توجه به ورزش زنان مطالبه عمومی است
طاهره طاهریان- نایبرئیس کمیته ملی المپیک
بازیهای المپیک توکیو به پایان رسیده و حالا برای دوستداران ورزش، این سؤال مطرح است که آیا زنان ورزشکار ما توانستند انتظارات را برآورده کنند یا نه؟ من بهعنوان کارشناس، نه بهعنوان کسی که در کمیته ملی المپیک مسئولیت دارم، به این سؤال جواب میدهم؛ بله زنان ما مدالی کسب نکردند اما حضور موفقی در این بازیها داشتند. نتایج زنان ما در المپیک باید با توجه به عمر ورزش قهرمانی آنها سنجیده شود. ورزش قهرمانی ما نوپاست. بعد از انقلاب، ورزش قهرمانی ما از اوایل دهه70 و با برگزاری بازیهای اسلامی زنان، فعالیتش را آغاز کرد. اما هر 4 دوره این بازیها در تهران برگزار شد و سفرهای برونمرزی زنان ما اندک بود و تا اوایل دهه80 آنها حضور جدی در مسابقات برونمرزی نداشتند.
مسئله دیگر محدودیتهایی است که زنان ما دارند. هم در داخل فضای رقابتیشان فضای برابری با مردان نیست و هم در خارج از ایران در شرایط یکسان با حریفانشان رقابت نمیکنند. در این شرایط باید نتایج آنها را ارزیابی کنیم. از نظر من کسب سهمیه یک موفقیت و یک ارزش است، چه برای مردان و چه برای زنان. این سهمیه در یک رقابت جهانی بهدست میآید و قبل از هر چیز گرفتن این سهمیه یکامتیاز است. المپیک بالاترین محل برای رقابت است. اینکه یک زن بتواند در رشته بدمینتون سهمیه المپیک را بگیرد، موفقیت است. در بازی اول ثریا آقایی در سالن بودم و مسابقه او را دیدم. خوب و مسلط بازی میکرد و برای برد مصمم بود. این را میشود در بین همه زنان دید. با اینکه سابقه ورزش قهرمانی آنها کوتاه است اما خیلی تلاش میکنند و انگیزهشان بالاست. آنها میخواهند نشان بدهند شرایط خوبی دارند و میتوانند مدال بهدست بیاورند. به همان اندازه که اعتقاد دارم مدالآوری در المپیک کار سختی است، به همان اندازه هم اعتقاد دارم که زنان ما میتوانند روی سکو بروند و مدال المپیک دور از دسترس آنها نیست.
اما آیا به همان اندازه که زنان ما انگیزه دارند، مدیران ورزش هم تلاش میکنند از آنها حمایت کنند؟ بهنظر من انگیزه ورزشکاران زن ما خیلی بیشتر است. مدیران ورزش، چه در فدراسیونها و چه در سطوح میانی و بالا، کمکم این ضرورت را حس کردهاند که زنان ما میتوانند در میدانی مثل المپیک حضور داشته باشند. نگاه مدیران به ورزش زنان نسبت به قبل متفاوت شده و باور کردهاند که آنها میتوانند مدال بهدست بیاورند. وقتی حریف خانم عباسعلی به مدال طلا میرسد، یا خانم ملایی نفر یازدهم میشود، یعنی مدال دور از دسترس نیست. در این شرایط برای زنان باید چه کار کرد؟ نیاز است که به ورزش زنان توجه ویژه شود. اغلب کشورها برای زنان برنامهریزی ویژه و سازمانهای ویژه دارند. خود کمیته بینالمللی المپیک توجه ویژهای به زنان دارد. وقتی تأکید و تکلیف میکند که باید تعداد زنان در همه عرصههای ورزشی، ورزشکاری، مربیگری، داوری و... افزایش داشته باشد و از کشورها سؤال میکند، چه تعداد زن در این عرصهها فعال هستند، یعنی آنها ضرورت را احساس کردهاند و به برابر شدن شرایط زنان و مردان و عدالت جنسیتی در ورزش اصرار دارند. نمونهاش پرچمداران در این دوره از بازیها بود. بیشتر پرچمداران مرد هستند، حقشان هم هست، چون بهترین ورزشکار باید پرچمدار شود. زنان در همه کشورها شاید به این حد نرسیده باشند که پرچمدار باشند اما چون میخواهند بگویند زن و مرد باید شرایط برابر داشته باشند، از همه کشورها خواستند یک پرچمدار مرد و یک پرچمدار زن معرفی کنند.
مدیران ما بهخصوص روسای فدراسیونها که بالاترین مقام تصمیمگیری در هر رشته هستند، باید برنامهریزی خاص برای ورزش زنان داشته باشند، بهطور ویژه برای آنها سرمایهگذاری و هزینه کنند و حامیشان باشند. وقتی در انگلیس سازمان ورزش زنان تشکیل میدهند، یعنی توجه خاص به زنان دارند. آنها که جدایی زنان و مردان ندارند، این ضرورت را حس کردهاند که باید توجه خاص به زنان داشته باشند. در ورزش ما هم این توجه و سرمایهگذاری ویژه برای ورزش زنان باید عملی شود. حداقل برای سه چهار المپیک بعدی میتوانیم این توجه را داشته باشیم. اگر توجه خاص باشد، نمیگویم در همه رشتهها اما میتوانیم در بعضی از رشتهها به مدال برسیم.
اما آیا ورزش ما این پتانسیل را دارد که سرمایهگذاری ویژهای در ورزش زنان ما انجام شود و مدیران ما این نگاه را به ورزش زنان دارند؟ میتوانم بگویم شدنی است، برای اینکه باید این کار انجام شود. امروز اگر فدراسیونی میخواهد روی سکو برود، هم باید برای ورزش مردان برنامهریزی خوب داشته باشد و هم برای ورزشکاران زن. چون آنها با هم در میادین حاضر میشوند. آنها هم این نیاز را احساس کردهاند و هم اینکه اگر به ورزشکار زن توجه نکنند از سوی مراجع بینالمللی بازخواست میشوند. تحت این فشار بینالمللی است که فدراسیونها به اجبار درحال فعال کردن ورزش زنان هستند.
مسئله مهم دیگر این است که توجه به ورزش زنان به مطالبه عمومی تبدیل شده است. هم خود زنان ورزشکار، هم خانوادهها و هم مردم پیگیر ورزش زنان هستند. همه میخواهند بهترین شرایط برای زنان فراهم شود. شرایط نسبت به گذشته متفاوت شده است. امروز زنان و خانوادههایشان برای ورزش قهرمانی زمان میگذارند، سرمایهگذاری میکنند، تلاش میکنند و... اینها همه باارزش است و باید با نتیجه همراه شود. این نتیجه گرفتن، رفتن روی سکو است. یقین دارم که این اتفاق در آیندهای نزدیک میافتد.