی به نمایش درستی نمیرسد و بیشتر آرشیو میشود تا نمایش؛ آثاری که میدانیم امیدها و زحمات بسیاری برای آنها هزینه شده است.