نوبت رشد اقتصادی با نور خورشید
چرا تغییر منابع انرژی در ایران از سوخت فسیلی به منابع تجدیدپذیر برای رسیدن به رشد اقتصادی پایدار سخت است؟
آوین آزادی ـ روزنامهنگار
قاعده زندگی روی کره زمین عوض شده؛ این کره که حیات آدمی در آن شکل گرفته نیاز به منابع تازه انرژی دارد. یک رابطه معنادار بین نرخ رشد اقتصادی و مصرف انرژیهای الکتریکی و مواد سوختنی و بازیافتی وجود دارد. نتایج یک تحقیق که در پژوهشنامه اقتصاد ایران در سال 95منتشر شده، نشان میدهد که در بلندمدت، افزایش پیدا کردن یکدرصدی مصرف انرژیهای نامبرده بهترتیب، سرانه رشد اقتصادی را0.71و 0.79درصد کاهش میدهد.
در دهههای اخیر اهمیت این موضوع توسط همه کشورها حس شده و حساسیتها به این رابطه معنادار افزایش پیدا کرده است. بنابراین روند، تغییرات آب و هوایی و گرمتر شدن مداوم کره زمین موجب شده که تقاضا برای منابع جایگزین انرژیهای فسیلی در روندی صعودی قرار بگیرد. ایران نیز از این قاعده اگرچه مستثنی نیست اما به تبعیت از همه عقبماندگیها از توسعه، در این فرایند نیز با شیب بسیار کندی حرکت میکند. براساس قانون اصلاح الگوی مصرف انرژی، دستگاهها و نهادی مختلف، ازجمله وزارت نیرو، وزارت نفت، موظف به حمایت از گسترش منابع استفاده از منابع تجدیدپذیر انرژی، مثل انرژیهای بادی، خورشیدی، دریایی و... شدهاند. در این میان، پتانسیل طبیعی ایران برای بهرهمندی از این قسم انرژیها بسیار بالاست اما تقریباً در این حوزه هیچ اقدام قابل توجهی نشده است.
همچنین در شماره 86مجله تحقیقات اقتصادی حقایقی درباره رابطه میان تولید (که به افزایش رشد اقتصادی میانجامد) و مصرف انرژی در ایران افشا شده است. براساس دادههای این پژوهش، تولید در کوتاهمدت نمیتواند مصرف انرژی را توجیه کند. اما مصرف انرژی چه در کوتاهمدت و چه در بلندمدت، تولید را تحتتأثیر قرار میدهد و افزایش در مصرف آن از طریق افزایش بهرهوری، تقاضا و... میتواند موجبات افزایش تولید را فراهم آورد. انرژی همچنین میتواند تأثیر بهسزایی بر سطح عمومی قیمتها داشته باشد و افزایش در مصرف انرژی موجبات کاهش قیمت را فراهم میآورد.
سهم 17درصدی
مطالعات جهانی در این زمینه، متنوع و بسیار است. در ایران اما تحقیقات کمی برای بررسی روابط بین رشد اقتصادی و توسعه انرژیهای تجدیدپذیر انجام شده. براساس یکی از این تحقیقات که در سال 94، منتشر شده و برای تهیه آن دادههای سری زمانی سالهای 71تا 91بررسی شده، رابطه میان انتشار گاز دیاکسید کربن، انرژیهای تجدیدپذیر، فسیلی و رشد اقتصادی ایران مورد بررسی قرار داده شده است.
نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد بین متغیرهای نرخ رشد انتشار دی اکسیدکربن، نرخ رشد مصرف انرژیهای تجدیدپذیر و نرخ رشد تولید ناخالص داخلی ارتباط یکطرفه وجود دارد. بهعبارتی مصرف انرژیهای تجدیدپذیر و تولید ناخالص داخلی بر میزان انتشار دیاکسیدکربن اثرگذار هستند. در این میان سهم مصرف انرژیهای تجدیدپذیر در تغییرات انتشار دیاکسیدکربن بعد از افزایش طی سه دوره تقریبا ثابت، برابر 17درصد است. بنابراین میتوان گفت افزایش مصرف انرژیهای تجدیدپذیر تأثیر قابل توجهی در کاهش انتشار دیاکسید کربن دارد.
قاعده بازی در ایران فرق میکند
اقتصاد وابسته به نفت ایران اینجا هم معادلات را پیچیدهتر کرده است. نباید فراموش کنیم که یکی از دلایلی که دنبال کردن این ماجرا در اکوسیستم اقتصادی ایران ما را به نتایج دندانگیری نمیرساند، وابستگی شدید اقتصاد ایران به انرژیهای فسیلی (درآمدهای نفتی) است.
در واقع، تغییر از تکنولوژی انرژی فسیلی به تکنولوژی تولید انرژی بر پایه انرژیهای تجدیدپذیر در کشور ما نهتنها زمانبر است بلکه هزینه بسیاری روی دست اقتصاد ما میگذارد. همچنین تولید انرژیهای تجدیدپذیر ممکن است باعث غیرفعال شدن برخی از نیروگاههای فسیلی شود که در نتیجه آن، بیکاری و رشد منفی برای اقتصاد به همراه خواهد داشت. پیچیدگی ماجرا از جایی بیشتر میشود که منابع انرژی فسیلی پایانپذیر هستند و محیطزیست را در مراحل استخراج، اکتشاف و همچنین مصرف نامناسب، تخریب میکنند و عمر زندگی را در زمین کوتاه. در نتیجه عواملی ازجمله انفجار جمعیت و ارتقای سطح زندگی، نیاز به منابع مختلف انرژی را بیش از پیش ضروری میکند. همچنین تنوع استفاده از انرژیهای مختلف، کشور را به لحاظ تأمین انرژی در وضعیت مطمئنتری قرار خواهد داد لذا توجه ویژه به استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر را در کشور نیازمند است اما شاید راه ایران، با راه کشورهای دیگر فرق کند. بر این اساس لازم است تا منابع مالی مورد نیاز برای سرمایهگذاریهای در زمینه توسعه منابع انرژی تجدیدپذیر فراهم شود. در این زمینه، اعطای مشوقهای مالی، ایجاد صندوق حمایت مالی از انرژی تجدیدپذیر توسط دولت و ایجاد بستر و شرایط مناسب جهت توسعه صنعت انرژیهای تجدیدپذیر در کشور میتواند راهگشا باشد. نباید به واسطه وابستگی ایران به نفت و خطراتی که اقتصاد ما را به واسطه تغییر مسیر تهدید میکند بهطور کلی پیگیری این موضوع و روی آوردن به منابع دیگر انرژی کنار گذاشته شود. افزایش تولید انرژی از منابع تجدیدپذیر میتواند یک سرمایهگذاری باشد که در درازمدت رشد اقتصادی کشور را هم – شاید بعد از یک شوک چند ساله – در مسیر بهبود قرار دهد چرا که بنگاههای اقتصادی میتوانند با هزینه کمتری اداره شوند و همچنین با کاهش هزینههای سربار کمکم بساط یارانههای سیاه هم در حوزه انرژی کشور بسته شود چرا که هماکنون سالانه هزاران میلیارد تومان یارانه آب، برق، گاز و... توسط دولتها پرداخت میشود. دولتها هم اگر به هر دلیلی مثل بیکفایتی، ارزان شدن نفت، قرار گرفتن تحت تحریمهای شدید و... نتوانند درآمد مورد نیاز خود را کسب کنند، این پولپاشیها در قالب یارانه انرژی میتواند به افزایش نرخ تورم و در نهایت کاهش نرخ اقتصادی دامن بزند.
جراحی انرژی
برای تغییر رویههای غلط که کهنه شده و در کنه و بنه یک ساختار ریشه دوانده؛ همیشه نیاز به دست زدن به یک جراحی دردناک و کنار آمدن با عواقب آن است. از سوی دیگر رسیدن به توسعه پایدار همواره بدون سرمایهگذاری اولیه اگر نگوییم مقدور نیست حتما بسیار سخت خواهد بود. امروز مشکل اصلی فراروی توسعه بهکارگیری انرژی تجدیدپذیر، سرمایهگذاری اولیه بیشتر آن نسبت به سوختهای فسیلی است که در این زمینه دولت میتواند با ایجاد زمینه برای همکاریهای بینالمللی و حمایت از سرمایهگذاران خصوصی، زمینه توسعه آن را فراهم آورد. بنابراین در این زمینه حذف تدریجی یارانه انرژی فسیلی و سوق درآمدهای حاصل از آن به تأمین مالی در پروژههای تولید و توسعه انرژیهای تجدیدپذیر و تشویق بخش خصوصی جهت سرمایهگذاری جهت توسعه انرژی تجدیدپذیر، بهنظر میرسد که تنها راهکار عملی در شرایط کنونی اقتصاد ما برای رسیدن به رشد اقتصادی بدون قید و شرط است.