• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
چهار شنبه 5 اردیبهشت 1397
کد مطلب : 13721
+
-

سکانس‌های ماندگار

شاید شیطان

پول روبر برسون 1982

شاید شیطان

سعید مروتی|خبرنگار:

روبر برسون، فیلمساز نخبه‌گرای فرانسوی و یکی از سینماگران محبوب جریان روشنفکری در ایران، از دهه 60 و با انتشار کتاب «باد هرجا که بخواهد می‌وزد» نوشته بابک احمدی، بیش از پیش شناخته شد و مورد توجه قرار گرفت. تقریبا در همان سال‌هایی که تارکوفسکی و پاراجانف به‌عنوان کشف مشترک مدیران سینمایی (سیدمحمد بهشتی و رفقا) و بابک احمدی به دوستداران سینما در ایران معرفی شد، در مورد روبر برسون هم به شکلی کمرنگ‌تر این اتفاق رخ داد. دورانی که ستایش از «خاطرات یک کشیش روستا» (1951)، «یک محکوم به مرگ گریخته است» (1956)، «جیب‌بر» (1959)، «دادرسی ژاندارک» (1962) و «موشت» (1967) یکی از نشانه‌های تشخص و ورود به عوالم روشنفکری محسوب می‌شد. در صف‌های جشنواره از «چهار شب یک رویابین» (1974)، «زن نازنین» (1969) و «شاید شیطان» (1977) به‌عنوان شاهکارهای بی‌همتای تاریخ سینما نام برده می‌شد. در برهوت آن سال‌ها، تماشای هر فیلمی از برسون (مثل آثار بسیاری دیگر) در بخش‌های حاشیه‌ای جشنواره فجر مثل نمایش‌های ویژه و گنجینه‌های فیلمنامه‌ای، فرصتی مغتنم بود که نمی‌شد و نمی‌باید از دست می‌رفت. تماشای فیلم‌های برسون بدون زیرنویس فارسی و با زبان فرانسوی و خواندن و بازخواندن کتاب باد هرکجا که می‌خواهد می‌وزد به تماشاگر علاقه‌مند، محروم و کم‌توقع دهه60 ، این امکان را می‌داد تا با فیلم‌ها و اندیشه‌های روبر برسون آشنا شود.  فیلمساز منفرد و مستقل فرانسوی که با نخبه‌گرایی راه خودش را رفت و در طول 40 سال، 13 فیلم ساخت که تعدادی‌شان آثار فوق‌العاده‌ای هستند و برخی‌شان هم از سبک‌گرایی افراطی فیلمساز دچار کاستی و آسیب شده‌اند. میان این فیلم‌ها، «پول» به‌عنوان آخرین ساخته‌اش، جلوه و درخششی متفاوت دارد.

سکانس برگزیده:  در میانه‌های فیلم یکی از زندانی‌ها در توصیف پول به ایوون (کریشان پاتی) می‌گوید: «همان چیزی که به‌خاطرش هر کاری انجام می‌دهیم.» جمله‌ای که می‌تواند جانمایه اثر برسون هم باشد؛ پولی که میان انسان‌ها ردوبدل می‌شود و برای به‌دست‌آوردنش هر خلافی از شهادت دروغ و گرفتن رشوه و حق‌السکوت تا دزدی و قتل صورت می‌گیرد.

اسکناس جعلی که 2 نوجوان در ابتدای فیلم آن‌را به یک عکاسی قالب می‌کنند، به اتفاقاتی منجر می‌شود که درنهایت به تبدیل‌شدن یک کارگر ساده به قاتلی دیوانه می‌انجامد. ایوون که پس از شنیدن خبر مرگ فرزند و جدایی همسرش، همه چیزش را از‌دست‌رفته می‌بیند، پس از آزادی از زندان، سراغ یک هتل خلوت می‌رود. پرهیز برسون از نمایش کنش‌ها و نحوه استفاده از قاب‌های ثابت و مکثی که معمولا در انتهای هر نما می‌کند، در فیلم پول ایجازی هنرمندانه را در پی داشته است.

در یکی از معدود نماهای متحرک فیلم، ایوون در حال راه رفتن به برگه ترخیصش از زندان نگاه می‌کند. در نمای بعدی که قابی ثابت است، او وارد کادر می‌شود. در می‌زند، زنی در را باز می‌کند و در انتهای کادر مردی را هم می‌بینیم. ایوون وارد می‌شود. در نمای بعدی برسون با نمایش تابلوی هتل مدرن به ما می‌گوید که ایوون به کجا رفته است. تصویر برش می‌خورد به نمایی از راه‌پله‌ها که ایوون با دستانی خون‌آلود از آنها پایین می‌آید. در 3 نمای متوالی ایوون را می‌بینم که دست‌هایش را در دستشویی می‌شوید. با اینسرت از دستشویی که آبی خون‌آلود در آن ریخته می‌شود، اطمینان می‌یابیم که ایوون آن زن و مردی را که کارکنان هتل بوده‌اند به قتل رسانده. سکانس با خالی‌کردن پول‌های صندوق هتل به پایان می‌رسد. اولین قتل بدون نمایش صحنه جنایت رخ داده است؛ با نهایت ایجاز و دقت‌نظر در انتخاب نماها؛ الگویی که در سراسر فیلم رعایت می‌شود. برسون با پرهیز از نمایش مستقیم حوادث و احساسات، یکی از تلخ‌ترین فیلم‌های تاریخ سینما را ساخته است. سادگی و ایجاز به‌عنوان مهم‌ترین دستاوردهای روبر برسون در پول معجزه می‌آفریند؛ معجزه‌ای که کاراکترهای فیلم به رخ دادنش امیدی ندارند و راهی برای رستگاری نمی‌یابند.

این خبر را به اشتراک بگذارید