روز جوان و جمعیت جوان
نصرالله حدادی
جمعیت جوان و آزموده و ورزیده برای هر کشوری بزرگترین سرمایه و موهبت است و سرمایهگذاری روی جوانان، همواره و همیشه بهترین و بیشترین بازده را داشته و دارد. شنبه 8 اردیبهشت به نام نامی حضرت علیاکبر(ع) موسوم به روز جوان شده است و سیام اردیبهشت نیز «روز ملی جمعیت» است.
چندی پیش از سوی مسئولان امر گفته شد که جمعیت کشور از مرز 81میلیون نفر گذشته و هرم سنی جمعیت، افزایش افراد بالای 30سال را نشان میدهد. متولدان بین سالهای 57 تا 70 شمسی، هماکنون خواستار کار، مسکن، بهداشت، آموزش و دیگر نیازهای آدمی، همچون ازدواج هستند. طبق نظر کارشناسان، 33درصد جمعیت کشور زیر خط فقر مطلق زندگی میکنند(همشهری، 19اردیبهشت 96/ ص 4)؛ به عبارتی دقیقتر نزدیک به 27میلیون نفر! و این، غیر از آن 6درصد جمعیتی است که نمیتوانند حداقل موادغذایی را دریافت کنند؛ جمعیتی در حدود 4میلیون و 800 هزار نفر که جمع این 2 عدد، نزدیک به 40 درصد جمعیت کشور را دربرمیگیرد و طبیعی و بدیهی است که این جمعیت نمیتواند کارایی لازم را از خود نشان دهد و قطعا 60 درصد بقیه را نیز تحتالشعاع خود قرار خواهد داد. با این حال نگرانی اصلی، پیر شدن جمعیت کشور و کاهش تعداد افراد خانوار است. علاوه بر کاهش زمان زادآوری بانوان و یائسگی زودرس، سن ازدواج دختران به 28 سال و پسران به 33 سال رسیده است. کافیاست به هشدار محمدرضا امیرحسنخانی- نماینده مردم طبس، فردوس، بشرویه و سرایان در جنوب خراسان- در اینباره توجه کنیم که میگوید: «مشکل اشتغال در حوزه انتخابیه من و دیگر شهرستانهای استان [به دلیل خشکسالی] شدت گرفته و اگر با همین روند پیش برویم، شاهد مهاجرت نیروی جوان استان به دیگر شهرها خواهیم بود. در شرایط فعلی هم جوانان خراسان جنوبی به استانهای بزرگ مهاجرت میکنند و اگر بررسی کنیم، میبینیم تعداد زیادی از حاشیهنشینان تهران و مشهد، جوانان خراسان جنوبی هستند». او با تاکید بر اینکه روند رشد جمعیت در این نقاط منفی شده، خواستار توجه بیشتر مسئولان به این منطقه از ایران شده است (همشهری 19 فروردین/ ص 20). میگویند «همدان دور است و کرتش نزدیک»؛ اگر خراسان از بیآبی رنج میبرد و جوانانش بیکارند، چرا طالقان و دماوند و گیلاوند و لواسان در اطراف تهران به مناطق خوشنشین تبدیل شدهاند و خالی از جمعیت جوان و پویا هستند؟
جدول زیر، جمعیت شهر تهران را طی
55 سال گذشته نشان میدهد:
جمعیت تهران طی دهه 1220-1210 حدود 60 هزار نفر بوده و همزمان با شروع جنگهای ایران و روسیه به 100هزار نفر رسیده است. تهران در سال 1250 جمعیتی کمتر از 150هزار نفر (147256 نفر) داشته است و 20 سال بعد (1270 خورشیدی) یکصدهزار نفر به جمعیت آن افزوده شده و به 250 هزار نفر رسیدهاست. پس از انقلاب مشروطیت( 1285 شمسی) و شروع جنگ جهانی اول( سال 1293) مهاجرت به تهران شدت گرفت و با روی کار آمدن پهلویها، حدود شهر روز به روز گسترش یافت و تبعا و طبعا جمعیت نیز فزونی گرفت. طی 4 دهه گذشته، جمعیت کشور رشدی فزاینده داشته و از کمتر از 40میلیون نفر در سال 57 به 80میلیون نفر در سالهای اخیر رسیده است. به عبارت دیگر رقم رشد جمعیت طی این سالها نزدیک به 2درصد بوده است و طی یک دهه گذشته این آهنگ رشد، نقصان یافته و رشد شهرنشینی- به خصوص در تهران- باعث شده است که تعداد افراد خانوادهها به 3-2نفر و حداکثر 5-4 نفر برسد. خطر کاهش جمعیت و پیری آنها، تهدید بالفعلی است که در برخی از استانها، به صورت بالقوه رخ نموده است. در سالهای اخیر «تب تند» افزایش جمعیت در سالهای ابتدایی انقلاب، به سردی گراییده و با ادامه روند کنونی رشد جمعیت، در سالهای 1420 به بعد با خیل جمعیت پیر و افزایش بیماریهایی مثل دیابت، بیماریهای کلیوی، پوکی استخوان و آنمی فقرآهن(کمخونی) روبهرو خواهیم شد. به هر رو، نتیجه انفجار جمعیت در 3 دهه پیش را امروز ملاحظه میکنیم و فردا نباید مثل گذشته باشد. باید با جوانانی که هر کدامشان میتوانند آینده ایران را تضمین کنند، با تدبیر و امید برخورد کنیم. بکوشیم و برنامهریزی کنیم تا شهرهای ما بیش از این بسط و توسعه نیابند. ایران 195/648/1 کیلومترمربع وسعت دارد و دلیلی ندارد از هر 6یا 7 ایرانی، یک نفر در تهران زندگی کند و به مشاغل خدماتی، غیرمولد و واسطهگری اشتغال داشته باشد.
باید روستاها را آباد کنیم و کشاورزی هر اقلیمی را غنا ببخشیم، جوانانمان را در مسقطالرأس خودشان سروسامان بدهیم، دخالت در امور زندگی مردم را کاهش دهیم و امور زندگی آنها را به خودشان واگذار کنیم و از تصدیگری دولت بکاهیم. آن وقت است که جوانان امروز، علاوه بر ساختن فردای ایران، در سنین میانسالی و پیری نیز میتوانند راهگشا باشند. غفلتهای دیروز و امروز به هر دلیلی دیگر خریدار ندارد و کاربردی نیست. فردا را با جوانان متخصص، مبرز و کارآزموده تضمین کنیم.