آه از گاومیشآباد
مسعود میر
آن تصاویر هوایی از غلتزدن زبانبستهها در اندک امید باقیمانده برای زندگیشان، انگار ما را از غصه به زمین زد. بله بله، میدانیم که کمبود آب و شهادتهای تصویری مبنی بر این کمبود و قحطی مایه حیات، در روزهای گذشته دل خیلیها را خون کردهاست اما شما باید خوزستانی باشید یا اهالی خوزستان را خوب بشناسید تا درک کنید تقلای گاومیشها برای زنده ماندن در آن گلولای در حال تبخیر زیرِ زور آفتاب جنوب، چقدر محزون است.
از خوزستان حرف میزنیم، از گاومیشها، از ارتباط تنگاتنگ احساسی و اقتصادی آدمها با چهارپایان مغرور و مهربانشان، از مسیر یکطرفه زندگی در گاومیش آباد، از مردمانی که تنها منبع درآمدشان فروش شیر همین گاومیشهاست و این وابستگی در طول سالیان سال رابطهای عاشقانه میان دام و دامدار ایجاد کردهاست.
حالا که از آن ویدئوی غمگنانه منتشر شده در فضای مجازی مینویسیم و با خودمان دوره میکنیم که بیآبی نه بحران فردای این سرزمین که دغدغه اکنون این دیار است، بد نیست 2 موضوع را با هم مرور کنیم. اول اینکه گاومیش آباد صرفا نام یک منطقه در خوزستان نیست و در هر منطقه حوالی رودخانه که جریان آب، زندگی را زمزمه کند مناطقی به نام گاومیشآباد بهوجود آمده است. مصداقش اینکه در جوار دزفول، اهواز، شادگان، سوسنگرد، هویزه، بستان، خرمشهر و آبادان گاومیشآباد وجود دارد. آب که باشد زندگی نطفه میبندد و در خوزستان هم که عربها و بختیاریها، قومیتهای تعیینکننده هستند عربها بیشتر گاومیش پرورش میدهند و بختیاریها بز و گوسفند.دوم اینکه علاقه و محبتی که معمولا از سنین کودکی میان بچههای گاومیش آباد به حیوان وجود دارد البته کاملا متفاوت است با آن چیزی که این روزها در شهرها میان آدم بزرگها و بچههایشان با حیوانات خانگی وجود دارد. در گاومیشآبادها رابطه بچه و بزرگ با گاومیشها رابطهای سراسر احساس است و مانند رابطههای شهری انسان و حیوان خانگی در این روزها اصلا فانتزی نیست. این تجربه زیست و تبادل حسی بین انسان و حیوان در گاومیشآبادها چنان عمیق است که میتوان ادعا کرد بغض غریب مردمان این مناطق در سالهای کمبارش و خشک نه فقط برای معضل ارتزاق در جامعه تکمحصولیشان، که برای شرایط بد تحمیلی به گاومیشها- این عزیزکردههای جنوبی- است.
حالا که این کلمات به مهمانی چشمانتان آمدند دوباره آن تصاویر هوایی از غلتزدن زبان بستهها در اندک امید باقیمانده برای زندگیشان را تماشا کنید.حالا دیگر اندوه اهالی گاومیشآباد لااقل مهجور و بیراوی نیست...