خوریژ

کتاب پیشنهادی برای مطالعه در پایان این هفته، رمان «خوریژ» نوشته طاهره رفعت، داستان زندگی دو زن در دو دوره زمانی متفاوت است که سرگذشت آنها به نوعی با همدیگر گره خورده است.

در انتخاب نام این کتاب، از واژه‌ای نیشابوری بهره‌گرفته شده است که به معنای نرمه آتش زیر خاکستر است. ویژگی اصلی رمان خوریژ همان روایتگری زندگی دو زن در دو بازه زمانی متفاوت است؛ یکی در زمان حال و یکی نسل پیش از حال. اما هر دو سرگذشت در جایی از زمان با گره‌ای به هم متصل می‌شوند. عنصر تعلیق یا کشمکش در داستان که یکی از ویژگی‌های آثار داستانی برای جذب مخاطب است، در این کتاب پررنگ است.

در جای جای این اثر تعلیق داستانی به چشم می‌خورد و در فصلِ پایانی به اوج خود می‌رسد. آنجا که مخاطب داستان همراه با یکی از شخصیت‌های داستان، «نیلوفر» پله‌ها را یکی پس از دیگری می‌پیماید. جملاتِ بریده بریده، پاراگراف‌هایی کوتاه، عباراتِ همگون و مترادفِ پشتِ سرهم، توصیفات و صحنه‌پردازی‌های همسو با فضای داستان از ویژگی‌های این اثر است.

برای آشنایی با نثر نویسنده و فضای داستان، بخش‌هایی از این کتاب را می‌خوانیم: «آن سوی شالیزار مردی سرگشته، لنگ لنگان به سوی انتهای راه باریکه وسط شالیزار می‌رفت. مردی که از پشت سر، پیر و شکسته به نظر می‌رسید. مردی که از پشت سر می‌دیدم، زیر آواز دردی عظیم، جان خسته‌اش را به دورترها می‌کشاند. دور می‌شد و سایه‌اش میان آخرین رمق‌های دلتنگ غروب در شالیزار جا می‌ماند. مردی که از پشت سر می‌دیدم، دیگر شانه‌های ستبری برای تکیه کردن نداشت.» 
چاپ اول(۱۳۹۹) کتاب «خوریژ» در ۳۴۲ صفحه توسط انتشارات مایا منتشر شده است.