درباره آرژانتین در آمریکای لاتین چه میدانید؟
از مارادونا تا جزایر پنگوئنها
عیسی محمدی
همین چند هفته پیش بود که در رقابتهای فوتبال کوپاآمریکا، که همان جام ملتهای آمریکا باشد، بالاخره آرژانتین بعد از 3 دهه ناکامی در رقابتهای ملی مهم، توانست قهرمان شود. آخرین قهرمانی این تیم به سال 1990میلادی و با مارادونا بازمیگردد. البته یکبار هم با مسی به فینال جام جهانی برزیل رفتند که یک بر هیچ باختند. دو بار هم در فینال همین رقابتهای کوپاآمریکا مغلوب دیگر تیمها شدند. این قهرمانی، آن هم در خاک برزیل که رقیب قسمخورده این کشور در فوتبال این قاره محسوب میشود، باعث شد تا طلسم ناکامیهای این کشور در فوتبال ملی شکسته شود. با این قهرمانی، یکبار دیگر نام آرژانتین بر سر زبانها افتاد. اما آرژانتین کجاست و چگونه کشوری است و چه جاذبههایی دارد؟ با هم و به این بهانه، نگاهی گذرا به این کشور انداختهایم تا با یکی از فوتبالیترین کشورهای دنیا بیشتر آشنا شویم.
از کشف تا استقلال
آرژانتین کشوری است که در آمریکای لاتین جا خوش کرده است. بعد از برزیل، بزرگترین کشور این منطقه محسوب میشود. اگر هم کل قاره آمریکا را مدنظر داشته باشید که میشود چهارمین کشور بزرگ؛ بعد از کانادا و آمریکا و برزیل. و البته هشتمین کشور وسیع دنیا؛ کشوری که کمی بیشتر از یکسوم برزیل مساحت دارد. این منطقه توسط اسپانیاییها و در قرن شانزدهم میلادی و بعد از آن کشف شد؛ وقتهایی که اسپانیا برای خودش یک امپراتوری بود و همینطور به همهجا دستاندازی میکرد. تا اینکه در دهههای اول سده 18میلادی، انقلابی معروف به انقلاب می اتفاق افتاده و در سال 1816 هم این کشور اعلام استقلال کرد. برخلاف مکزیک و برزیل و آمریکا هم، جمعیت زیادی ندارد؛ نزدیک چهلپنجاه میلیون. شاید یک چیزی شبیه به کانادا. زبانشان هم که مثل بیشتر کشورهای آمریکای لاتین، همان اسپانیولی است؛ به یادگار مانده از روزگار استعمارگری.
کشوری با طبیعت بکر
آرژانتین در کل کشوری زیبا و حیرتانگیز است. البته این ویژگی را در بیشتر مناطق و کشورهای آمریکای لاتین میتوان سراغ گرفت. در آرژانتین، علاوه بر جاذبههای تاریخی، میتوانید جاذبههای طبیعی و بکر زیادی را هم مشاهده کنید. این کشور البته بیشتر محبوب طبیعتگردان است. در مورد همسایه غربی این کشور، یعنی شیلی، طنز جالبی وجود دارد؛ اینکه هر جای این کشور باشید در کمتر از یک ساعت به ساحل میرسید. شیلی کشوری دراز است که از شمال تا جنوب آمریکای لاتین کش آمده و به نزدیکیهای قطب جنوب هم میرسد. البته آرژانتین هم دست کمی از شیلی ندارد و کشوری طولانی محسوب میشود؛ هرچند بین این کشور و آبهای اقیانوس منجمد جنوبی، ادامه کشور شیلی وجود دارد. همین عریض و طویل بودن است که باعث شده تا در آن، با طبیعتی بکر روبهرو باشیم.
مورد عجیب فالکلند
جزایر فالکلند در جنوب اقیانوس اطلس واقع شدهاند و 500کیلومتر با مرزهای آرژانتین و شیلی فاصله دارند. در سال 1982میلادی بود که بر سر مالکیت این مناطق، جنگی میان انگلیس و آرژانتین درگرفت که البته انگلیسیها پیروز جنگ بودند. این جنگ در زمان مارگارت تاچر، سیاستمدار معروف انگلیسی درگرفت. اما چیزی که باعث شده تا این جنگ و این جزایر و منطقه بیشتر در یادها بماند، جام جهانی 1986میلادی بود. همان دورهای که آرژانتین با مارادونا قهرمان شد و بیشتر از همه نیز، بازی تیم ملی این کشور و انگلیس مورد توجه قرار گرفت. آرژانتینیها که بابت شکست در این جنگ بسیار سرخورده بودند، عملا همهچیز را در زمین بازی جبران کردند؛ با دو گلی که مارادونا به انگلیس زد و یکی از آنها، جاودانهترین گل همه ادوار جام جهانی لقب گرفته است. جالب اینکه این جزایر 13هزار کیلومتر با خاک بریتانیا فاصله دارند و در سال 1833توسط این کشور اشغال شدند.
کوههای یخی
یکی از مناطق دیدنی این کشور را ال کالافاته و ال کالتن میدانند. این مناطق در نزدیکی لبه پهنه کوههای یخی جنوبی قرار دارند. خاطرتان مانده باشد گفتیم که این کشور، نزدیک به آبهای اقیانوس منجمد جنوبی هم هست. گردشگران غالبا برای اینکه کوههای یخی را از نزدیک مشاهده کنند، به این مناطق سفر میکنند. تماشای کوههای یخی که از این منطقه آغاز شدهاند در فاصله چند ده متری، واقعا تجربهای است که در وصف نخواهد گنجید. از دیگر جاذبههای این کشور تالاب استروس دل ایبراست؛ دومین منبع آبهای شیرین در جهان. حیات وحش و خود این تالاب، جزو مناطق حفاظتشده آمریکای لاتین محسوب میشود. از دیگر جاذبههای این کشور باید به باغهای مندوزا اشاره کرد؛ تاکستانهایی بزرگ و سرسبز که با وجود شگفتانگیز بودنشان، در منطقهای بیابانی وجود دارند؛ شاید مثل سرسبزیهای اطراف کرمان خودمان ولی با مقیاس بیشتر و بزرگتر.
زیستن در میدان مین
ماجرا از این قرار است که در زمان جنگ آرژانتین و انگلیس، آرژانتینیها برای اینکه دست انگلیس به این منطقه نرسد، کل نوار ساحلی را مینگذاری کردند. البته در جنگ شکست خوردند و جزایر به اختیار مجدد انگلیسیها درآمد. خنثیسازی این مینها برای انگلیس، هم خطرناک و هم هزینهزا بود. در نتیجه تابلوی خطر زدند و فنسکشی کردند. هیچ گردشگری از ترسش به این مناطق نمیرود. نتیجه؟ پنگوئنها که متوجه این قصه شدند، به این مناطق رفتند و در آنجا زندگی آرامی را سپری میکنند. گفته میشود این موجود زنده به واسطه سبک بودن، حتی اگر روی مین هم برود طوری نمیشود. به همین دلیل جمعیت آنها کمکم زیادتر هم شد. حالا جمعیت آنها به یک میلیون هم رسیده.
پابهپای دلفینها
طبیعت وحشی پنینسولا والدس نیز در نوع خودش جاذبههای حیرتانگیزی دارد. در این منطقه میتوانید در طول سال موجوداتی چون نهنگ جنوبی، دلفین، پنگوئن، فیل، شیر دریایی و... را مشاهده کنید. دلفینها بهقدری در منطقه زیادند که هر طرف از آبهای آن چشم بگردانید، میتوانید آنها را مشاهده کنید. به این سیاهه، آبشار ایگواسو در شمالیترین نقطه این کشور را هم اضافه کنید؛ نمونهای بینظیر از چشمنوازی طبیعت. آبشارهای عظیم در کنار پوشش جنگلی و استوایی، باعث شده تا این منطقه برای خود آرژانتینیها هم از اهمیت زیادی برخوردار باشد. این آبشارها از معروفترین جاذبههای این کشور است. جالب اینکه این آبشار حتی از ویکتوریا در آفریقا و نیاگارا هم خیلی بزرگتر است و در دل پارک ملی جا خوش کرده است. این آبشار در مرز برزیل و آرژانتین واقع شده. جزایر فالکند، پنگوئنهای زیادی هم دارد و همین باعث شده تا گردشگران زیادی را به سمت خودش جذب کند. البته از دورهای به بعد، جمعیت میلیونی این پنگوئنها کاهش پیدا کرد. اما چرا؟ باز هم پای انسانها در میان بود؛ درست مثل هر جای دیگر. قصه به آنجا بازمیگردد که آدمها تصمیم گرفتند نهنگها را صید کنند. اما نهنگهای به این بزرگی به چه دردی میخوردند؟ ظاهرا روغن خاصی از نهنگها میگرفتند که تجارت خوبی محسوب میشد. شکارچیها فالکلند را جایی خوب برای استقرار و شکار نهنگ یافتند. اما نکته اینجا بود که این جزایر درخت نداشتند. برای گرفتن روغن نهنگ، باید چربیهای این موجود را روی ظرفهای بزرگ و پر از آب روی آتش قرار میدهند. اما وقتی درختی نبود، چطور باید آتش روشن میکردند؟ جور نداشتن درخت را، پنگوئنها کشیدند. ظاهرا چربی زیر پوست این موجودات قابلیت اشتعالزایی داشت و بهکار شکارچیها میآمد. در نتیجه جمعیت پنگوئنها بهشدت کاهش یافت. وقتی که شکارچیها سوختشان برای گرفتن روغن نهنگ تمام میشد، پنگوئنهای نگونبخت را در آتش میانداختند. تا قبل از اینکه اروپاییها به این جزایر برسند، 10میلیون پنگوئن در این جغرافیا زندگی میکردند؛ الان 95درصد آنها از بین رفتهاند و البته همان 5 درصد باقیمانده، حسابی گردشگران را به این منطقه میکشانند.