
استقلال بانک مرکزی در ابهام

رئیسجمهور، اکبر کمیجانی را به سمت رئیسکل بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران منصوب کرد. این انتصاب بنا به پیشنهاد وزیر امور اقتصادی و دارایی و تصویب هیأت وزیران صورت گرفته است. براساس مصوبه مجمع تشخیص مصلحت نظام مصوب سال1393، درصورت عزل، استعفا یا فوت رئیسکل بانک مرکزی، حداکثر ظرف مدت یکماه باید نسبت به تعیین رئیسکل جدید بانک مرکزی اقدام شود و قائممقام این بانک تنها اجازه دارد یکماه بهعنوان جانشین رئیسکل برکنارشده تصدی مسئولیت بانک مرکزی را بر عهده داشته باشد.
پس از نامزدی عبدالناصر همتی، رئیسکل بانک مرکزی در انتخابات ریاستجمهوری، حسن روحانی، رئیسجمهور او را برکنار کرد و کمیجانی بهعنوان قائممقام مسئولیت هدایت این نهاد را برعهده گرفت. اکنون سؤال کلیدی این است که آیا دوره ریاست کمیجانی کوتاه خواهد بود و پس از روی کار آمدن دولت جدید، وزیر آینده اقتصاد فرد دیگری را بهعنوان سکاندار بانک مرکزی معرفی خواهد کرد؟ یا این احتمال وجود دارد که سرانجام کمیجانی با سابقه طولانی معاون اقتصادی و قائممقام بانک مرکزی اینبار در مقام رئیسکل باقی بماند؟
برخی گمانهزنیها بهویژه پس از اظهارات روز گذشته محمود واعظی، رئیس دفتر رئیسجمهور این فرضیه مطرح شده که بهاحتمال زیاد، اکبر کمیجانی با روی کار آمدن دولت آینده از ریاست بانک مرکزی استعفا خواهد کرد؛ هرچند درباره اینکه آیا او در مقام قائممقام باقی خواهد ماند، هنوز خبر قطعی منتشر نشده است.
هرچند بعید است که گزینههای احتمالی برای حضور در ترکیب تیم اقتصادی دولت رئیسی، چندان با ریاست کمیجانی بر بانک مرکزی موافق باشند زیرا او را چهرهای بهجا مانده از گذشته میدانند اما تحصیلات و سابقه اجرایی کمیجانی دستکم بهعنوان یکی از گزینههای احتمالی ریاست بانک مرکزی قابل تامل است؛ چهرهای آرام، بدون حاشیه و متمرکز بر تخصص خود که از سال1363 بهعنوان استاد دانشکده اقتصاد تهران فعال بوده و در دولت محمد خاتمی تا آبان سال86 مسئولیت معاون اقتصادی بانک مرکزی را برعهده داشته است. او که در دوران ریاستجمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی، عضو شورای بررسیهای اقتصادی نهاد ریاستجمهوری و در دوران ریاستجمهوری حسن روحانی و ریاست کلی ولیالله سیف و عبدالناصر همتی قائممقام بانک مرکزی بوده، دارای دکترای اقتصاد از دانشگاه ویسکانسین - میلواکی آمریکا با گرایش اقتصاد پولی، اقتصادکلان و اقتصاد بینالملل است.
ورای اینکه همواره در انتخاب ریاست بانک مرکزی علاوه بر سابقه تحصیلی و اجرایی افراد، گرایشهای سیاسی چهرهها هم ملاک عمل قرار میگیرد، نباید از نظر دور داشت که هدایت بانک مرکزی در 4سال آینده بسیار حساس و پیچیده است و فردی باید انتخاب شود که بتواند استقلال بانک مرکزی را تقویت کند و اقتصاد ایران را از تلاطمهای بیرونی و تصمیمهای سیاسی در اقتصاد مصون نگه دارد. حالا باید منتظر ماند و دید سیدابراهیم رئیسی در نهایت به این نتیجه خواهد رسید که کمیجانی را حفظ کند یا اینکه با انتخاب چهرهای دارای گرایش سیاسی پررنگ شاهد تحولات در ارکان بانک مرکزی و سیاستهای پولی و ارزی خواهیم بود؟