مریم مطلبی، کارشناس ارشد محیط زیست
زندگی و آب بهطور جداییناپذیری بههم گره خوردهاند. تمدنهای بشری در طول تاریخ در نزدیکی آب شکل گرفته و گسترده شدهاند؛ حتی در سیارات دیگر ابتدا بهدنبال آب میگردیم. با وجود این ارزشگذاری آب بهدرستی انجام نشده و بهعنوان عنصری نامحدود در طبیعت انگاشته شده است. انسان همواره با چالشهای محیطزیستی روبهرو بوده است؛ پدیدههایی مانند سیل، زلزله، خشکسالیهای طولانی مدت، انسان و فرهنگ او را مجبور به سازش و تغییر کرده است. دخل و تصرف در محیطزیست جزئی جداییناپذیر از امپراتوری و تمدنهای بزرگ بوده که دلایل اقتصادی و نظامی از مهمترین محرکها بوده است. اما شدت این تغییرات محیطزیستی در 100سال اخیر قابل مقایسه با قبل از عصر صنعتی نیست. جمعیت انسان در طول قرن گذشته به سرعت افزایش یافته و فقط در طول 120سال اخیر از ۱.۶میلیارد نفر به ۷.۷ میلیارد نفر رسیده است. فرهنگ مصرفگرایی، زیادهخواهی و بهطور کلی توسعه ناپایدار فشار زیادی بر منابع محیطزیستی تحمیل کرده است. از بین رفتن منابع و زیرساختهای محیطزیستی یک منطقه یا کشور مانند دومینویی باعث مشکلات عدیدهای میشود. آب یکی از باارزشترین این منابع است.
برداشت بیش از توان عرضه منابع آبی و نادیده گرفتن محدودیت این منابع منجر به کمبود آب میشود. قابل ذکر است که خشکسالی مانند ترسالی امری طبیعی بوده که درصورت عدمتطبیق فعالیتهای انسان با آن و تداوم بیلان منفی آب در بلندمدت منجر به بیابانزایی و در نهایت خشکسالی انسانساخت میشود که در اینجا مقصود ماست. در بیابانزایی زمین پوشش گیاهی و جانوری خود را از دست داده و تبدیل به زمینی لمیزرع میشود.
بیابانزایی آهسته اتفاق میافتد و باعث ناپایداری جوامع در سطح کلان میشود. درصورتی که چارهای اندیشه نشود بهخصوص در جوامع تحت تنش، مهاجرتهای ناخواسته داخلی و خارجی، نظامی و افراطگرایی، جنگ و تروریسم میتواند از عواقب آنها باشد. پدیدههای طبیعی دیگر مانند زلزله و توفان بهعلت تأثیرات آنی و شدید توجه بیشتر و سریعتری بهخود جلب کرده و برنامههای نظارتی و مدیریت بهتری در مقایسه با بیابانزایی برای این فجایع محیطزیستی طراحی میشود.
بیابانزایی یک بحران خاموش است؛ زیرا به آرامی شروع میشود و تعیین محدوده جغرافیایی دقیق آن دشوار است و اثرات آن با گذشت زمان آشکار میشود. تأثیر آن روی کشاورزی، تنوع زیستی، جامعه و اقتصاد تدریجی است و این ویژگی باعث میشود مدیریت آن در مقایسه با سایر پدیدههای طبیعی پیچیدهتر شود. اگرچه شدت تأثیرات این پدیده به رسمیت شناخته شده است، اما معمولا اقدامات برای کاهش اثرات منفی آن با تأخیر زیاد و بهصورت مقطعی و بدون برنامهای جامع و کلنگرانه است. برداشت بیرویه از آبهای زیرزمینی، کشاورزی سنتی نامنطبق با اصول توسعه پایدار، رشد جمعیت و جنگلزدایی چندین علل از عوامل بیابانزایی است. فقدان هماهنگی بین نهادهای اقتصادی و اجتماعی، عدمآموزش محیطزیستی و استفاده از ظرفیت مردم بومی برای مقابله با خشکسالی از دیگر عوامل هستند. تغییرات اقلیمی و افزایش دمای زمین اثر تسریعکننده در بیابانزایی دارد. بهطور کلی عدممدیریت بهینه منابع آبی بهخصوص در مناطق خشک و نیمهخشکی مانند کشور ایران مانند دومینویی باعث مشکلات عدیدهای میشود. از بین رفتن سرمایههای محیطزیستی چه به دلایل انسانی یا غیرانسانی همیشه جبرانپذیر نبوده و نیازمند برنامه مدیریت جامع، عزم ملی و دانش مربوطه و زمانبر است. بیابانزایی مشکلی جهانیست که کم و بیش ۱۶۹ کشور از آن متاثر هستند.
ورشکستگی آبی
ایران بهعنوان کشوری خشک و نیمهخشک هماکنون چالش ورشکستگی آبی را تجربه میکند. با اینکه میانگین بارش کشور یکسوم میزان جهانی است و از اوایل قرن ۲۱ دوره طولانی خشکسالی را تجربه میکند، همچنان بیش از ۹۰ درصد آب کشور در بخش کشاورزی مصرف شده و از روشهای سنتی با هدردهی بالای آب استفاده میشود و اخطارهای جوامع علمی و صاحبنظران نادیده گرفته میشود. کشور بهخصوص از جهت اشتغالزایی و معیشتی وابسته به کشاورزی است و فقدان برنامه و راهکارهای جایگزین با ضمانت اجرایی و سیاست تشویقی و تنبیهی باعث تأخیر در مدیریت خشکسالی شده است.
کاهش۵۰ درصدی جریان آبهای سطحی و رودخانههای ایران و بیش از ۱۷۰۰ درصدی ذخایر آبهای زیرزمینی فقط در یک بازه زمانی کوتاه (۱۳۹۴ ــ۱۳۸۱) در سطح کشور اخطاری نگرانکننده است. خشک شدن قسمت عظیمی از دریاچه ارومیه، بختگان، هامون، زاینده رود و فرونشست زمین در دشتها و آبخوانها چند مثال آشنا و غمانگیز از آثار خشکسالی در ایران است.
خشکی طبیعی ایران به همراه فشار توسعه سریع اقتصادی و اجتماعی، افزایش تقاضای آب و برطرف کردن این تقاضاها با روشهای نامنطبق بر توسعه پایدار و دید کوتاهمدت، ایران را به ورشکستگی آبی رسانده است. درگیری بر سر منابع آبی هماکنون در قسمتهای مختلف کشور و با همسایگان دیده میشود. در کردستان عراق جایی که مرز آبی مشترک با ایران و ترکیه دارد، بحث برسر منابع آبی امری تازه نیست. با خشکی هامون تنش پیرامون تقسیم منابع آبی هیرمند نیز بین ایران و افغانستان بالا گرفته است.
خوانش و فهم صحیح عوامل خشکسالی و بیابانزایی و عواقب آن لازمه مقابله و چارهاندیشی برای حل این معضل است. ارزشگذاری درست منابع آبی و درنظر گرفتن بهم تنیدگی و وابستگی اکوسیستمهای آبی و سرویسهای محیطزیستی و اهمیت همکاری با متخصصان محیطزیست و شرکت دادن آنها در تصمیمگیریهای کلان از ملزومات یافتن راهحل و جلوگیری از آسیبهای بیشتر محیطزیستی و معیشتی است. در هم تنیدگی سیاست کلان و حفاظت از محیطزیست امری غیراغماض است که لزوم خودداری از سیاسی و امنیتی کردن مشکل بیآبی کشور و همدلی بین مردم و مسئولان و کارشناسان لازمه برونرفت و مدیریت وضع موجود است تا درگیری بر سر منابع آبی و تنش و مهاجرتهای ناخواسته و مشکلساز بهموقع مدیریت شود.
پنج شنبه 13 خرداد 1400
کد مطلب :
132295
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/pYjL1
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved