• دو شنبه 17 اردیبهشت 1403
  • الإثْنَيْن 27 شوال 1445
  • 2024 May 06
شنبه 12 تیر 1400
کد مطلب : 134768
+
-

واگن ها


واگن 1
فیلسوف زیرزمین

سلوک

باید یاد بگیریم از امور اجتناب‌ناپذیر رنج نکشیم. زندگی ما، مثل هارمونی جهان، مرکب از ناهماهنگی‌‌ها و الحان متفاوت، زیر و بم، آرام و گوشخراش، کوتاه و بلند است. اگر موسیقی‌دانی فقط بعضی از آنها را دوست داشته باشد، چه می‌تواند بسراید؟ او باید بداند چگونه از همه آنها استفاده و آنها را با هم ترکیب کند. ما نیز باید در سلوک با خوب و بد همین‌طور باشیم؛ خوب و بدی که جوهر آنها با جوهر زندگی ما یکی است.

مقالات/ میشل دو مونتنی

واگن 2
متروگرام


تاریخچه تقریبا همه‌‌چیز/ بیل برایسن/ بخش 6، بزرگراهی به‌سوی انسان/ عصر یخ/ صفحه 546

واگن 3
شعر روی ریل


تاول 6
سحر کجاست! 
سحر کجاست؟
به هوش باش.
بوی شن داغ باز می‌آید.
- سحر کجاست؟
ستاره‌ی سحری در عقیم ابری سوخت.
مس است و خاکستر.
و نیست معجزه‌ای قعر این بلند کبود!
- که بود؟
- هیچ‌کس، اینجا گذرگه کوری است
- چه گفت؟
- هیچ‌کسی هیچ‌گاه هیچ نگفت؛
و هیچ‌ها ره زد.
- کسی نمی‌آید؟
در انتظار نبودی وگرنه می‌آمد.
- در انتظار نماندی وگرنه می‌تابید، 
ستاره‌ی سحری.
   شعر تاول6 از مجموعه شعر پیاله دور دگر زد/ نصرت رحمانی

واگن 4
مسافر کتاب به دست

سرزمین گوجه‌های سبز

ستون معرفی کوتاه‌نویس‌های جهان برای بهره‌برداری از نوشته‌هایشان در ایستگاه و واگن، در این شماره به هرتا مولر اختصاص دارد. او با رمان «سرزمین گوجه‌های سبز» نوبل ادبیات 2009 را برد. البته این رمان از به‌هم‌پیوسن نوشته‌هایی کوتاه به وجود آمده؛ نوشته‌هایی گاه به اندازه یک پاراگراف، با توصیف و فضاسازی‌هایی شگفت‌انگیز، مثل این: کودکی که در رختخواب آرمیده، می‌گوید: «اگر چراغ را خاموش کنی درختان سیاه به درون اتاق می‌آیند.» مادربزرگ به بالین کودک می‌آید و پس از مرتب کردن جای او می‌گوید: «زود بخواب! وقتی همه بخوابند، باد هم در میان درختان می‌خوابد». اما باد با چنین لالایی کودکانه‌ای هرگز آرام نخواهد گرفت، بلکه تنها می‌تواند اندکی دراز بکشد و استراحت کند.
   سرزمین گوجه‌های سبز/ هرتا مولر

واگن 5
پیرپند

حکایت مورچه و شتر

اشتری با مورچه‌ای همراه شد. به آب رسیدند. مورچه پای باز کشید. اشتر گفت: 
- چه شد؟
{مورچه} گفت:
- آب است!
اشتر، پای در نهاد، گفت:
- بیا! سهل است. آب تا به زانوست!
{مورچه گفت}...: 
 تو را تا به زانوست، مرا از سر گذشته است!
   مقالات شمس/ شمس‌الدین محمد تبریزی

این خبر را به اشتراک بگذارید