حکمرانی زبان سیاسی بر بازارهای مالی
از یک جامعهشناس و یک اقتصاددان پرسیدیم چرا بعضی واژهها مانند انتخابات و مذاکره بهسرعت بر بازارهای مالی اثر میگذارند؟
مرضیه ثمرهحسینی- روزنامهنگار
سرمایه اجتماعی در لایههای مختلف جامعه، راهحل مشکلات است و فقدان آن هم مانع حل مشکلات و زمینهساز مشکلات بیشتر. در حوزه اقتصاد نیز همین گونه است. سرمایهگذاری و مشارکت مردم، باعث افزایش ظرفیتهای تولید، رشد اشتغال، افزایش درآمد سرانه و شکوفایی بخشهای مختلف اقتصادی کشور میشود و کمبود سرمایه، مشکل اصلی توسعه اقتصادی است. در این میان، هر چه سطح اعتماد و شفافیت در جامعه بیشتر باشد، میزان مشارکت در همه بخشها نیز بالاتر میرود و در حوزه اقتصاد رابطه خوب دولت و جامعه، هم بر کارایی دولت اثر میگذارد و هم امکان حضور سرمایهگذاران را بالا میبرد. در ایران اما چنین فضایی وجود ندارد و بیشتر بازارهای مالی، بهویژه در سالهای اخیر، متأثر از عوامل سیاسی، بر پایه هیجان و ترس بنا و از حالت طبیعی خود خارج شدهاند. اقتصاد ایران بهویژه پس از خروج آمریکا از برجام و وضع تحریمهای اقتصادی، با التهابات و هیجانات بسیار زیادی مواجه شد و شاهد شکلگیری بیرویه صفهای مختلف از صف خرید و فروش دلار تا صف شکر بودهایم! در این میان، واژههایی مانند انتخابات، مذاکره و... نیز به سرعت بر التهاب در بازارهای مالی میافزاید و به نوسان قیمتها و ناپایداری بازارها دامن میزند. عوامل بروز این رفتارهای هیجانی چیست؟ آیا این رفتار که افراد جامعه تنها تحتتأثیر هیجانات سیاسی تصمیمگیری کنند، عادی است؟ این رفتار جمعی قابل مدیریت است؟ نظر مصطفی مهرآیین، جامعهشناس و میثم هاشمخانی، اقتصاددان اجتماعی را در اینباره پرسیدهایم.
اثرپذیری حوزههای مختلف جامعه از یکدیگر منفی نیست
دکتر مصطفی مهرآیین، جامعهشناس، در اینباره معتقد است که نباید اثر زبان بر عرصههای زندگی اجتماعی و اقتصادی را نادیده گرفت. وی توضیح میدهد: زبان، تنها راه دسترسی انسانها به جهان است و اصولاً ما همه عرصههای زندگی اجتماعی را در زبان میسازیم. بر این اساس، تمام روایات و قصههایی که در جامعه ساخته و منتشر میشوند، در ارتباط با هم هستند. به این دلیل است که وقتی در زبان سیاسی یک جامعه تغییراتی ایجاد میشود بر دیگر حوزههای جامعه اثر خواهد گذاشت. مثلاً وقتی بهطور پیوسته از جنگ صحبت میشود، همه بخشهای جامعه تحتتأثیر ادبیات مبتنی بر جنگ و دشمنی و مخالفت و بمب و موشک و... قرار میگیرد؛ نقطه مقابل این وضعیت، زمانی است که روایات سیاسی مربوط به صلح و دوستی و ساخت وطن در جامعه منتشر شود. بنابراین این تأثیرپذیری، فقط مربوط به اقتصاد و بازار نیست! وی با اشاره به مبادلات حوزههای مختلف جامعه با یکدیگر ازجمله حوزه فرهنگ و اقتصاد میافزاید: وظیفه اصلی اقتصاد، استخراج منابع از جامعه است و وظیفه فرهنگ، روایتسازی است. بر این اساس، روایات مربوط به بورس، نرخ تولید و مصرف و... روایاتی است که حوزه فرهنگ برای اقتصاد میسازد و فرهنگ اقتصادی جامعه شکل میگیرد. متعاقباً اقتصاد با در اختیار قراردادن منابع مالی به فرهنگ خدمات میدهد. دانشگاه که نماد فرهنگ است، به بازار ایده میدهد، بازار که نماد اقتصاد است هم منابع مالی را در اختیار دانشگاه قرار میدهد. پس این تأثیرگذاری حوزههای مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی بر یکدیگر کاملا طبیعی و روال عادی زندگی بهخصوص در جوامع دموکراتیک است و منفی نیست. رفتار اخیر کریستیانو رونالدو، بازیکن تیم یونتوس که با جابهجایی شیشههای کوکاکولا منجر به ریزش سهام این شرکت شد، نمونهای از همین مبادلات و اثرگذاری است و یا زمانی که تابلوی ساده یک هنرمند معروف که زبان دنیای هنر است، به قیمت میلیاردی به فروش میرسد.
این جامعهشناس فرهنگی با تأکید بر اینکه اثرگذاری حوزههای مختلف یک جامعه بر یکدیگر عیار پویایی آن جامعه است، معتقد است که آنچه در این زمینه سبب بروز مشکل در جامعه ایران شده، حکمرانی زبان سیاسی است. دکتر مهرآیین میافزاید: آن زمان که حوزه سیاست در پی القا و تحمیل قواعد خود بر بخشهای دیگر رود، نظام اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی دچار اختلال کارکردی خواهد شد؛ اتفاقی که متأسفانه در ایران افتاده است و حوزه سیاست، به جای خدماتدهی متقابل، فقط در پی تحمیل قواعد خود به این حوزههاست. این وضعیت باعث میشود که صرف نشر خبر مذاکره و لغو تحریمها منجر به مثبتشدن بازارها شود و برعکس، خبر تعویق مذاکرات باعث شود بازارها سر جای خود بمانند.
جهشها و سقوطهای قیمتی جزو لاینفک بازارهای مالی است
میثم هاشمخانی، اقتصاددان اجتماعی، در اینباره میگوید: بازارهای مالی در بازههای زمانی کوتاهمدت یک ماشین رأیگیری از پیشبینیهای مردم هستند و زمانی که بسیاری از مردم انتظاراتشان این باشد که اتفاق خاصی بیفتد، حتماً آن اتفاق روی بازارهای مالی اثر میگذارد. برای مثال هجوم به بازار رمزارزها را درنظر بگیرید که البته موضوعی جهانی است و فقط مربوط به ایران نیست؛ پس امری کاملاً عادی است که انتظارات مردم و برآورد سرمایهگذاران از این انتظارات، بر بازارها و قیمتها اثر بگذارد. هاشمخانی به وضعیت بازار سهام و دلار هم اشاره میکند و معتقد است که در این بازارها هم اتفاق عجیب و غریبی نیفتاد. وی میگوید: به هر حال، مردم پیشبینیهایی از این بازارها کرده و در آنها سرمایهگذاری کردند. این اقتصاددان با تأکید بر اینکه جهشها و سقوطهای قیمتی، جزو لاینفک بازارهای مالی است، میافزاید: این موضوع در اقتصادهای توسعهیافته نیز میافتد؛ بهخصوص بعد از شیوع کرونا در جهان که مردم بسیاری دچار استرس شدند و تصمیم گرفتند که بیشتر پسانداز کنند و تحتتأثیر این تصمیم، مشارکت خود در بازارهای سرمایه را بیشتر کردند. از آن طرف، شیوه مبادلات اقتصادی آنلاین توسعه بیشتری گرفت. اتفاق دیگری که رخ داد، کاهش بهرههای بانکی بود. همه این عوامل باعث هجوم بیشتر به سمت بازارهای سهام و رمزارز و حبابیشدن قیمتها شد. مردم نیز مدام تحتتأثیر خرید دیگران، خرید کردند و کار به جایی رسید که سرمایهگذاران، فروشنده شدند و حبابها تخلیه شد! از نظر این اقتصاددان وجه نادرست ماجرا به سیاستگذاریهای مربوط به این بازارها و دخالت مقامات سیاسی برمیگردد. هاشمخانی با تأکید بر اینکه تطمیع و ترساندن مردم در بازارهای مالی از سوی مقامات، کار بسیار غلط و خطرناکی است و در سراسر دنیا، چه در اقتصادهای توسعهیافته و چه توسعهنیافته، این رفتار جرم تلقی میشود، میافزاید: متأسفانه در بهار سال گذشته این اتفاق در بازار بورس افتاد و دخالتها و امیدهای واهی مقامات مختلف نسبت به بازار بورس، این امید را میان مردم ایجاد کرد که سرمایهگذاری در بورس، بیمه شده است! بر عکس این رفتار، در پاییز پارسال نیز باز شاهد موضعگیری عده دیگری از مقامات بودیم که اعلام کردند بورس خیلی خطرناک است! وی تأکید میکند که اگر دخالت مقامات نباشد، جریان ورود و خروج مردم به بازارهای مالی به شیوه طبیعی برقرار میشود و هرگز شاهد تلاطم و پیچیدگیهای اخیر نخواهیم بود.
چندنرخیشدن منشأ بحران است
بازار ارز از بازارهای پرالتهاب و بیثبات در سالهای اخیر بوده که بهشدت تحتتأثیر انتظارات افزایشی و کاهشی قرار داشته است. در شرایط کنونی نیز نگاهها به نتایج مذاکرات وین و سرانجام برجام دوخته شده است. هاشمخانی معتقد است که بخش قابل توجهی از تلاطم در بازار دلار در سال گذشته بهدلیل دخالتهای دولت بوده است. وی با انتقاد از چندنرخیشدن کالاها میافزاید: عامل دیگری که بر التهاب بازار میافزاید، رواج دلالی است. دلالی یعنی اینکه کالایی همزمان چند قیمت داشته باشد که با وجود تولید منفعتهای کلان برای نورچشمیها، پیامدهای بسیار مخربی برای جامعه بهدنبال دارد؛ اتفاقی که در مورد ارز افتاد و دخالتهای دولت و توزیع ارز 4200تومانی، تشکیل سامانههای مختلف خرید و فروش دلار و صفهای صرافی ملی و... باعث هجوم انبوهی از دلالان شد که ضررش دامن اقتصاد جامعه را گرفت.
رفتار هیجانی دیگری که به تناوب در بازارهای مالی کشور مشاهده میشود و عدهای معتقدند که تحریم این رفتار باعث ثبات قیمتها خواهد شد، تشکیل صفهای اقلام مختلف است که در سالهای اخیر بر تعداد و طولشان افزوده شده است! کارشناسان مختلف منشأ اصلی تشکیل این صفها را به مداخله دولت و سیاستگذاری نادرست در قیمتگذاری نسبت میدهند. هاشمخانی با تأکید بر اثرات مخرب تشکیل صف بر نوسان قیمتها و ناپایداری بازارهای مالی میافزاید: صف چه صف دلار دولتی باشد، چه خودروی دولتی، چه سیمان و فولاد دولتی و چه صف خرید مرغ و شکر، یعنی سوءاستفاده، رانتخواری و فساد عظیم. در واقع این روش، فقط راهی برای کانالکشی از پول بیتالمال به جیب افرادی است که نورچشمی هستند و روابط خوبی دارند و بهدنبال رانتخواری هنگفت هستند. این اقتصاددان با بیان اینکه این اتفاق متأسفانه مختص جامعه ما است و در هیچ کجای دنیا، چه در جوامع توسعهیافته و چه توسعهنیافته، دیده نمیشود! دلیل آن را کنترل قیمتها میداند و میافزاید: مثلاً یک زمان که سازمان بورس متمایل است قیمتها بالاتر رود، با دستکاری در قواعد دامنه نوسان و حجم مبنا و تحمیل قیمت، به این هدفش میرسد. این رفتارها باعث تشکیل صف خرید و فروش و بروز نوسانات غیرعادی و تشدید التهاب در بازار میشود.