لزوم تداوم برنامه «تهران هوشمند» بر مسیر جاری
علی یقطین- کارشناس حوزه IT
هوشمندسازی پایتخت در ابتدای دوره مدیریت شهری فعلی و با هدف حل ریشهای مشکلات کلانشهر تهران، با ایجاد شورای راهبردی تهران هوشمند بهمنظور اتخاذ تصمیمهای کلان و برنامه تهران هوشمند در سطح اجرا آغاز شد. این روزها در حالی وارد سال چهارم اجرایی شدن «تهران هوشمند» میشویم که از فاز فرهنگسازی و اطلاعرسانی و همچنین پایلوت پروژههای هوشمندسازی عبور کرده، بخش قابلتوجهی از شهروندان تهرانی کموبیش از خدمات مرتبط با این برنامه اطلاع دارند و اثرات اجرای آن در بخشی از زندگی روزمره شهروندان عزیز ملموس است.
هوشمندسازی یک مسیر است و نمیتوان خاتمهای برایش متصور شد؛ چراکه نیازهای فناورانه و تکنولوژیها مدام در حال توسعه و تغییر هستند؛ بنابراین در مسیر هوشمندی باید گام به گام پیش رفت. آنچنان که روندها نشان میدهد شهرداری و سازمان فناوری اطلاعات و ارتباطات شهرداری(فاوا) در ابتدا باید زیرساختهایی را فراهم میکرد که بر بستر آنها سرویسهایی به مردم ارائه شود و همه اینها بر مبنای داده اتفاق بیفتد. ترکیب لایههای دادهای مختلف و سپس تحلیل آنها در گام بعدی یک اقدام رو به جلو در هوشمندسازی به شمار میرفت. فاز سوم، اجرای پروژههای پایلوت و بررسی نقاط قوت و ضعف آنها بود. در فاز چهارم باید سرویسها در قالب یک بستر یکپارچه ارائه و شهر به مثابه یک پلتفرم دیده میشد.
در این مسیر، سؤال اصلی این است که باید هوشمندی ابتدا با شهرداری شروع میشد یا شهر؟ برای این منظور تصمیم گرفته شده که هر دو بخش، جداگانه و هماهنگ پیش بروند و این کار بسیار سنگینی است. بنابراین آنچه در دوره بعدی مدیریت شهری انتظار میرود این است که این راه سخت، جداگانه و در عین حال هماهنگ باهم را همچنان اینگونه جلو ببرد تا شهروندان بیش از پیش از مزایای هوشمندی برخوردار شوند. برای اهمیت پیشروی در این مسیر باید گفت 70درصد هزینه و توان برای تقویت زیرساختها و اصلاح فرایندهای داخلی صرف شده و نتیجهبخش هم بوده است. یکی از چالشهای عمده این بوده که هر حوزه با حوزه دیگر تفاوتهایی داشت و انرژی خاص خود را میطلبید. در بسیاری از مواقع سازمان فاوا همراهی سایر بخشهای شهرداری را داشته و کار سریعتر پیش رفته، اما بهگفته مدیران عالی شهری، در برخی موارد متأسفانه قضیه پیچیدگی بیشتری داشته است.
البته نمیتوان ادعا کرد که هماکنون شهر تهران، بهطور کامل «هوشمند» شده است. چه این امر در وهله اول بهدلیل اختیارات شهرداری تهران در اداره شهر تهران محدود بوده و در وهله دوم به امکانات و منابع محدود شهرداری وابسته است که اولویتبندی بین اقدامات را طلب میکند و حتی درصورت در دست بودن اختیارات تام، تحقق هوشمندسازی همهجانبه شهری مانند تهران در این مدت قابل انجام نبود.
اما دستاوردهای این برنامه تاکنون، مانند الکترونیکی و غیرحضوری شدن حداقل نیمی از استعلامات بیندستگاهی در همین مدت شیوع ویروس کرونا و افزایش دامنه کاربرد اپلیکیشن «تهران من» بهعنوان پنجره واحد ارائه خدمات شهروندی از طرح ترافیک و پارک حاشیهای به پرداخت قبوض اصلی شهرداری، عوارض، مفاصاحساب و خلافی خودرو و موتورسیکلت، پرداخت یکپارچه قبوض خدمات شهری مانند آب و برق و گاز از طریق خدمت املاک من، دریافت انواع اطلاعات متنی، صوتی و تصویری از شهروندان روی137و خدمات دیگر و چشمانداز روشنی که اجرایی شدن قطعات مختلف پازل تهران هوشمند در زمینه توانمند شدن زیستبوم نوآوری شهری، توسعه مقیاسپذیر خدمات و افزایش کارایی سیستمها بهدست میدهند، نویدبخش مؤثر بودن اتخاذ راهکاری آزموده شده و راهبردی در مدیریت شهری تهران است.
درواقع با شیوع کرونا توان بیشتری بر ارائه غیرحضوری خدمات متمرکز شده است. به گونهای که سامانه پرداخت تاکسیها (شهرپی) و یکپارچه شدن بستر پرداخت و حذف پول نقد، اطلاعرسانی درباره کسبوکارهای خدماتی در پایتخت یا بلیتهای مجازی مترو با کد QR روی تلفن همراه و بسیاری خدمات غیرحضوری دیگر در این دوره آغاز یا تقویت شد.
منطقه غیرحضوری، یکی دیگر از پایلوتهایی است که در این دوره شروع شده و انتظار میرود در آینده با توجه به رشد تکنولوژی توسعه یابد و شهروند برای دریافت سرویس به مناطق شهرداری مراجعه نکند. درواقع پس از یکبار احراز هویت، شهروند دیگر لزومی به مراجعه برای هیچ کاری نخواهد داشت.
مسئله داده در این دوره از مدیریت شهری کاملا برجسته و به اهمیت آن پی برده شد؛ به نحوی که هماکنون روزانه بین 8تا 10میلیون عکس از پلاکهای خودروهای شهروندان ثبت میشود؛ درحالیکه تحلیل و نگهداری از چنین حجمی از داده کار بسیار بزرگی بهحساب میآید که برای مدیریت آن در این سالها با استفاده از تکنولوژیهای نوین، شهرداری توانست برخی چالشهای این حوزه را رفع کند. یکی از امکانات منحصر به فردی که شهردار تهران در این دوره برای تصمیمگیریهای مدیریتی در اختیار دارد، دسترسی آنی و برخط به تمام دادههای هر قسمت از شهرداری و شهر است. این دادهها در قالب داشبورد، توان تحلیل و تصمیمگیری بهتر را به مدیریت ارشد شهری میدهد. این امکانی بهروز است و هماکنون در دنیا برای هر تصمیمی به دادههای آنلاین مراجعه میشود و از روشهای نوین برای تحلیل آنها استفاده میکنند.
البته، باید اضافه کنم که پیشرفت همهجانبه در مواقعی مستلزم دخالت حداکثری حاکمیت و ورود به سطح اجرایی در جزئیترین موارد بوده و در مواردی حتی نیازمند مقرراتزدایی
(deregulation) است. بهطور مثال، همزمان با شیوع کرونا، دولتهایی که دخالت حداکثری را در دستور کار قرار داده و اقدام به مقرراتگذاری در این زمینه کردند (کشورهای شرق آسیا و اقیانوسیه) به توفیقات خوبی دست یافتند و کشورهایی که عدماقدام پیشه کردند (مانند ایالاتمتحده) با نتایج دردناکی مواجه شدند.
بنابراین آنچه امروز به گلوگاه اصلی توسعه شهر و کشور تبدیل شده است و در تهران هوشمند نیز در حد توان بهسوی آن حرکت شده، نیاز به تدوین قوانین و مقرراتی است که با تعریف بازارهای جدید و پشتیبانی از سرمایهگذاری، سرمایههای موجود در کشور را بهسوی خدمات مولدی سوق دهد که از سویی به رفع نیازهای مردم منجر شده و از سوی دیگر، درآمدهای پایدار برای شخص و نهاد سرمایهگذار، شهر و کشور به همراه داشته باشد.