• یکشنبه 30 اردیبهشت 1403
  • الأحَد 11 ذی القعده 1445
  • 2024 May 19
سه شنبه 8 تیر 1400
کد مطلب : 134434
+
-

نویسندگان در سایه چه کسانی هستند؟

ذکرِ کاتبانِ خفی


نگار حسینخانی ـ روزنامه‌نگار

 آنهایی که می‌نویسند خوب یاد گرفته‌اند گاهی چطور مثل بازیگری که در فیلم‌ها جای دیگری زندگی می‌کند، گاهی خودشان را جای شخصیت‌هایشان گذاشته و گاه جای دیگری بنشینند، چای دیگری را بنوشند و قلم دیگری را در دست بگیرند و بنویسند. نویسنده‌ها اینگونه‌اند. گاهی صندلی‌شان را عوض می‌کنند و روی صندلی «دیگری» می‌نشینند؛ صندلی آنهایی که دوست دارند بنویسند، اما آن کلمات از توان‌شان بزرگ‌تر و سنگین‌تر است. ما اینجا به سراغ نویسنده‌هایی رفته‌ایم که سایه‌ها را برگزیده‌اند، «نویسندگان در سایه». سایه اقتصادی‌نیا در کتاب «له و علیه ویرایش» نویسندگان در سایه را «سایه‌نویس» می‌نامد. او در معرفی سایه‌نویس می‌گوید: «کسی که به استخدام مشاهیر درآید تا به جای آنها بنویسد. وظایف سایه‌نویس متعدد و متنوع است: ممکن است زندگی‌نامه یا خاطرات شخص را بنویسد، یا به‌منظور کسب اعتبار حرفه‌ای برای فرد، اثری تخصصی در حوزه کاری او بیافریند، یا در نقش ویراستاری توانا ظاهر شود و تمام چرک‌نویس‌های فرد را تا مرتبه اثر ادبی (در داستان و شعر) یا هنری (در موسیقی و نمایشنامه) ارتقا دهد.» حتی کسانی که صفحات مجازی ستاره‌ها را اداره می‌کنند و از قول آنان برای طرفداران‌شان پیام و پاسخ می‌نویسند از منظر او در زمره سایه‌نویسان قرار دارند. اما گفته می‌شود این واژه براساس ذوق جمعی فارسی‌زبان‌ها متولد شده و ریشه تاریخی ندارد و از الگویی نازایا در دستور زبان فارسی پیروی می‌کند؛ صفت فاعلی مرکب مرخمی که به‌معنای کسی است که در سایه می‌نویسد.
سایه‌نویس در زبان‌های دیگر هم معادل‌هایی دارد. مثلا در انگلیسی ghostwriter در فرانسه negre یعنی در استخدام کسی‌بودن و در ایتالیایی scrittore ombra که در آن لفظ سایه وجود دارد یا در عربی که به آن «کاتب خفی» می‌گویند.
در پرونده حاضر قرار است به واکاوی این واژه در میان سایه‌ها قدم بزنیم. در گزارشی مفصل به این خواهیم پرداخت که سایه‌نویسان در هر حوزه‌ای چگونه کار می‌کنند. بعد به سراغ نمونه‌های عینی‌تر می‌رویم تا مفاهیم را کالبدشکافی کرده باشیم. مثلا سراغ نویسنده‌ای خواهیم رفت که با وجود نامی‌بودن، در سایه و بی‌نام، به نام دیگران کتاب می‌نویسد. به جای آنها که توانایی نوشتن ندارند، اما ماندن در تاریخ را از همین روزنه جست‌وجو کرده و به‌دنبال تولید اثر بوده‌اند. سپس سراغ مترجمانی خواهیم رفت که مولف اثرهایشان هستند، اما نام خود را به‌عنوان مترجم پای اثر ‌نشانده‌اند تا در سایه بمانند. سراغ آنهایی خواهیم رفت که روی دیوارهای شهر نوشته‌هایشان را به حراج می‌گذارند. نمونه‌های خارجی این سایه‌نشینی، کتاب‌ها و فیلم‌هایی که به شکل محتوایی به آن پرداخته‌اند نیز مورد نظرمان بوده و در آخر از روانشناس همه این خواهش‌ها را می‌پرسیم تا آن میل را برایمان معنا کند و بگوید هویت‌سازی و هویت‌گرفتن از این راه، از چه روست و چرا ما گاهی محتاج در سایه ماندنیم؟
 

این خبر را به اشتراک بگذارید
در همینه زمینه :