فرصت 4 ساله برای احیای اصلاحات
چهرههای اصلاحطلب معتقدند اولویت اساسی این جریان باید از میان برداشتن فاصله خود با جامعه باشد
کمتر از یکماه دیگر دولت سیزدهم مستقر میشود؛ استقرار دولت رئیسی در قوهمجریه در کنار مجلس یکدست اصولگرای یازدهم و تعلق حداکثری کرسیهای شوراهای شهر به این جناح حکایت از فاصلهگرفتن اصلاحطلبان از عرصه قدرت دارد.
اگرچه در قریب به 2هفتهای که از انتخابات میگذرد بارها و بارها در وصف چرایی این جاماندن از قدرت ادله گوناگونی از سوی صاحبنظران اصلاحطلب رسانهای شده است که از عملکرد گذشته خود اصلاحطلبان در نهادهای قدرت گرفته تا عملکرد شورای نگهبان در روند احراز صلاحیتها و دهها مورد کوچک و بزرگ دیگر را شامل میشود اما همه این ادله و عوامل در کنار هم موید شرایط دشوار جریان اصلاحات برای تنفس در فضای سیاسی کشور و بازگشتش به قدرت است.
اینکه اصلاحات پس از 24سال از بروز و ظهور جریانشان که مدتها قویترین جریان سیاسی کشور لقب گرفته بود حالا به مرحله بازبینی و احیای خود در میان بدنه اجتماعی رسیدهاند موضوعی است که شانه به شانه عواملی که در باب حذف این جریان از قدرت مطرح میشوند مورد بررسی و توجه قراردارد و از سوی صاحبنظران اصلاحطلب محل اعتناست؛ موضوعی که بهنظر میرسد اساسیترین چالش این جریان در ماهها و سالهای پیش رو هم باشد.
فرصتی برای بازسازی و پوستاندازی
چنانچه آذر منصوری، قائممقام دبیرکل حزب اتحاد ملت بر ضرورت بازسازی و پوستاندازی اصلاحطلبان تأکید میکند و میگوید: اصلاحطلبان باید بعد از انتخابات1400 قبول کنند، بدون تأثیر بر سیاستگذاریها نمیتوانند بر مناسبات قدرت اثرگذار باشند.
او برای تشریح وضعیت اصلاحطلبان به یک دهه قبل بازمیگردد و با بیان اینکه فضای امروز ایران با سال۸۴ و ۸۸ تفاوت بسیاری کرده است میگوید: نتیجه این انتخابات و بهخصوص میزان آرای باطله نشان میدهد که این جامعه دیگر آن نگاه سابق را به شخصیتها ندارد. او در ادامه گفتوگویش با خبر آنلاین میافزاید که در واقع این جامعه دیگر با سوت سیاستمداران به خط نمیشود. جامعه اکنون میخواهد مسئول انتخاب خوب و بدش خودش باشد و این بهنظرم نشانه بلوغ است. این میتواند یک نقطهعطف باشد هم برای حاکمیت هم برای شخصیتها هم برای انتخابات و هم احزاب و گروههای سیاسی. این انتخابات و نتیجه آرای آن پیامهای متعددی داشت. امیدوارم این پیامها از جانب گروههای فوق شنیده شود.
منصوری در پاسخ به اینکه خروج از قدرت اصلاحطلبان فرصت بازسازی بوده است یا تهدیدی برای حیات جریان اصلاحات تأکید میکند که فرصت برای بازسازی و پوستاندازی است و اصلاحطلبان حداقل ۴سال فرصت دارند تا به وعدههایی که قول آن را به مردم دادند، عمل کنند. این فرصت برای اصلاحطلبان فراهم است تا فاصلههایی که بین آنها و جامعه ایجاد شده را پر کنند. این میسر نمیشود مگر آنکه کانون توجه اصلاحطلبان از صرف توجه به قدرت به سمت جامعه شیفت پیدا کند.
این فعال سیاسی اصلاحطلب معتقد است که اگر اصلاحطلبان بتوانند نماینده شایستهای برای گروههای اجتماعی باشند، میتوانند در هر بزنگاهی همراهی این بدنه ناراضی را با خود داشته باشند. این هم میسر نیست که اصلاحطلبان بهمعنای واقعی بتوانند در شکلگیری جامعه قدرتمند ایفای نقش کنند. جامعه قدرتمند الزاما جامعهای نیست که با سوت اصلاحطلبان به صف شود. این جامعه فرمانبر نیست. جامعه قدرتمند جامعهای است که قدرت و مسئولیت خود را توامان بپذیرد. لازمه این کار این است که حضور در قدرت نیز در تلازم با جامعهای با این مختصات باشد.
ضرورت توجه به مطالباتی که اصلاحات ندید
اینکه در شرایط سیاسی بروز یافته اصلاحطلبان باید چگونه گام بردارند و اولویتشان تا انتخابات بعدی (مجلس دوازدهم) که کمتر از 3سال دیگر برگزار میشود چه اقداماتی باید باشد، محور نقد و نظر بسیاری از چهرههای سیاسی است، چنانچه در همین باره محمد جوادیحصار، فعال سیاسی اصلاحطلب درباره اینکه اصلاحطلبان در دورهای که در قدرت حضور ندارند، باید دست به چه اقداماتی بزنند، به ایلنا میگوید که جریان اصلاحات باید در وهله نخست به بررسی عمیق و دقیق کارنامه خود در ۸سال گذشته بپردازد و مشاهده کند کجاها در عمل اصلاحطلبانه با مشکل روبهرو شده و عملکردشان غیراصلاحی بوده یا منطبق با آرمانهای اصلاحطلبان نبوده است.
او میافزاید جریان اصلاحات باید بررسی کند کجا از مردم و مطالبات آنها فاصله گرفته است، همچنین بررسی کند که مطالبات مردم چه بوده است و چقدر این مطالبات میتوانسته توسط اصلاحطلبان پوشش داده شود اما این کار را انجام نداده است.
جوادیحصار معتقد است که اصلاحطلبان در این دوره میتوانند کار مهمی را انجام دهند، نخست اینکه دست به ساختن یک تشکیلات قدرتمند و منسجم بزنند و سپس ارتباط خود و بدنه اجتماعی خویش را بازسازی کنند.
وی با بیان اینکه ما در حوزه اصلاحطلبان احزاب منسجم و قدرتمند یا نداریم و یا کم داریم، اظهار داشت: رفتار جبههای پاسخگوی اهداف اصلاحطلبانه نبوده و در هر دورهای دچار مشکلاتی شده است. بهنظر من اصلاحطلبان باید فکری کنند تا رفتار اصلاحی از طریق احزاب فراگیر و قدرتمند صورت گیرد، چرا که از آفات مهم حوزه اصلاحطلبی فقدان سازوکار انسجامآفرین حزبی و تشکیلاتی است.