• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
سه شنبه 19 مرداد 1400
کد مطلب : 137788
+
-

کابینه فن‌سالار به‌جای کابینه اعتدالی

داریوش قنبری در گفت‌وگو با همشهری از نشانه‌های پایان دولت میانه‌رو می‌گوید

کابینه فن‌سالار به‌جای کابینه اعتدالی


لیلا شریف ـ روزنامه‌نگار

«من یک اعتدال‌گرا هستم و با اصولگرایان و اصلاح‌طلبان معتدل آشنایی دارم و با آنان در ارتباطم و در این 30سال تفکراتم تغییر نکرده و افراط‌گرا نبوده‌ام.» این سخنان حسن روحانی در خرداد92 و زمانی که هنوز عنوان کاندیدای انتخابات ریاست‌جمهوری یازدهم را داشت، بسیار مورد توجه قرار گرفت چراکه تأکید او بر واژه اعتدال و میانه‌روی خبر از ایجاد فضایی جدید در سپهر سیاست ایران می‌داد.



شنیده‌شدن کلمه «اعتدال‌» پس از عبور از دل تندروی‌ها و حتی تکروی‌های دوران ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد موجب شد تا بسیاری چشم امید به این نسخه جدید فضای سیاسی کشور داشته باشند. در مدل اعتدالی قرار بر استفاده از افراد میانه‌روی جناح چپ و راست بود. به‌عبارت دیگر تفاوتی نداشت که یک چهره سیاسی قبای اصلاح‌طلبی به تن دارد یا اصولگرایی؛ مهم قرار گرفتن در خط‌مشی میانه‌روی و یافتن راه‌حل مشکلات در این بستر بود.
فضای سیاسی ایران - در ادوار مختلف و با توجه به تغییر مشی سیاسی- چهره‌های مختلفی‌همچون ناطق‌نوری و مرحوم هاشمی‌رفسنجانی را به‌عنوان چهره‌های میانه‌رو شناخت؛ چهره‌هایی که برخاسته از دامن اصولگرایی بودند اما هنگام حل مشکلات از همنشینی با اصلاح‌طلبان دریغ نمی‌کردند تا جایی که در گذر زمان تفکرات آنها در میانه تفکرات چپ و راست قرار گرفت. اما به جرأت می‌توان شیوه اداره دولت با ایده اعتدال و میانه‌روی را به نام حسن روحانی ثبت کرد. روحانی در این شیوه تلاش کرد تا جامعه ایرانی را از آفت افراط و تفریط دور کند.
کابینه اول سنگ محکی بود تا حسن روحانی ایده اعتدال و میانه‌روی را پیاده کند. او با انتخاب چهره‌هایی از میان اصولگرایان و اصلاح‌طلبان میانه‌رو در کنار حزب اعتدال و توسعه در این مسیر گام برداشت و به این ترتیب عقلانیت متکی بر اعتدال در دستور کار دولت یازدهم قرار گرفت.
داریوش قنبری، چهره اصلاح‌طلب، در گفت‌وگو با همشهری توضیح داد که بحث اعتدال یک اصطلاح تعریف‌شده در ادبیات سیاسی ایران نبود و حسن روحانی در قامت کاندیدای انتخابات ریاست‌جمهوری و پس از پیروزی به‌عنوان رئیس دولت، این ایده را مطرح و پیگیری کرد؛ «بحث اعتدال تا پیش از حسن روحانی در فضای سیاسی ایران شناخته‌شده نبود و منظور رئیس دولت‌های یازدهم و دوازدهم نیز از دولت اعتدالی همان دولت فراجناحی بود. روحانی تلاش کرد تا هر دو جناح را داشته باشد تا از این طریق اجماعی در شرایط تحریم ایجاد کند و کشور را از مناقشات داخلی دور نگه دارد.»
روحانی در همان نخستین روزهای شروع کارش اعلام کرد که به‌دنبال تشکیل یک دولت اعتدالی است و به همین دلیل بسیاری تصور کردند که از اعتدالیون هر دو جناح در کابینه استفاده خواهد شد. براساس گفته قنبری «روحانی در کابینه اول به این نگاه پایبند بود اما در کابینه دوم، آقای روحانی بیشتر گرایش به سمت راست پیدا کرد. دلیل این گرایش را می‌توان در عوامل مختلفی جست‌وجو کرد و یکی از این دلایل می‌تواند این باشد که روحانی پس از دور دوم دیگر نیاز به حمایت اصلاح‌طلبان نداشت و از سوی دیگر مسئله بازگشت تحریم‌ها موجب شد تا روحانی تصور کند شرایط همچون قبل نیست. او نیاز داشت خود را به جناح راست نزدیک کند تا شرایط برای به‌دست‌آمدن اجماع مهیا شود. در حقیقت باید گفت که روحانی به‌دلیل روحیه خاصی که داشت از چالش و تنش پرهیز می‌کرد و در دور دوم سعی کرد تا با امتیاز بیشتر به جریان اصولگرا از ایجاد تنش جلوگیری کند.»
در واقع می‌توان گفت که ایده دولت اعتدال‌گرا و میانه‌رو در قدم اول توانست نظر بسیاری را به‌خود جلب کند و حتی به‌عنوان یک ضرورت در فضای سیاسی کشور مورد قبول قرار گیرد اما در ادامه مسیر آن اعتدال وعده داده‌شده در استفاده از نیروهای سیاسی و پیروی از مشی سیاسی اعتدالی کمرنگ‌تر شد؛ «تا جایی که شاهد بودیم بسیاری عنوان کردند که حسن روحانی به اصل اصولگرایی خود بازگشت.»
ناتوانی حسن روحانی در اجرای درست ایده دولت اعتدالی که خود طراح آن بود، انتقادهای بسیاری را روانه او کرد. هرچند روحانی تلاش کرد تا نگاه اعتدالی خود را در تصمیم‌گیری‌های اجرایی حفظ کند اما فاصله‌گرفتن او از اصلاح‌طلبان در دولت دوم و بهره‎گیری او از نیروهایی که زیر پرچم حزب اعتدال و توسعه قرار داشتند، موجب ناکام‌ماندن ایده دولت اعتدالی شد. با وجود این انتقادها و تغییر مشی روحانی در مسیر اعتدالی دولت، قنبری معتقد است که دولت اعتدالی در کوران مشکلات ایران چاره‌ساز بود؛ «ایده دولت اعتدالی ذاتاً ایرادی ندارد و مسائل ایجاد‌شده در زمان اجرای این مدل اداره کشور مربوط به مدل دولت میانه‌رو و اعتدالی نبود. باید قبول کنیم که اگر در شرایط تحریم، مدل دولت میانه‌رو -هرچند ناقص- اجرا نمی‌شد، چالش‌های بیشتری کشور را درگیر می‌کرد. بنابراین باید بدانیم که مدل اعتدالی در بازه زمانی ریاست‌جمهوری حسن روحانی تاحدودی شرایط را برای حل مسائل کشور مهیا کرد. به‌عبارت دیگر هرچند اعتدال به‌معنای برقراری تعادل میان دو جناح اصلاح‌طلب و اصولگرا اجرایی نشد اما باید بگوییم که دولت میانه‌رو و اعتدالی در دولت‌های یازدهم و دوازدهم تاحدودی پاسخگوی شرایط بحرانی کشور بود.»
افزایش تقابل جناح راست و چپ در سال‌های اخیر موجب شده است تا همنشینی طیف میانه‌رو به امری دور از ذهن تبدیل شود. قنبری، چهره اصلاح‌طلب، نیز معتقد است جناح اصولگرا و اصلاح‌طلب جایگاه سنتی خود را از دست داده‌اند و هم‌اکنون با یک درهم‌ریختگی فضای سیاسی مواجه هستیم؛ «مرز‌بندی جناح‌های سیاسی نسبت به گذشته تغییر کرده است و به همین دلیل به‌راحتی نمی‌توان انتظار پیگیری مشی اعتدالی را داشت.»
ناتوانی دولت روحانی در اجرای کامل ایده دولت اعتدالی و میانه‌رو این نگرانی را ایجاد کرده است که دیگر تکرار این ایده در قامت یک دولت چندان قابل تصور نیست و باید عمر این ایده را محدود به کابینه اول روحانی و برخی از سیاست‌های او بدانیم؛ نکته‌ای که داریوش قنبری چندان با آن موافق نیست چراکه از نظر او دولت سیزدهم نیز می‌تواند پرچم دولت اعتدالی را به‌دست بگیرد.
هرچند این تحلیل با توجه به گزینه‌های مطرح در مورد کابینه ابراهیم رئیسی امری دور از ذهن به‌نظر می‌رسد اما این چهره اصلاح‌طلب با خوش‌بینی آن را به‌عنوان یک نقطه امید و امری ممکن در فضای سیاسی کشور یاد می‌کند؛ «خاستگاه آقای رئیسی جریان اصولگرایی است. با وجود این در فضای رقابت‌های ریاست‌جمهوری عنوان کرده‌اند که خود را متعلق به یک جریان سیاسی نمی‌دانند و به‌دنبال تشکیل دولت جناحی نیستند. اگر بخواهیم از دولت سیزدهم صحبت کنیم باید بگویم که براساس صحبت‌های رئیسی در روزهای اول می‌توان چنین برداشت کرد که ایشان به‌دنبال دولت فراجناحی است اما گزینه‌های پیشنهادی او برای چینش کابینه نشان از این واقعیت دارد که دولت سیزدهم در مسیر دولت اعتدالی قرار نخواهد گرفت و گزینه‌هایی که مطرح شده‌اند بیشتر از جناح اصولگرا هستند. اما باید منتظر بمانیم و ببینیم که این گمانه‌زنی‌ها تا چه حد درست است.»
در واقع قنبری از امید خود برای تشکیل دولت سیزدهم سخن می‌گوید، هر چند این خواسته جامه واقعیت به تن نکند؛ «با توجه به حامیان و افرادی که از رئیسی حمایت کرده‌اند باید بگویم که اجرای این ایده چندان شدنی نیست اما مواضع رئیس دولت سیزدهم در دوران قبل و بعد انتخاب و همچنین تأکید او بر نگاه فراجناحی این توقع را ایجاد می‌کند که این ایده بیشتر مورد توجه قرار گیرد. حال باید ببینیم که این وعده‌ها در مقام عمل چقدر مورد توجه قرار می‌گیرد.»
با پایان دولت حسن روحانی به‌عنوان فردی که برای نخستین‌بار ایده بناگذاشتن دولتی اعتدال گرا و میانه‌رو را مطرح کرد، این سؤال ایجاد می‌شود که اگر بخواهیم واقع‌بینانه به تحلیل فضای سیاسی کشور بپردازیم باید امکان اداره دولت با این سبک و سیاق اعتدالی را تمام‌شده بدانیم یا خیر؟
سؤالی که داریوش قنبری در پاسخ به آن از یک گزینه دیگر برای اداره کشور سخن می‌گوید؛ فن‌سالارها به‌جای اعتدال‌گرایان. از نظر این چهره سیاسی اصلاح‌طلب شرایط بحرانی کشور نیازمند فن‌سالارهاست و دیگر نیازی نیست که تنها به گزینه‌های اعتدالی توجه داشت چراکه فن‌سالارها (تکنوکرات‌ها) در هر ساخت سیاسی و اجتماعی در قامت حاملان توسعه شناخته می‌شوند؛ «از نظر من در شرایط فعلی حرکت به‌سمت یک کابینه تکنوکرات که از فن‌سالاران هر دو جناح تشکیل شده باشد، برای جامعه و کشور مفید است. هم‌اکنون مسائل جناحی جزو اولویت کشور نیست و شرایط امروز ایران نیاز دارد که یک کابینه فن‌سالار و تکنوکرات قدرت را به‌دست بگیرد و راهکار مناسب را برای حل مسائل کشور ارائه کند. فارغ از جناح اصولگرا و اصلاح‌طلب باید از نیروهای تکنوکرات استفاده کرد و هم‌اکنون لازم است که فضای سیاسی کشور ما به این سمت حرکت کند.»

 

این خبر را به اشتراک بگذارید