تهران؛ میزبان صلح
4 هیأت عالیرتبه افغانستانی و وزیر خارجه هندوستان در ایران روندصلح افغانستان را بررسی میکنند
امیر محمد حسینی ـ خبرنگار
۹۴۵کیلومتر مرز مشترک، ایران و افغانستان را جدانشدنی میکند؛ هرچند که در یکسو امنیت و ثبات باشد و سوی دیگر آتش جنگ و درگیری برای دههها زبانه بکشد. معادلات منطقه اما در حال تغییر است؛ ایران و عربستان بر سر میز مذاکره هستند، توافق هستهای در آستانه احیاشدن است و نیروهای خارجی، افغانستان را در آینده نزدیک ترک خواهند کرد. نقشآفرینی ایران در مسائل افغانستان پررنگتر شده و تهران در حال تبدیلشدن به کانون روندهای دیپلماتیک صلح در این کشور است؛ تاجایی که برای نخستینبار به شکل همزمان تهران میزبان 4هیأت افغانستانی متشکل از هیأت کمیسیون فرهنگی پارلمان افغانستان، هیأت عالیرتبه سیاسی طالبان، هیأت عالیرتبه سیاسی جمهوریت و هیأت عالی ناظر بر روند تثبیت هویت اتباع است. وزیرخارجه هند نیز دیروز در سفری به تهران با محمدجواد ظریف همتای ایرانی خود و سیدابراهیم رئیسی،رئیس جمهور منتخب دیدار و رایزنی کرد. دیدارهایی که طبق گمانهزنیها محور آن رایزنی درباره آخرین تحولات افغانستان و مسائل دوجانبه بود. در این بین نمایندگان دولت افغانستان و طالبان نیز در وزارت خارجه ایران پای میز مذاکره نشستند تا در مسیر حل اختلافات رایزنی کنند. ریاست هیأت طالبان را عباس استانکزی، معاون سیاسی این گروه بهعهده دارد و در هیأت جمهوریت نیز شماری از چهرههای ارشد سیاسی افغانستان حضور دارند که در صدر آنها یونس قانونی، معاون رئیسجمهوری پیشین افغانستان است. ترکیبی که حاکی از عزم جدی دو طرف در این گفتوگوهاست. محمدجواد ظریف، وزیرخارجه ایران در افتتاحیه این نشست گفت: «امروز مردم و رهبران سیاسی افغانستان باید برای آینده کشورشان تصمیمات دشوار اتخاذ کنند.» ظریف راهکارهای سیاسی را بهترین انتخاب از سوی رهبران و جریانهای سیاسی افغانستان دانست و تأکید کرد که ایران برای کمک به توسعه همهجانبه سیاسی، اقتصادی و اجتماعی افغانستان تعهد دارد.
بهنظر میرسد که افغانستان همچنان آبستن تغییر و تحولات بسیاری است. اما اینکه تغییرات آینده این کشور چقدر در مسیر صلح، همگرایی، دمکراسی و تقویت دولت مستقر خواهد بود، سؤالی است که پاسخ آن در گرو مولفههای زیادی قرار دارد. قاسم محبعلی، مدیرکل اسبق خاورمیانه در وزارت خارجه به همشهری میگوید نشست تهران را میتوان یک تسهیلگر در جهت حل مسائل افغانستان دانست. بهگفته محبعلی صلح و ثبات افغانستان ازجمله مهمترین مسائل امنیت ملی ایران محسوب میشود و نقشآفرینی آینده ایران در این عرصه با توجه به خروج نیروهای خارجی و در راس آنها آمریکا اهمیت دوچندانی پیدا میکند. در ادامه گفتوگو با این دیپلمات پیشین را میخوانید.
ایران بهعنوان یکی از بازیگران مسائل افغانستان دست به تلاشی برای کمک به روندهای دیپلماتیک این کشور زده است. اهمیت نشست تهران و نقشآفرینی تازه ایران چیست و فکر میکنید از چه منظری باید به آن توجه کرد؟
ثبات، امنیت و صلح در افغانستان جزو منافع ملی ایران و از مسائل مهم امنیت ملی محسوب میشود. به این ترتیب باید از هر اقدامی که در جهت برقراری صلح و امنیت و ثبات افغانستان باشد استقبال کرد. اما در چنین شرایطی باید توجه داشت که موضع گروههای حاضر در نشست در افغانستان چگونه است و رابطه آنها با دولت مستقر در کابل چطور است. بدون اینکه در کابل دولت قوی و باثباتی حضور داشته باشد، مسائل افغانستان مثل ۴۰سال گذشته لاینحل باقی میماند. گروههای افغانستانی ممکن است دور هم جمع شوند و پای میز مذاکره بیایند اما مسائل طالبان در مذاکره ممکن است به نتیجه نرسد، چراکه آنها جنگطلب هستند و تجربه نشان داده که کمتر دور میز به توافق میرسند. اما در هر حال اگر این نشست مورد حمایت دولت افغانستان باشد و به تفاهم میان گروهها کمک کند جزو منافع ملی ماست.
فکر میکنید این نشست چقدر ظرفیت رسیدن به تفاهمی که اشاره کردید را دارد؟
در افغانستان تنها ایران بازیگر مؤثر نیست.
ایران مهمترین همســـــــایه افغانستان محســوب میشود اما آمریکا، پاکستان، روسیه، چین و سازمان ملل متحد از بازیگرانی هستند که در افغانستان حضور دارند و نقشآفرینی میکنند. بنابراین یک طرف قادر نیست که همه مسائل این کشور را پیش ببرد. گرچه ایران میتواند به پیشبرد مسائل کمک کند اما حلوفصل منازعات در این کشور به تفاهمی میان مجموعه بازیگران داخلی، منطقهای و بینالمللی نیاز دارد.
میزبانی از طالبان نیز انتقاداتی برای وزارت خارجه به همراه داشته. اما در پاسخ گفته میشود که طالبان تغییر کرده است و نمیتوان نقشآفرینی این گروه در افغانستان را نادیده گرفت. چقدر این انتقادات واقعبینانه است؟ فکر میکنید مواجهه درست با طالبان چطور است؟
اینکه طالبان در افغانستان حضور دارد و بخش ناراضی و تندروهای مذهبی و قومی پشتونها یعنی حدود ۴۰درصد جمعیت افغانستان را نمایندگی میکند، یک واقعیت است. اما اگر انتظار داشته باشیم که طالبان به یک حامی صلح، حقوق بشر و دمکراسی در افغانستان تبدیل شده باشد برداشتی اشتباه است. سابقه طالبان و ساختار و تفکر این گروه چنین تغییری را نشان نمیدهد. طالبان نشان داده که حاضر به مشارکت قومی و مذهبی با سایرین نیست. درحالیکه افغانستان کشوری چندقومی، چندمذهبی و چندزبانی است. بهخصوص مسئله زبان فارسی قوم تاجیک و هزاره وجود دارد و باید توجه داشت که سرنوشت آنها برای ایران و منطقه بسیار مهم است. طالبان بعید است که بتواند با آنها در مسالمت و مشارکت زندگی کند. بنابراین این برداشت برخی در داخل که هر گروهی با آمریکا دشمنی دارد میتواند الزاما با ایران هم زندگی کند، اشتباه است. این تصور هم که طالبان میتواند در افغانستان صلح و ثبات بهوجود بیاورد، درست نیست. طالبان اساسا چنین امکانی ندارد و مورد پذیرش جامعه بینالمللی هم قرار نمیگیرد. پیشرفت و سلطه طالبان برای ایران و نزدیک به ۶۰درصد جامعه افغانستان و منطقه هزینههای زیادی را پدید میآورد. بنابراین کمککردن به تسلط طالبان در افغانستان برخلاف منافع ملی ایران است. اما کمک به خلع سلاح طالبان و حضور آنها در روندهای دیپلماتیک و صندوق انتخابات میتواند در نهایت به ثبات و صلح در افغانستان کمک کند.
در این شرایط خروج آمریکا چقدر روی معادلات افغانستان و نقشآفرینی فعلی ایران تأثیرگذار بوده است؟
سیاست آمریکا درباره افغانستان که از زمان ترامپ آغاز شد سوءتفاهمآور است. مشخص نیست که هدف نهایی آمریکا خروج کامل و پا پسکشیدن از مسائل افغانستان و کاهش هزینههاست یا تغییر زمین بازی.
به چه نحو؟
به این معنا که طالبان تاکنون رودرروی آمریکا قرار داشت. اگر آمریکا از مقابل طالبان کنار رود، فعالیتهای این گروه ممکن است بهسوی ایران یا حتی سینکیانگ کشیده شود؛ همانطور که ما در دولت اصلاحات تلاش کردیم تا درگیریها با طالبان و القاعده را کاهش دهیم و در عمل آنها به سمت تنش و درگیری با دیگران رفتند. شاید آمریکاییها و حتی اعراب خلیجفارس هم دنبال این هستند که معضلی در شرق ایران ایجاد کنند تا امنیت ملی به خطر بیفتد، چراکه در صورت افزایش درگیریها در افغانستان، ایران ممکن است ناچار به مداخله شود و همانطور که مداخله روسها و آمریکاییها شکست خورد، ایران درگیر جنگی فرسایشی میشود.
پس میتوان گفت که تلاش ایران برای نقشآفرینی بیشتر بهویژه در عرصه دیپلماتیک با عنایت به همین تحلیل است؟
دولت باید شرح دهد هدف از این نشستها چیست. بهویژه اینکه اگرچه وزارت خارجه میزبان است اما در عمل تعیینکننده سیاستهای کلان در افغانستان نیست؛ همانطور که در عراق، سوریه، لبنان و یمن نیز وزارت خارجه تعیینکننده سیاستها نیست. بنابراین در چنین شرایطی باید برای روشنشدن وضعیت کمی صبر کرد.
در مجموع میتوان نشست تهران و میزبانی از طالبان و نمایندگان دولت افغانستان را گامی روبهجلو قلمداد کرد؟
این نشست را میتوان بهعنوان یک کمککننده تلقی کرد. اما همانطور که توافق آمریکا با طالبان و مذاکره دولت با این گروه نتیجهای در بر نداشت، نمیتوان از این نشستها نیز انتظار نتیجه مهمی داشت. باید مجموعه بازیگران داخلی و بینالمللی در مذاکرات حضور داشته باشند و مبنا نیز بر این باشد که ساختار دولت مستقر در افغانستان تقویت شود. در غیر اینصورت تجربه از زمان اشغال افغانستان از سوی شوروی سابق نشان داده که هرگونه اقدام یکجانبه در این کشور محکوم به شکست است.
مکث
رایزنی هیأت ایرانی در نشست بینالمللی آستانه
در ادامه نشستهای بینالمللی برای ایجاد صلح و ثبات در سوریه، شانزدهمین نشست بینالمللی آستانه با حضور هیأتهای سوریه-معارضه، کشورهای ضامن یعنی ایران، روسیه، ترکیه و کشورهای ناظر (عراق، لبنان) در شهر نورسلطان پایتخت قزاقستان در حال برگزاری است. به گزارش ایسنا، دیروز در نخستین روز این نشست، هیأت جمهوری اسلامی به ریاست علیاصغر خاجی، مشاور ارشد وزیر امور خارجه در امور ویژه سیاسی دیدارهایی با هیأتهای سوریه، روسیه، ترکیه و پترسن، نماینده ویژه دبیرکل سازمان ملل در سوریه انجام داد.در این دیدارها اهم تلاشها در زمینه ثبات سیاسی در سوریه، برگزاری انتخابات ریاستجمهوری این کشور، تلاش برای برگزاری ششمین نشست کمیته قانون اساسی در ژنو، موضوع گذرگاههای مرزی، تحریمهای آمریکا علیه سوریه و نیز موضوع بازداشتشدگان و سایر موارد ذیربط مورد بحث و بررسی قرار گرفت. هیأت جمهوری اسلامی ایران در این نشستها مواضع خود مبنی بر مبارزه با تروریسم، کمکهای بشردوستانه و ادامه تحریمهای آمریکا علیه سوریه را مطرح کرد. این نخستین نشست مذاکرات روند آستانه- نورسلطان پس از شیوع کروناست.