شاید یکی از تنها نقاط مشترک ستادهای 4نامزد باقیمانده در انتخابات ریاستجمهوری امسال، آنهم در شب پیش از انتخابات، انتقاد از نتایج آخرین نظرسنجیهای منتشرشده بود. این انتقادها به حدی شدید بود که نزدیکان چند نامزد انتخابات، رسما نتایج نظرسنجی را «نظرسازی» خواندند و از هواداران خود خواستند که اعتنایی به این نتایج نداشته باشند. اما این انتقادها از مراکز نظرسنجی تا چه اندازه درست بود و نتایج انتخابات چه رابطهای با نظرسنجیها دارد؟ مهدی رفیعی، جامعهشناس و رئیس مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران در این باره به همشهری میگوید: «من فکر میکنم نظرسنجیها در این دوره عملکرد موفقی داشتند؛ البته نتایج یکی دو موسسه مرتبط و به طور رسمی منتشر میشد، که در مجموع با آنچه رخ داد همخوانی نزدیکی داشت. در ایسپا، درباره نرخ مشارکت تلاش کردهایم روندی از شهریور99 تا 2روز مانده به انتخابات ارائه دهیم که این زمان طولانی کمک کرد که نتایج نظرسنجی به واقعیت نزدیکی شود. آخرین نظرسنجی حضوری ما چهارشنبه قبل از انتخابات انجام شد و پنجشنبه قبل از روز انتخابات هم نظرسنجی تلفنی داشتیم. روندها نشان میداد که مشارکت روبه رشد است و از چهارشنبه تا پنجشنبه دستکم 2درصد مشارکت افزایشی بود و این موج در روز انتخابات بیشتر هم شد.»
رفیعی توضیح داد: «نظرسنجی، نتایج همان لحظه را نشان میدهد و با نتایج و نظر مردم در دو روز دیگر متفاوت است. مثلا درباره همین انتخابات در روزی رایگیری یک موج ایجاد شد و این باعث اختلاف 2-3درصدی آرای برخی کاندیداها شد. نتیجه اینکه درباره نظرسنجی باید به روندها توجه کرد و نه به اعداد.» اما یکی از بحثهای خبرساز درباره انتخابات ایران، میزان و نرخ مشارکت است که در این انتخابات هم محل بحث جدی بود.
رئیس مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران، درباره اهمیت نظرسنجی درانتخابات پیشرو و همچنین پتانسیل این موسسات در پیشبینی نوع نگاه و خواست ایرانیان هم میگوید: «من تصورم بر این است که اگر در ایران به مراکز نظرسنجی اهمیت داده شود، خیلی خوب و حرفهای رشد خواهند کرد که این پتانسیل را دارند. نتایج نظرسنجیهای ما در مقایسه با نتایج برخی مراکز نظرسنجی در آمریکا نشان میدهد که میزان دقت ما نسبت به برخی موارد بهتر و دقیقتر است. مثلا نرخ مشارکت اصلا در اروپا و امریکا آنقدر مورد بحث نیست اما در ایران مهم است و تعیین این شاخص هم کار دشواری است که ما در همین دوره با دقت خوبی آن را پیشبینی کردیم.» آنطور که رفیعی میگوید این موج نظرسنجیها در ایران نشان داد سنجش افکار میتواند تا چه اندازه دقیق و درست باشد و چقدر ضرورت دارد درباره دیگر مسائل مهم از آن کمک گرفت؛ «جمعبندی این فضا و مقایسه نتایج نظرسنجی با واقعیت بهخوبی پتانسیل این مراکز را نشان میدهد؛ وقتی درباره چنین پدیده پیچیدهای که مردم امروزشان با فردایشان متفاوت است، میشود آنقدر دقیق پیشبینی کرد، پس درباره بقیه موارد هم میتوان بهتر و دقیقتر سنجش انجام داد. این نکته مهمی است و باید در دیگر مسائل هم مورد استفاده قرار گیرد. مسئولان باید پیش از آغاز کار مهمی، حین کار و پس از انجام آن از این ابزار مهم استفاده کنند.»
او افزود: «موسسات نظرسنجی ما در حال بلوغ و رشد هستند که دستکمی از موسسات اروپایی و آمریکایی ندارند اگر امکانات و ابزار لازم را داشته باشند. در روزهای انتخابات مردم و کاندیداها نیازمند نظرسنجیاند تا ببینند خودشان، تیمشان و گروهشان چه مقدار رای دارند و براساس آن برنامهریزی کنند. در واقع انتقاد ما هم همین است که چرا در بقیه موارد از این قدرت و پتانسیل استفاده نمیشود. چرا سراغ این ابزار در طول سال نیاییم. اگر ما از ابزار نظرسنجی برای اجرای سیاستها استفاده کنیم به دموکراسی و تحقق آن کمک میکنیم؛ اینکه ما رای مردم را بگیریم و برویم 4سال بعد دوباره سراغ آنها بیاییم ایراد دارد؛ یعنی در این 4سال باید برای سیاستهای مهم هم از رای مردم استفاده کنیم و براساس آن تصمیم بگیریم که معنای دیگر آن تحقق دموکراسی است.»
جای خالی افکارسنجی در موضوعات بحثبرانگیز جامعه
در همینه زمینه :