کارگران بیدفاع در کارگاههای پر خطر
مقررات ناکارآمد ایمنی به روایت کارگرانی که در محیط کار دچار حادثه و نقص عضو شدند
مائده امینی- خبرنگار
منوچهر 11سال پیش وقتی مشغول جوشکاری اسکلت طبقه سوم یک ساختمان مسکونی در شرق تهران بوده، از بالا به پایین میافتد و در دم قطع نخاع میشود. او حالا سالهاست که روی تخت خوابیده و با معلولیت دستوپنجه نرم میکند؛ بدون بیمه، بدون درآمد و تنها با حمایت نصفه و نیمه بهزیستی. «از 20سالگی کنار دست برادرم این کار را شروع کردم و وقتی این اتفاق افتاد 50سال داشتم. اینکه خودم سواد و فهم این را نداشتم که در این کار پرخطر، خودم را بیمه کنم به کنار، پیمانکاری که همیشه برای او کار میکردم هم من را بیمه نکرد و وقتی این بلا سرم آمد با پرداخت یک دیه، سر و ته ماجرا را هم آورد. بعدا فهمیدم که میتوانستم بروم از او بهدلیل فراهمنکردن ایمنی کار شکایت کنم اما چه فایده خیلی دیر شده بود و مدرکی هم نداشتم که به آن استناد کنم. حالا من ماندهام و حسرت یک قدم روی زمین گذاشتن.»
جان کارگران زیادی همچون منوچهر در کارگاههای ساختمانی و تولیدی کوچک و بزرگ مثل تراشکاری، پلاستیکسازی، نجاری، کارخانه تولید ایرانیت و... بهدلیل کمبود آگاهی از ایمنی حین کار یا رعایتنکردن قوانین متعددی که تدوین شده ولی فقط روی کاغذ جا ماندهاند به خطر میافتد. بهطور نمونه مبحث دوازدهم مقررات ملی ساختمان به ایمنی حین کار اشاره دارد و تقریبا همه ابعاد این ماجرا را درنظر گرفته اما درنهایت این توصیهها به محیطهای کارگاهی نمیرسند و شکل عملی بهخود نمیگیرند.
آسیب 9هزار و 295کارگر حین کار
ارزانبودن جان کارگران و نیروهای کار اگرچه حقیقتی است که در ایران بیشتر احساس میشود اما مصیبتی است که گریبان سراسر جهان را هم گرفته و فعلا گریزی از آن نیست. براساس آخرین آمار سازمان بینالمللی کار که در سال۲۰۱۹ منتشر شد، سالانه ۲میلیونو۷۸۰هزار کارگر در سراسر جهان بر اثر حوادث و بیماریهای ناشی از کار فوت میکنند، سالانه ۳۷۴میلیون کارگر دچار حوادث شغلی میشوند و هزینه حوادث و بیماریهای شغلی حدود 4درصد تولید ناخالص داخلی هر کشور است. در ایران هم براساس آمارهای رسمی پزشکی قانونی، سالانه بهطور میانگین هزار نفر در محیطهای کارگاهی ناایمن جان خود را از دست میدهند. همچنین طبق آخرین آمار اعلامی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در سال گذشته، ۹هزارو۵۸۷حادثه شغلی در کشور رخ داده و ۹هزارو۲۹۵نفر که مشمول قانون کار میشوند در این بین آسیب دیدهاند که ۹۷.۱درصد(۹هزارو۲۴نفر) مرد و تنها ۲.۹درصد (۲۷۱نفر) زن بودهاند.
سیدحسن از کارگرانی است که تا هشتماه پیش در کارگاه تزریق پلاستیک مشغول بهکار بوده و یک روز عصر حین کار سهبند از انگشت سبابهاش زیر دستگاه میرود و له میشود و حالا او بدون انگشتی که هنوز جایش درد میکند و هنوز روح دارد، زندگی را سپری میکند. «چه زندگی کردنی؟ هم ترس آن روز وحشتناک و درد انگشت با من است و هم بیپولی و فکر اینکه بعد از 20سال کار در پلاستیکسازی حالا کجا بروم و باید چه کنم؟ اذیتم میکند.» او اصلا یاد نگرفته بوده که چه مقررات ایمنیای را باید حین کار رعایت کند و تازه از زبان پرستار و دکتر چنین اصطلاحی به گوشش خورده است:«یادم نمیآید که برای ما کلاسی گذاشته باشند، دفترچهای بدهند یا از اداره بهداشت کسی بیاید به کارگاه و بر فعالیت ما نظارت کند. فقط اوایل، کارفرما طرز استفاده از دستگاه را یادمان داد، آنهم نه برای حفظ امنیت جان خودمان، برای اینکه آسیبی به دستگاه وارد نشود. میگفت پول قطعات گران است.»
او میگوید کارگران ایرانی و افغانستانی زیادی را در شهرک عباسآباد که محل کارگاههای بزرگ و کوچک پلاستیکسازی است، میشناسد که حین کار بهدلیل ناایمنبودن دستگاهها یا محیط کارگاه آسیب دیدهاند و صدایشان به هیچ جا نرسیده است. «2ماه پیش یکی از کارگران کارگاه دیگر را برق گرفت و کشته شد؛حتی کارفرمای کارگاه خودمان هم از بالای نردبان 7متری سوله افتاد و 2پایش شکست. این چیزها زیاد است و به جای اینکه برایش چارهای پیدا کنند، عادی شده. اصلا کسی به ایمنی حرفهای کار فکر نمیکند. همهچیز تجربی است و به دقت خود فرد بستگی دارد.»
طبق قانون، مسئولیت ایمنی محیط کار و نظارت بر آن برعهده وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی است و بازرسان کار مطابق ماده۹۶ قانون کار، بهعنوان ضابطین قضایی وظیفه دارند برابر آییننامهها و مقررات مربوطه به وظایف خود عمل کنند. بالابردن سطح آگاهی بهداشتی و ارزیابی وضعیت بهداشت جسمی و روحی کارگران نیز توسط خانههای بهداشت صورت میگیرد.
لزوم تهیه نقشه مدیریت حوادث حین کار
بهداشت و ایمنی در محیطهای کارگاهی با کمبودهای بسیاری روبهروست. بهخصوص در کارگاههای ساختمانی. امیدرضا ریاحی، مدرس نظام مهندسی ساختمان، با اشاره به آمارهای منتشرشده در ایران گفت: «تعدد و گستردگی پروژههای ساختمانی یکی از ویژگیهای صنعت ساختمان است. همین تعدد سبب شده که برآورد دقیقی از فعالیت نیروهای شاغل در این صنعت و نهایتاً آمار قابلاتکایی از حوادث و بیماریهای نیروی کار در این حوزه وجود نداشته باشد. درواقع سازمانها بر مبنای دادههای پراکنده، اعداد و ارقامی را بهعنوان آمار ارائه میکنند که استناد به آنها چندان درست نیست چراکه اساسا بانک اطلاعاتی دقیقی در این حوزه وجود ندارد.»
براساس آمار سازمان پزشکی قانونی سالانه بیش از هزار نفر بهخاطر رعایت نکردن پروتکلهای ایمنی حین کار، جان خود را از دست میدهند و مرگومیرهای حین کار، مربوط به 80صنعت فعال در کشور است که صنعت ساختمان سهم عمدهای در این کارزار تلخ دارد. ریاحی گفت: «برآوردها نشان میدهد که 40تا60درصد آسیبهایی که به نیروی کار وارد میشود در محیط کارگاهی است. در این میان، ریشهیابی چرایی علت وقوع حوادث در محل کار، تنها بخشی از بازکردن گرهکور است. اداره بازرسی در این میان به شکل دورهای گزارشهایی میدهد اما بدون نقشه و ارزیابی هیچکدام از این اقدامات ایمنی در فرهنگ کار ایران نهادینه نمیشود. میتوان تغییر این فرهنگ را از کارگاههای ساختمانی شروع و برنامهای برای مدیریت حوادث در این بخش از صنعت تدوین کرد.»
خطر در کارگاههای کوچک بیشتر است
کارشناسان معتقدند که در اغلب موارد علت اصلی حادثه حین کار، بهخود کارگر برمیگردد. ریاحی در اینباره گفت: «نباید فراموش کنیم که صرفا تدوین آییننامه و پروتکل یا حتی نظارت کافی نیست چراکه نظارت نمیتواند به شکل 100درصدی و مستمر انجام شود. کارگران باید فرهنگ استفاده از تجهیزات ایمنی را یاد بگیرند.گام اول برای بهبود ایمنی در کارگاههای ساختمانی حضور متولی و مجری ذیصلاح است تا با برنامهریزی صحیح در ابعاد مختلف کار، برای ایمنی نیز برنامهریزی کند و پیرو آن از ظرفیت مسئولان HSE استفاده شود.» HSE روندی مدیریتی برای پوششدادن نقاط ضعف ایمنی و بهداشتی یک مجموعه صنعتی است.
اما محبوبه پدرامنیا، کارشناس معماری، معتقد است که تشخیص مهندسی ذیصلاح HSE خود فرایند عجیبی دارد که محل انتقاد است. او در اینباره گفت: «مهندسین میتوانند با گذراندن یک دوره 8ساعته، با عنوان مبانی سلامت ایمنی محیطزیست یا گذراندن یک دوره 16ساعته با عنوان روشهای تکنیکی اجرای سلامت ایمنی بهعنوان ناظر وارد پروژههای ساختمانی شوند. واقعیت این است که چنین دورههایی کفایت نمیکند. مسئله اصلی ما در کارگاههای بزرگ ساختمانی نیست، بلکه در کارگاههای کوچک است که مشکلات زیادی ایجاد میکنند چراکه برای این کارگاهها مهندس HSE به خدمت گرفته نمیشود. چنین مسئولیتهایی عموما بهعهده مهندس ناظر یا مجری گذاشته میشود که این رویه کاملا ناکارآمد است.»
امیر نیککار، بازرس نظام مهندسی استان تهران با ریاحی همنظر است و میگوید تربیت نیروی کار از نظارتهای مستمر اهمیت بیشتری دارد. «باید در محیطهای کارگاهی 2 نوع فشار وارد کنند تا ایمنی حین کار در صنعت ایران نهادینه و به نوعی فرهنگ مبدل شود. فشار اول باید بهصورت مرحلهای از ردههای پایینی به ردههای بالایی وارد شود تا درصدی از ایمنی در پروژهها محقق شود. فشار دوم از سمت نظام مهندسی و شهرداری باید به کارفرماها وارد شود که این مدل عموما رایجتر است.»
اما مصطفی بختیار که مدرس ایمنی و سلامت در محیطهای کارگاهی است، نظر دیگری دارد. او توضیح میدهد که «آموزشهای کنونی در این حوزه چندان کارایی ندارد. از سوی دیگر مجری ذیصلاح در ایران بسیار کم است و در فرهنگ رایج و غالب کنونی، ما ارزیابی ریسک یا مدیریت ریسک را مفاهیمی میدانیم که در میانه کار به آنها مراجعه میکنیم و مدنظر قرار میدهیم، این در حالی است که باید نکات مربوط به این دو مبحث مهم را از ابتدای کار مدنظر قرار داد. برای بهبود ایمنی باید در محیط کار از ورود افراد نالایق به پروژهها، جلوگیری کرد و نقش تکتک افراد در محیط کارگاه تبیین شود و مسئولیتپذیری در آنها توسعه پیدا کند.»