واقعیتر از کابوس
ریزگردها چگونه آمدند و ماندگار شدند؟
نگار حسینخانی ـ روزنامهنگار
اگر هورالعظیم کویر شود، چه؟ این تصویری کابوسوار نیست. این واقعیت پیشروی ماست تا مشکل ریزگردهای خوزستان بازهم دامنِ مردم را بگیرد و گلوها را به سرفه بیندازد. حالا اگر آن۲۵۰میلیون مترمکعب آب تا پایان شهریور وارد هورالعظیم نشود این واقعیترین کابوس روزهای آیندهمان خواهد بود. اگر هورالعظیم کویر شود، مشکل ریزگردهای خوزستان مردم را بیچاره خواهد کرد.
تالاب، کانون ریزگرد میشود
توفانهای ریزگرد در خوزستان ۲۱ تا ۳۰برابر بیش از استاندارد جهانی است. ارتباط آبی بین بخشهای مختلف تالاب بهدلیل فعالیتهای نفتی قطع شده و بزرگترین تالاب مرزی از زمانی که رود دجله بسته شد و حق آب ایران پرداخت نشد، با مشکل مواجه بوده است. علاوه بر این، سدسازی و برداشتهای بیرویه از کرخه هم مزید بر علت شده و آبهای ورودی به تالاب کاهش یافته است. ایجاد صنایع آببر و احداث صنایع نیشکر سبب شده که از رود کرخه، آب به تالاب هورالعظیم نرسد. اما همچنان کانون اصلی تولید ریزگردها، کشورهای همسایه و ازجمله آنها عراق است. بخشهای جنوبی هورالعظیم در ایران و نابودی تالابهای بینالنهرین در عراق کانونهای اصلی تولید ریزگردها هستند. با انتقال آب و خشکشدن بیش از ۲ میلیون هکتار از تالابهای عراق و بیش از ۴۰درصد تالابهای خوزستان، این تالابها تبدیل به کانون ریزگرد شده و اما راهحل برای رفع این معضل، همچنان احیای تالاب است.
آن مصوبه معروف چه شد؟
اما ریزگردها تأثیرات امنیتی نیز بر خوزستان دارد. این تأثیرات در بُعد اجتماعی و فرهنگی باعث مهاجرت، در بخش اقتصادی کاهش بازدهی محصولات کشاورزی، در بخش سیاسی افزایش نارضایتی از عملکرد دولت، در بخش زیستمحیطی کاهش حاصلخیزی خاک و در بخش دفاعی -امنیتی نیز افزایش میزان ترددهای غیرمجاز است.
ریزگردها مهمترین تهدید سلامتی مردم منطقه بهشمار میروند. از سال ۱۳۸۰ که واژه ریزگرد در دایره لغات خوزستانیها، به کلمهای پرکاربرد بدل شد، این ذرات کوچک، با وزیدن هر بادی در هوا معلق شدند و نفسها را به شماره انداختند. خیلی از خوزستانیها هنوز بهمن1395 را فراموش نکردهاند؛ همان روز که درهای خانههایشان از حجم خاک انباشتهشده باز نمیشد و برق، آب، تلفن و اینترنت قطع شده بود. اما باز «تغییرات اقلیمی» سبب برخاستن ریزدانه و رسوباتی معرفی شد که بهعنوان«ریزگردها» شناختیمشان و عراق عامل ۷۰درصد این بحران محیطزیستی بود. اما از آن روز چه اتفاقی افتاده است؟ اسحاق جهانگیری در تازهترین حضور خود در این استان مردم را به مصوبه سال96 ارجاع داده که برای حل مشکلات استان خوزستان تصویب شد. او از نخبگان استانی خواسته که مصوبه سال96 را بهعنوان مطالبه قانونی خود درنظر داشته باشند، چراکه در آن مصوبه تعهدات دولت نسبت به مردم این استان پیشبینی شده است. این مصوبه در 4بخش است: رفع مشکلات آب، فاضلاب و برق استان خوزستان، تثبیت کانونهای ایجاد گردوغبار با منشأ داخلی در استان و علاجبخشی رودخانه کارون و رفع آلودگی آن، تکمیل و اتمام طرح احیای اراضی کشاورزی (طرح 550هزار هکتاری و اقدامات لازم برای تسهیل تأمین منابع مالی خارجی و داخلی). احمد مطیعی، مدیرکل اسبق منابع طبیعی و آبخیزداری استان خوزستان، در آن زمان اعلام کرد که 350هزار هکتار کانون داخلی ریزگرد وجود دارد که بخش اعظمی از آن در بخش جنوب شرقی اهواز است. دولت نیز برای مهار ریزگردها 100میلیون دلار بودجه درنظر گرفت که بهگفته بعضی مسئولان استان، بخش اعظمی از آن تخصیص پیدا نکرد و پس از آن نیز خبر دستگیری بعضی افراد در منابع طبیعی شنیده شد. از آن بودجه و طرح در حوزه ریزگردها بحث ناکامی طرح نهالکاری به یادگار ماند که با توجه به اینکه گردوغبار محلی در 7کانون رخ میدهد و مابقی غباری است که از سمت عراق، سوریه و عربستان وارد کشور میشود، آن نیز بیاثر شد و گزارشی از آن طرح و این بودجه منتشر نشد.
گرد و خاک داخلی یا ریزگردهای خارجی
اما کارشناسان معتقدند دو مفهوم ریزگرد و گرد و خاک گاه با یکدیگر خلط شده است. از آنجا که ریزگرد معضلی فرامنطقهای و جهانی است، باید تغییرات اقلیمی را در حرکت آن درنظر گرفت؛ اینکه خاورمیانه خشکتر شده و ریزگرد از آفریقا و غرب، عربستان را درگیر کرده و صحرای عربستان آن را تشدید کرده و به بخشهایی از عراق و کویت رسانده و زاگرس 4هزار متری را درنوردیده و وارد فلات مرکزی شده است. یعنی خود را به اصفهان و کردستان و همه غرب و جنوب ایران میرساند. ولی گرد و خاک پدیدهای داخلی است. علی طهماسبی، فعال محیطزیست در اینباره میگوید: «موضوع صرفا محیطزیستی نیست. بحث اقتصادی مطرح است. معیشت مردم به خطر افتاده و اگر بار معیشتی از کشاورزی برداشته یا آب کمتر صرف صنایع شود، شاید آب خود را به بخشهای دیگر برساند. اکنون تالابها خشک شدهاند. ضعف مدیریتی باعث شده، بخش کشاورزی و صنعت، ورود آب را به تالاب صفر کند. امری که خود منشأ گرد و خاک است. تا زمانی که اقتصادمان بیمار است، محیطزیست قربانی خواهد بود. جهادکشاورزی باید برنامهای مشخص را الزام کند و کشتهای جایگزین و کمآببر مثل کنجد را رواج دهد و کشت برنج را برچیند. مثلا کشور عربستان برای تولید هندوانه زمینهایی در پاکستان اجاره کرده است، دلیلی ندارد ما در سرزمینی که از مشکل آب رنج میکشد، هندوانه و برنج بکاریم و صادرات آب مجازی کنیم».
برای خوزستان چه باید کرد؟
اما راهحل این تخریب به این آسانی نیست. باید حوصله کرد و از کوتاهمدت آغاز کرد. از طرحهای بیولوژیک تا مهندسی مالچپاشی؛ امری که زندگی عشایر منطقه را مختل کرده است. باید گیاهان مقاوم و سازگار با محیط در منطقه کشت شود. طهماسبی میگوید: «باید حقابهها را جدی گرفت و مانع از خروج 8میلیارد مترمکعب آب به تونلها و طرحهای انتقال آب از شاخههای رودهای خوزستان به مرکز برای فعالیتهای صنعتی و صنایع فولادسازی در بخشهای مرکزی و کویری شد. نمایندگان باید مانع از آن شوند که خوزستان لوت و کویر شود».