عامهپسندها در پیک پنجم
فیلم «تکخال» ساخته مجید مافی
حافظ روحانی-روزنامه نگار
کرونازدگی ایام و تعطیلیهای پیدرپی تالارهای سینمایی باعث شد تا مهمترین ابزار برای مطالعه فیلمهای عامهپسند از دستمان خارج شود. حال که تماشاگران دیگر امکان رفتن به سینما را ندارند و مؤلفههای مختلف جدیدی رابطه میان تماشاگر و فیلم را مخدوش کرده، صحبت درباره فیلمی مثل «تکخال» هم دشوار میشود. در مورد «تکخال» به تهیهکنندگی محمدحسین فرحبخش اتفاقا اقبال تماشاگران عنصر مهمی میبود؛ از آنجا که فیلم میکوشد با تأکید بیشتر روی قهرمانان زن احتمالا توجه زنان را نیز بهخود جلب کند و از این نظر در میان تولیدات مشابه قابل بررسی میبود.
«تکخال» از یکسو کموبیش واجد بسیاری از مؤلفههای فیلمهای عامهپسند مشابه است؛ از جوان اول (با بازی پوریا پورسرخ) گرفته تا شخصیت موسوم به وردست (با بازی امیر کربلاییزاده). از ارجاع به موضوعات روز گرفته تا شوخی با ثروتمندان عرب. اما فارغ از اینها توجه به قهرمانان زن فعال و تلاششان برای تنبیه مرد خیانتکار را میتوان اشارهای به جنبشهای زنان در سالهای اخیر درنظر گرفت و احتمالا نشانهای برای جلب توجه تماشاگران زن و تأکید بر روابط تازه حاکم بر مناسبات خانوادگی. از این نظر «تکخال» با وجود کوشش برای حفظ مؤلفههایی که لااقل در دیگر فیلمهای تولیدشده توسط محمدحسین فرحبخش بهکرات به چشم میخورند، نشان از تلاش برای بهروز بودن هم دارد.
از سوی دیگر «تکخال» میکوشد موضوعی بهغایت دراماتیک را به کمدی تبدیل کند. از این نظر اصرار بر حفظ سبک و سیاق محبوب تولیدات مشابه نتیجهای کموبیش غریب را فراهم میکند. پس سردرگمی فیلم در صحنههای دراماتیک را علاوه بر ضعف کارگردانی میتوان ناشی از تناقض میان سبک و موقعیت دراماتیک وصف کرد؛ جاییکه بازیگرها به سختی میکوشند موقعیتهای دراماتیک و احتمالا پرتنش را در قالب یک کمدی تصویر کنند. از این نظر فیلم در بسیاری از صحنهها در میانه انتخاب میان این دو راه میماند؛ نه آنچنان جسارت (و احتمالا فرصت) دارد که با خلق موقعیتهای کمدی کاملا خود را از بند واقعگرایی رها کند و نه اصرار دارد تا با تأکید بر وجود دراماتیک به یک اثر عبوس تبدیل شود. این تناقض در موقعیتهایی خود را به رخ میکشد که زنان قصه متوجه خیانت مرد شدهاند و حال باید راهحلی برای تنبیه مرد پیدا کنند. بهنظر میرسد که نه نویسندگان فیلمنامه خلاقیت لازم برای خلق موقعیتهای بامزه را داشتهاند و نه احتمالا کارگردان در فرصت اندک و سرعت بالای تولید (که از ویژگیهای فیلمهای تولید شده توسط فرحبخش است) امکان قوام دادن صحنهها را یافته باشد. از این نظر «تکخال» را سخت میتوان کمدی موفقی دانست.
با اینوجود، اگر بتوان به نوشتههای کوتاه تماشاگران فیلم استناد کرد، احتمالا میتوان فرض گرفت که در شرایطی بهتر نظرگاه فیلم میتوانست لااقل طیفی از تماشاگران را راضی نگه دارد؛ تماشاگرانی که احتمالا تأکید بر قهرمانان زن فعال را تا حدی پذیرا بودند و شاید آن را بهعنوان نوعی از نوآوری میپذیرفتند.
روزگار کرونازده اما بیش از هر چیز به فیلمهای موسوم به عامهپسند آسیب زد؛ فیلمهایی که اساسا برای تماشاگران عام ساخته میشوند و به حضور خانوادگی تماشاگران در تالارهای سینما وابستهاند. اکران برخط و لورفتن نسخههای فیلم (چنانچه در مورد «تکخال» هم رخ داد) به این فیلمها آسیب جدی وارد میکند. شاید «تکخال» در شرایطی دیگر فیلم موفقتری میبود و شاید حتی واکنشهایی را هم برمیانگیخت. با اینحال در این روزهای سخت کرونازده بیآنکه دیده شود به فراموشی سپرده شد.