شهری با روح انسانی
چند نکته درباره اجرای طرحهای انسانمحور در شهر
محمدعلی پورنیا ـ کارشناس ارشد مدیریت شهری
در شهر انسانمحور، همه افراد، گروهها و طبقات اجتماعی، حق حضور در فضا و بهرهمندی از امکانات و خدمات شهری پیدا میکنند و وظیفه مدیریت شهری این است که از انحصاری شدن امکانات شهری جلوگیری کند تا برای همه شهروندان جایگاه مناسب دیده شود. درواقع، مدیریت شهری با رویکرد انسانمحور بهدنبال پاسخ حداکثری به نیاز روزافزون شهروند است؛ درچنین شهر انسانمحوری، نهتنها مدیریت شهری در خدمت شهروندان قرار دارد بلکه خود شهروندان بهدنبال مشارکت، تعاون، کمکرسانی و رفع نیاز همدیگر هستند. هدف نهایی یک شهر انسانمحور یا انسانگرا، ایجاد و توسعه شهری خواهد بود که شهروندانش در کمال امنیت، آرامش و آسایش، با همدلی و تعاون و مشارکت کامل زندگی کنند.
شهر انسانمحور، بیش از هرچیز به سمت کاستن از حضور و تسلط خودرو و ماشینیزم بر ارکان زندگی شهروندان حرکت میکند. از آنجا که نیاز به جابهجایی، یکی از نیازهای پایهای شهروندان امروز است، میتوان گفت که مصداق عینی عناصر در شهر انسانمحور، فضاها و پروژههایی است که حضور و فعالیت انسان را تسهیل میکنند. در شهر انسانگرا، رویکرد مدیریت شهری به سمت توسعه و تسهیل پروژههایی است که نیاز جمعی شهروندان را رفع میکند و به نیاز همه گروهها و افراد با قابلیتها و تواناییهای متفاوت، توجه میکند.
شهر اصولا محل تبادل کالاهای فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی است. شهر بدون مردم معنی نخواهد داشت. شهر عاری از فضاهای حضور مردم، شهری بیروح و خستهکننده خواهد بود. اصولا فضاهای شهری جایی هستند که جان شهر در آن جاری میشود.
شهرهایی که در حافظه تاریخی ملتها از آنها بهعنوان شهرهای دلنشین یاد میشود، حتما فضاهای شهری جذابی دارند؛ فضایی که پر از حضور مردم است؛ مردمی که با خود شادمانی، نشاط، تحرک، صمیمیت، انسجام و یکپارچگی میآورد. شهر انسانمحور شهری است که فضای مناسب برای حضور مردم را فراهم کرده باشد؛ فضایی برای حرکت پیاده و رسیدن از محل زندگی به محل کار و برعکس؛ شهری برای حضور دائم در فضاهای شهری برای همه اقشار و همه سنین؛ بنابراین شهر انسانمحور شهری است که بتواند چنین فضاهایی را برای مردم فراهم کند.
شعار «تهران شهری برای همه»، موضوعی محوری است که به شهر انسانمحور منجر میشود. شهری برای همه یعنی شهری برای همه گروههای سنی، برای همه افرادی که دوست دارند در فضاهای شهری حضور داشته باشند. حتما یکی از ویژگیهای شهر انسانمحور این است که در فضای شهری آن احساس آسایش و آرامش داشته باشیم و خود را بر فضا چیره بدانیم، نه اینکه فضا بر انسان چیره باشد.
مدیران شهری معتقدند تهران را با تفکر شهر انسانمحور اداره میکنند اما با وجود تلاشهای صورت گرفته هنوز شهر تهران نشان از تاخت و تاز خودرو و سازه بر خیابانهای شهر دارد.
در ۵دهه اخیر خیابان ولیعصر محور تجاری مهمی نیز بوده است؛ از منیریه تا جمهوری و بالاتر. خیابان انقلاب هم محور فرهنگی نسبتا قویای بوده است که نباید برای تردد آسانتر خودروها در این محدوده، عابران پیاده را به زیر سطح زمین هدایت میکردند. یکی دیگر از عوامل حذف انسانها از فضاهای شهری برخی از قوانین شهری است؛ مانند ساعت بازبودن مغازهها. درحالیکه باید اماکنی بهصورت شبانهروزی باز باشند. نظریهای داریم که بیان میکند خیابان موفق خیابانی است که ۲۴ساعته باشد. درحالیکه در همهجای دنیا این کار انجام میشود، به دلایل مختلف هنوز طرح شبهای زنده در تهران اجرا نشده است. در این مورد بهنظر میرسد نیاز به تجدیدنظر در قوانین باید اصلاح شود.
نکته دیگر استفاده از ظرفیتهای پیاده راهها برای افزایش نشاط در فضای شهری است. متأسفانه در برخی خیابانها تمام پیادهراه را به پارکینگ تبدیل کردهاند که حتی کافهها نمیتوانند صندلیهایشان را بیرون قرار دهند. بهنظرم باید قوانین اصلاح شود. هم قوانین کلان و هم قوانین خرد ما نیاز به اصلاح دارند. مورد دیگر که باعث کمرنگ شدن حضور شهروندان در شهر میشود تغییر مفاهیم است. باید به جای مفاهیم ماشینی در شهر مفاهیم انسانی به کار برد. فکر کردن به مفاهیم کیفی در شهر به انسانمحور بودن یک شهر بیشتر توجه دارد. اگر مسئولان شهری این موارد را درنظر نگیرند، شهر زنده بهتدریج به پایان حیات خود خواهد رسید.