حورا نژادصداقت:
گاهی حالمان بد است و اصلا به روی خودمان هم نمیآوریم. گاهی هم خوب هستیم، اما دلمان حال بهتری میخواهد. در هر دو حالت، یکی از راههایی که میتواند اوضاع ما را تغییر دهد، خواندن کتابهای روانشناسی است. اما نه هر کتابی! همانطور که نباید پیش هر روانشناسی رفت. کتابها روی ما اثر میگذارند. پس باید متناسب با نیازمان آنها را انتخاب کنیم. و البته دقت کنیم مبادا چنان دنیای متوهمانهای را نشانمان دهند که بعد از خواندنش، و البته مقایسه کردنش با شرایط کشورمان، حالمان بدتر شود و به اصطلاح خودمان، افسرده شویم. مدتهاست که یکی از قفسههای پر و پیمان کتابفروشیها دقیقا همین کتابهای روانشناسی است. قطعا ما فضای زیادی برای معرفی آنها نداشتیم. اما سعی کردیم گلچینی از جدیدها و قدیمیهای خوب شان را اینجا بیاوریم تا شما بتوانید متناسب با نیازتان یکی از آنها را انتخاب کنید. حتما اگر چند ساعتی در کتابفروشی وقت بگذرانید، به گزینههای خواندنی و جذاب دیگری هم دست پیدا میکنید.
انسان ذهن است و دیگر هیچ
نویسنده: پیمان آزاد
نشر البرز
خواندن کتابهای دکتر پیمان آزاد که متناسب با فضای فکری ایرانیها نوشته شده، کمی حوصله میخواهد و البته در برابر این حوصله، لذت زیادی نصیبتان میشود. چون میتوانید به مسائل جور دیگری نگاه کنید و پایههای یک سری از افکار و باورهایتان را کلا تغییر دهید. یکی دیگر از خصوصیات کتابهای دکتر آزاد این است که گرچه روان نوشته شده و حتی گاهی اشتیاق خواندن بیشتر دارید، ولی چون به فکر فرو میروید عملا کتاب را آرام خواهید خواند.
در این کتاب، دکتر پیمان در کتاب اول درباره خودشناسی فانکشنال (موثر) صحبت کرده و بعد در کتاب دوم درباره آگاهی و در کتاب سوم درباره رهایی از ذهن شرطی نظریاتشان را بیان کرده که قابل استفاده و عملی شدن هم هستند. سبک نوشتاری کتاب با بسیاری از آثاری که تاکنون خواندهاید کاملا متفاوت است؛ چون دکتر مانیفست خود را در کتابش شرح داده، پس کتاب را به صورت پرسش و پاسخ تنظیم کرده است. انگار که شمای مخاطب در مقابل ایشان نشستهاید و از او درباره تمام ابعاد مانیفستش سوال میکنید؛ مثبت و منفی. مشخصا کتاب با این پرسش شروع میشود: «قصد شما از طرح مبحث خودشناسی فانکشنال چیست؟» و بعد از چند صفحه به این سوال میرسد که «انسان چرا همیشه موجودی نگران است؟» تاکید میکنم که پاسخها متفاوت از خیلی چیزهایی است که تاکنون خواندهایم و یکی از اهداف دکتر تلنگر زدن به ذهن ماست چون از نظر او «ذهنی که از خواب بیدار شود، دیگر به خواب نمیرود. مگر این که قدرت و فشار آرزوها و تمایلات روزافزون باشد که بخش آگاه و بیدار ذهن را تحت نفوذ خود قرار دهد که لذت همیشه غفلتآلود است! من خواستهام فقط ذهن سنگین شما را سبک کنم که بهتر راه بروید و عقب هم نمانید.»
راستی، دکتر آزاد با مثنوی معنوی مولوی و ادبیات عرفانی مانوس است و در کتابش فراوان از شعر و ادبیات استفاده کرده و همین موجب میشود که خوانش متنهای او راحت باشد و دوستداشتنی. ضمن این که، ما اینجا فقط یک کتاب دکتر را معرفی کردیم. لیست کتابهای ایشان متنوع است و به یک جستجوی ساده اینترنتی به عنوانهای مختلف از آثار او میتوانید دست پیدا کنید.
شفای زندگی
نوشته: لوییز هی
ترجمه: گیتی خوشدل
نشر: پیکان
بعضیها معتقدند که بیماری زمانی رخ میدهد که ما هشدارهای روان را نادیده گرفته باشیم و دردهای انتزاعی آن، از طریق تن مجالی برای ظهور پیدا میکنند. «شفای زندگی» از همان پنهانیهای درونی ما صحبت میکند. از این که چرا بیماری جسمی پیدا میکنیم و چطور باید برای رفع آن اقدام کنیم؟ نه به این معنا که پزشک و دارو را ترک کنیم و ماجرا را صرفا روانی ببینیم. بلکه به این معنا که در کنار درمان جسم، سری هم بزنیم به احوال درونیمان، به آنچه فراموش کردهایم، به آنچه به خودمان تحمیل کردهایم و... این کتاب کلا 4 بخش دارد. در بخش اول که مقدمه است، لوییز هی توضیح داده اصلا فلسفه این نگاهش را از کجا پیدا کرده تا مخاطبش بداند که چرا او چنین ایدهای را طرح میکند. بعد در بخش دوم، درباره این که مشکلات جسمانی از کجا میآیند و ما باید در برابرشان چه کنیم و راه دگرگون کردن درونیاتمان چیست، صحبت میکند. او همینجا یک سری تمرینهای روزانه هم ارائه کرده است.
در بخش سوم درباره کار و موفقیت وثروت و... اشارههای نسبتا طولانی دارد. اما جذابترین فصل... باید به سراغ فصل پانزدهم بروید تا در فهرست بیماریها، مشکل خود را پیدا کنید و نظرات لوییز هی درباره علت ایجاد آن را بخوانید. اصلا اگر خواستید این کتاب را بخرید، در همان کتابفروشی که مشغول تورق «شفای زندگی» هستید، اول همین قسمت را ببینید. اگر با احوالتان صدق داشت، کتاب را بخرید. مثلا در همین قسمت نوشته شده که بیماریهای کلیوی، کلسترول بالا، شبادراری، کچلی و... چرا ایجاد میشوند. شاید بعضیها این کتاب را مشخصا در حوزه روانشناسی خصوصا روانشناسی تخصصی قرار ندهند و شاید تمام نکات کتاب الزاما کارآمد نباشد. اما نکته مهم این است که «شفای زندگی» مجالی است برای این که نگاهی متفاوت به بیماریتان داشته باشید. حداقل با بیماری تن خود دوست شوید و به احوال درونیتان کمی بیشتر فکر کنید.
چگونه رنج بکشیم؟
نویسنده: کریستوفر همیلتون
مترجم: هما قرایی
نشر هنوز
مدتی است که نشر هنوز یک سری کتابهای کارآمد و البته خوشدست با طراحی گرافیکی متفاوت منتشر کرده که بعضی از آنها به نوعی در حوزه روانشناسی هم قرار میگیرد. این کتابها با توافق آلن دو باتن (موسس مدرسه زندگی) با مجوز انتشارات مکمیلان منتشر شده است. بعد از این مقدمات، برویم سراغ اصل ماجرا. کتاب «چگونه رنج بکشیم» کلا در 4 فصل تنظیم شده و بعد از آن دو بخش «تاملات نهایی» و «تمرین» دارد. همیلتون معتقد است که کتابش را برای بهبود بخشیدن به اوضاع و شرایط زندگی نوشته است. از نظر او ما در 4 حوزه از زندگی دچار رنج میشویم و باید بلد باشیم که چطور با رنج این چهار حوزه کنار بیاییم. این حوزهها عبارتند از: خانواده (از این نظر که اوضاع از دیدگاه بچه نسبت به والدینش چطور به نظر میرسد)، عشق (تمرکز او بر انواع عشق و خصوصا عشق رمانتیک بوده)، بیماری (البته منظورش بیماری جسمی است و نه روانی) و مرگ (ترس از مرگ خود). او هنگام بررسی این ابعاد مختلف، تلاش کرده نظرات فیلسوفان و متفکران را هم بیاورد. البته نویسنده در همان مقدمه کتابش هم اشاره میکند که قرار نیست من یک سری نظرات کاملا قطعی به شما بدهم که زندگیتان را بر اساس آن بسازید. من صرفا پیشنهادهایی در اختیارتان میگذارم که آن را در مقایسه با تجربیات، احساسات و تفکر خودتان باید بسنجید. حتی اگر هم این پیشنهادها را دوست نداشتید یا با احوال شما سازگار نبود، همین تقابل فرصتی خواهد بود برای این که بیشتر و بهتر به موضوع فکر کنید. بعد از مقدمه، جملهای متفاوت در این کتاب نوشته شده که با موضوع صفحه اصلی ما در اینجا هماهنگی خوبی دارد: «مراقب نویسندگانی که مدعیاند شادکامی را میتوان آموزش داد، باشید. این کتابهای فقط جنبه دلخوشکنک دارد.»
حالا که داریم از نشر هنوز صحبت میکنیم، خوب است که به کتاب «چگونه سلامت عاطفی داشته باشیم» هم اشاره کنیم که آلیور جیمز آن را نوشته و سما قرایی هم ترجمهاش کرده. است. نویسنده این کتاب معتقد است که ما از همان دوران کودکی و از وقتی که در جمع خودمان را با دیگران مقایسه میکنیم، کم کم یاد میگیریم که اهمیت سلامت عاطفی را نادیده بگیریم. بعد وقتی که بزرگ میشویم و مثلا به سن میانسالی یا پیری میرسیم، تازه یادمان میافتد که زمانی سلامت عاطفیمان را از دست داده بودیم و حالا وقتش است که دوباره به آن برسیم.
نوجوانها سخت نگیرید، باور کنید که مهم نیست!
نوشته: ریچارد کارلسون
ترجمه: مهدی قراچهداغی
انتشارات تهران
مگر میشود درباره کتاب های روانشناسی حرف زد و اسمی از مهدی قرچهداغی که ید طولایی در ترجمه این آثار دارد، نیاورد؟ آقای قرچهداغی ترجمههای روانی دارد و احتمالا وقتی آثارش را میخرید از این حیث که از نظر ترجمه کار خوبی است، خیالتان راحت خواهد بود. حالا نوبت جنبههای دیگر است. یعنی باید ببینید که دقیقا کدام کتاب به کار شما میآید و میتواند یا مشکلتان را حل کند یا شما را ارتقا دهد. ما این جا فقط به دو اثر ترجمهای آقای قراچه داغی اشاره میکنیم و فرض را بر این میگذاریم که بالاخره شما چند کتاب از صدها کتاب ترجمهای ایشان را خواندهاید.
«نوجوانها سخت نگیرید» کلا در 100 گفتار تنظیم شده که بعضی از آنها سلبی است و بعضی هم ایجابی. یعنی گاهی نویسنده به این اشاره میکند که: عیبجویی نکنید، سخت نگیرید، و گاهی هم از زاویهای دیگر به ماجرا نگاه میکند: کارهای خیر بکنید، بر تلاش خود بیفزایید و....
حالا، شاید شما فکر کنید که این کتاب صرفا به کار دوران نوجوانی میآید که احتمالا همه ما اولین عاشق شدنها و اولین موفقیتها و شکستهای نسبتا بزرگ و حتی اولین شرایط خاص زندگیمان را تجربه کردهایم.
چرا ما این کتاب را که ظاهرا مخصوص نوجوانهاست برای شما معرفی کردیم؟ چون حتی بزرگسالان هم میتوانند مخاطب این کتاب باشند؛ آن دسته از بزرگسالان که نوجوانیهای خوبی را پشت سر نگذاشتهاند، راه و چاه مواجه شدن با نوجوانی را بلد نبودهاند و دردهای عمیقی از آن دوران برایشان باقی مانده یا حتی بخشی از ابعاد نوجوانیشان را زندگی نکردهاند. پس اگر کسی میانسال است، ولی هنوز ریشههای نوجوانی نزیستهاش را در خودش میبیند، میتواند این کتاب را بخواند و تا دیرتر نشده، نگاهی دوباره به گذشتهاش داشته باشد.
مسئولیتپذیری (اتکای به خود و زندگی پاسخگو)
نوشته: دکتر ناتانیل براندن
مترجم: مهدی قراچه داغی
نشر شباهنگ
شاید گمان ما این باشد که آدمهای مسئولیتپذیری هستیم. یا شاید به گونهای زندگی میکنیم که دیگران جرات نمیکنند مسئولیتی را بر عهده ما بگذارند. شاید هم اصلا آنقدر بد زندگی کردهایم که نیاز داریم کسی از نو برایمان تعریف کند که مسئولیت پذیری در زندگی به چه معناست و ما دقیقا در برابر چه چیزهایی مسئول هستیم. در هر صورت، هر کدام از این حالات را که داشته باشیم، یکی از گزینههای مناسب برای کتابخوانی همین اثری است که براندن درباره مسئولیت پذیری نوشته است. در این کتاب یاد میگیریم که یکی از ویژگیهای بالغهای تکاملیافته این است که میآموزند مسئولیت زندگی خود را به دست بگیرند (فیزیکی، احساسی، ذهنی و معنوی). و یاد میگیریم که اگر بخواهیم به شادی و رضایت برسیم نباید منتظر بمانیم که شرایط و دیگران ما را خوشبخت کنند. یعنی به این نتیجه میرسیم که رسیدن به خوشبختی موضوعی است که خود ما در قبال آن مسئولیت کامل داریم. و از طریق استقلال و مسئولیت در قبال خود است که میتوانیم به قدرت شخصی دست پیدا کنیم و اگر عکس این کار را انجام بدهیم، قدرت و توانمان را از دست میدهیم.
اگر تمام این مقدمات برایتان جالب بود، حتما خود کتاب هم در نظرتان مفید و خواندنی خواهد بود. براندن کتابش را در 8 فصل تنظیم کرده و در آن از موضوعاتی مثل «به سوی استقلال و خودمختاری»، «آزادی و مسئولیت»، «اتکای به خود و متافیزیک اجتماعی»، «زندگی با قبول مسئولیت در قبال خود»، «چالش جدایی»، «مسئولیت در قبال خود و عشق رمانتیک»، «پاسخگویی در سازمانها» و «فرهنگ پاسخگو بودن» تنظیم کرده است. با خواندن تیترها گمان نکنید که با کتابی تکراری یا خستهکننده مواجهید. اتفاقا آنقدر این اثر شما را به فکر فرو میبرد و سبک زندگیتان را تغییر میدهد که احتمالا حتی برای بار دوم هم آن را خواهید خواند. یک نکته مهم دیگر این است که در پایان کتاب بخش ضمیمهای وجود دارد که در آن یک برنامه به شما ارائه میشود. عنوانش هم هست: «برنامه تکمیل جمله برای رشد کردن در شرایط مسئولیت پذیری در قبال خود». این یک برنامهی 30 هفتهای است که باید جملاتی را که نوشته شده، در آن تکمیل کنید و آن موقع است که به وضوح میبینید که احوالتان چقدر متغیر شده است.
زندگی نزیسته ات را زندگی کن
نویسنده: رابرت الکس جانسون
مترجم: سیمین موحد
ناشر: بنیاد فرهنگ زندگی
بنیاد فرهنگ زندگی کتابهای صوتی و چاپی متعددی دارد، از جمله: «انواع عشق»، «رهایی از غم»، «شجاعت»، «نقشهی راه» و... چرا کتابهای این بنیاد خواندنی است؟ چون سهیل رضایی، روانشناس و رئیس هیأت مدیره بنیاد فرهنگ زندگی، بر محتوای کتابها نظارت دارد و چون خودش با جمعیت زیادی از مخاطبانی که در جلسات و سمینارهایش حاضر میشوند، ارتباط دارد و مسائل و مشکلات آنها را میشناسد، به همین خاطر میداند که کدام کتابها به کار مخاطب میآید. تنوع محتوایی کتابهای بنیاد هم خوب است. مثلا در «زندگی برازنده من» صحبت از این است که ما آدمها در زندگی داستانهای مشابهی داریم و حالا طبق نظرات یونگ میتوانیم اسم آن را کهنالگو بنامیم. در این کتاب از 12 کهنالگو صحبت میشود که شاید یکیشان در ما بیش از حد فعال شده باشد و یکی هم خاموش باشد. و مهم این است که تعادلی بینشان ایجاد کنیم. حالا ما اینجا میخواهیم از کتاب «زندگی نزیستهات را زندگی کن» صحبت کنیم. کتابی که مخاطب اصلی آن کسانی هستند که کودکی و نوجوانی و حتی جوانیشان گذشته ولی در این سن میانسالی، حال چندان خوشی ندارند. چرا؟ چون یا ازدواجشان مشکل دارد یا کار محبوبشان را نیافتهاند یا ثروتشان آنقدر نیست که میخواستند یا... جانسون در این کتابش سعی میکند نشان دهد که ما چطور باید از این همه فشاری که بر دوشمان است رهایی پیدا کنیم و بتوانیم راهی نو برای خود باز کنیم و پیش برویم.
فهرست پیشنهادی کتاب های روانشناسی برای آن که حالمان بهتر شود
زندگیهای نزیسته!
در همینه زمینه :