زهرا رستگارمقدم ـ روزنامهنگار
فیلمهای مردمشناسی در ایران سابقهای بیش از ۵۰ سال دارد و در طول این سالها، بخش عظیمی از تولیدات تلویزیون ملی قبل از انقلاب و صدا و سیمای بعد از انقلاب را تشکیل داده است. اما تا امروز نمونههای فراوان و موفقی درباره زندگی عشایر ایران به ثبت رسیده که به موفقترینشان اشاره خواهیم کرد.
علف یا نبرد یک ملت برای زندگی
فیلمی صامت و سیاه و سفید، محصول ۱۹۲۵ (۱۳۰۴) در ایالات متحده آمریکا است. از نخستین فیلمهای مردمنگارانه که توسط مریان کوپر و ارنست بی. شودزاک کارگردانی شده است. این فیلم به کوچ طایفه بابااحمدی از طوایف ایل بختیاری میپردازد و دوربین همراه با عشایر بختیاری از گذرگاهها و ارتفاعات سختگذر عبور کرده، تا از سردسیر، در استان چهارمحال و بختیاری، برای دستیابی به چراگاه، به گرمسیر این طایفه، در استان خوزستان منتقل شوند. ۷۱ دقیقه، روایت زندگی حیدرخان و فرزند ۹سالهاش، لطفعلی که لطفی نامیده میشود به همراه ۵۰ هزار زن و مرد و کودک و نیممیلیون بز، اسب، گوسفند و گاو که از رودخانههای خروشان و کوههای پوشیده از برف عبور میکنند.
شقایق سوزان یک ایل
این مستند، روایتی از کوچ ایل بختیاری است. سادگی فیلم نشانگر تلاش حماسی طایفهای فراموششده و گوشههایی از زندگی درونی ایل بختیاری است؛ ایلی که ناگزیر بوده، هر ساله به تناسب تغییر فصل با در پیش گرفتن راهی دشوار با محیط و طبیعت سرسخت، مبارزهای تا پای جان کند؛ بیآنکه شادیها و آیینهای خود را حتی برای یک لحظه به فراموشی بسپارد. «شقایق سوزان» در سال 1342توسط هوشنگ شفتی ساخته شده.
تاراز عشایر کوچرو
مستند «تاراز» درباره گروهی از عشایر کوچرو بختیاری است که به تناسب فصول گرم و سرد، هرسال در دو استان خوزستان (منطقه گرمسیر) و چهار محال و بختیاری (منطقه سردسیر) زندگی میکنند. این گروه که 7ماه از سال را در منطقهای در شمال مسجد سلیمان (اَندیکا) اتراق دارند، در اواخر فروردین از این منطقه به قلمرو ییلاقی خود در دامنههای جنوبی زردکوه کوچ میکنند. آنان با سردشدن هوا در قلمرو سردسیریشان و قبل از ریزش باران و برف، درماه شهریور مجددا به قلمرو قشلاقی خود در استان خوزستان باز میگردند. گروهی از عشایر که فیلم تاراز درباره آنها تهیه شده است، چند خانوار از طایفه «بامَدی» از ایل «هفتلنگ» بختیاریاند. این مستند توسط فرهاد ورهرام، در سال 1366ساخته شده است.
چیغ، نقش مغفول عشایر
مستند «چیغ» ساخته محمدرضا اصلانی محصول سال 1376روایتی از بافتهشدن چیغ در منطقه اورامان کرمانشاه است. چیغ نوعی حصیر است که اطراف سیاهچادرهای عشایر کشیده میشود. چیغ، اثری چند لایه است. چیغ یک صنعت دستی بین عشایر کرد و کار زنان است. این حصیر، حدود یکمترونیم است که دور سیاهچادر میکشند. زنها دور تکتک نیها، نخ پشمی رنگین میکشند. آنها را در کنار هم بهصورت حصیر میبافند و از آن نیها و نخهای رنگین، نقش بهوجود میآورند. فیلم، دو گونه روایت دارد؛ روایتی خطی درباره بافتهشدن چیغ و روایتی آیینی.
گل قالی، در دستان شاعر
آزادیور، دانشآموخته مدرسه عالی سینما و دانشگاه ییل آمریکا بود. «گل قالی» یکی از آثار او در مقام مستندساز است. او این مستند را در سال 1353ساخت و با بیانی شاعرانه زندگی مردم کوچنشین را در لابهلای چادرهای رنگشده از زندگی روایت کرد. این مستند 53دقیقهای با حمایت فریدون رهنما در همان سالها برای تلویزیون ملی ساخته و پس از مرگ آزادیور در برنامه «گنجینه» پخش شد.
از بلوط تا مشک
«بلوط» نخستین فیلم مستند سینمای ایران است که در سال ۱۳۴۷ ساخته شد. افشار نادری در این فیلم شیوه تولید نان بلوط (کلگ) از میوه بلوط، زندگی، آیینها، نواها، رسوم، معیشت و پوشش مردمان کهگیلویه و بویر احمد در سال ۱۳۴۸ را به تصویر کشیده است. فیلم را «فیلیپ لوزوی» مونتاژ کرده است. هنوز پس از سالها بلوط در بالاترین مکان این ژانر از سینمای مستند قرار دارد. «خرابههای دهدشت»، «مشک»، «شب صلح» نیز در قالب چند حلقه فیلم هشت میلیمتری از آثار نادر افشار نادری است که پس از سالها حفظ، حراست و نگهداری توسط فرهاد ورهرام، در اختیار فیلم خانه ملی ایران قرار گرفته است.
زاگرس، مهد تمدن کهن
مستند «زاگرس، مهد تمدن کهن» با محوریت کوچ عشایر بختیاری، قشقایی و همچنین فرهنگ، آداب و رسوم رایج در حاشیه زاگرس ساخته شده است. این مستند به زندگی در زاگرس که از آذربایجان تا نزدیک بندرعباس امتداد دارد، میپردازد و این منطقه را بهعنوان یک محیطزیست برای انسان از غارنشینی تا اکنون و مرکز فرهنگهایی که در آن بهوجود آمده، مورد بررسی قرار میدهد. منوچهر طیاب، کارگردان این مستند، نویسنده و منتقد ایرانی، دانشآموخته رشته معماری از دانشگاه فنی وین و تحصیلکرده رشته کارگردانی سینما و تلویزیون و طراحی صحنه از دانشکده سینمایی آکادمی دولتی موسیقی و هنرهای نمایشی وین و عضو هیأت داوران یونسکو در جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه لهستان بوده و تاکنون بیش از ۹۰ فیلم مستند و آموزشی ساخته است.
شیرسنگی و فیلمهای جعفری جوزانی
مسعود جعفری جوزانی پس از اکران موفق «جادههای سرد»، دومین ساخته سینمایی خود با نام «شیرسنگی» را با توجه به اصل بختیاری خود ساخت. او در این فیلم به سراغ موضوعی با محور طایفههای این منطقه رفته است. شیرسنگی، داستان استعمار انگلیس و به غارتبردن نفت پیش از ملیشدن را از زاویهای تازه روایت کرده و شخصیتهایی چون علیار و نامدارخان را محور آن قرار داده است. کشتهشدن یک انگلیسی نزدیک لولههای انتقال نفت، پای دو ایل را به میان کشیده و شعلههای جنگی را روشن میکند که در نهایت به از بینرفتن عدهای از انگلیسیها و دست نشاندهشان ختم میشود. جوزانی در روایت این قصه از عناصر سینمای وسترن بهرهبرده و آن را بومی کرده است. شیرسنگی از معدود فیلمهایی است که هم نظر منتقدان و عموم را جلب کرده و هم مورد توجه هیأت داوران جشنواره فیلم فجر قرار گرفت و لوح زرین بهترین فیلمنامه را از آن جعفری جوزانی کرد. «در مسیر تندباد» ادامه منطقی پس از شیرسنگی به عشایر فارس و مواجهه آنها با اشغالگران پرداخت. عزتالله انتظامی و احمد هاشمی دوئل درخشانی را در این فیلم به اجرا میگذارند و زنان نقش پررنگی در آن ایفا کردهاند. در «دل و دشنه» نیز جوزانی به قصد تکرار موفقیت شیرسنگی و در مسیر تندباد، بار دیگر به سراغ ایل و اسب و تفنگ رفت.
روزی روزگاری بیتکرار
سریال به یاد ماندنی «روزی روزگاری» با بازی خسروشکیبایی و ژاله علو در فضایی مربوط به ایلات عشایر ایران در سال ۱۳۷۱ از تلویزیون پخش شد؛ مجموعهای که روایت زندگی مرادبیگ با بازی شکیبایی است. این مجموعه به کارگردانی و نویسندگی امرالله احمدجو در منطقه میمه فیلمبرداری و ساخته شد. فیلمنامه این سریال در سال ۱۳۶۹ یکبار رد شد ولی بعد از گذشت یک سال مجوز تولید گرفت. «تفنگ سرپر» نیز بهعنوان ادامه مجموعه موفق روزی روزگاری در فاصله سالهای ۱۳۷۷ تا ۱۳۸۱ در گروه فیلم و مجموعه تلویزیونی شبکه یک تولید و پخش شد.
رنگهای زنده، نقشهای کوچرو
مروری کوتاه بر بعضی از مهمترین آثار هنرهای تصویری درباره عشایر در ایران
در همینه زمینه :