• شنبه 6 مرداد 1403
  • السَّبْت 20 محرم 1446
  • 2024 Jul 27
سه شنبه 11 خرداد 1400
کد مطلب : 132113
+
-

شهر باید از سیطره دولت خارج شود


محمدعلی پورنیا ـ کارشناس‌ارشد مدیریت شهری

دولت‌ها براساس ساختار اداری و بوروکراسی‌ای که دارند بیشتر به‌دنبال انجام وظایف سازمانی خود هستند و کمتر به مخاطب توجه می‌کنند. درحالی‌که شهرداری‌ها بیشتر با شهروندان در ارتباط هستند و ایجاد یک نوع تعامل بین حوزه دولتی با بخش عمومی غیردولتی و شهرداری یا بین دولت مرکزی با دولت محلی، با محوریت موضوع خدمات‌رسانی به مردم یک ضرورت است.
متأسفانه ساختار اداری دولت ناظر بر روال بوروکراتیک اداری است و به نتایج بحث‌های مربوط به شهروندان کمتر توجه می‌شود.
در بسیاری از شهرهای توسعه‌یافته یا در حال توسعه، شهرداری‌ها ارتباط خوبی با دولت‌ها دارند و جایگاه شهرداری‌ها مهم‌تر از دولت است.
علاوه بر این در بسیاری از کشورهای اروپایی نیازی نیست تا شهردار توسط دولت پذیرفته شود یا حق شرکت در جلسات هیأت‌دولت را داشته باشد، زیرا شهرداری جایگاه خودش را پیدا کرده است. در این شهرها عمدتا شوراهای شهر و پارلمان‌های محلی نقش مهمی ایفا می‌کنند و بعضی دستگاه‌های خدماتی دولتی نیز ذیل پارلمان‌های محلی تعریف می‌شوند؛ دقیقا برخلاف آنچه در ایران وجود دارد.
متأسفانه دولتمردان ما نگاه تمرکزگرا داشته و تفکر واگذاری امور به شهرداری را ندارند. نتیجه چنین نگاهی این است که کمتر بتوان به مردم خدمات‌رسانی کرد و لایه‌های زیادی بین دولت و شهرداری شکل می گیرد.
به‌طور کلی شهر باید از سیطره دولت خارج شود. اما متأسفانه شهرداری، فرمانداری، استانداری و وزارت کشور رشته‌وار زیر‌مجموعه هم و به دولت متصل هستند.
علنا شهرداری‌ها، شوراهای شهر و دهیاری‌ها نمی‌توانند در گرفتن تصمیمات مستقل عمل و آن تصمیمات را اجرایی کنند. شهرداری، بودجه‌ای مستقل ندارد تا در مواقع لزوم بتواند براساس تصمیم‌گیری‌های خاص آن را هزینه کند. همه اقداماتش زیرنظر دولت باید صورت گیرد.
 اکنون استان تهران میلیاردها تومان از دولت طلب دارد که دولت پاسخگوی آن نیست درحالی‌که بودجه وزارت کشور روتین و منظم پرداخت می‌شود.
در واقع شهرداری تهران اقدامات خاصی برای شهر نمی‌تواند انجام دهد، تنها کارایی شهرداری‌ها اجرایی‌کردن عملیات‌های ساده پاکسازی معابر، جمع‌آوری و اقدامات این‌چنینی است.
کمک‌های مالی دولت به شهرداری‌ها می‌تواند در تعدیل مشکلات شهرداری‌ها بسیار مؤثر باشد و باعث افزایش فعالیت‌های عمرانی یا خدماتی همچون پروژه‌های آسفالت معابر، جدول‌گذاری، ایجاد فضای سبز، ایجاد معابر و درآمد مستمر و دائمی برای آنان شود. همچنین کمک‌های دولت می‌تواند در پروژه‌های خاص، زیربنایی و اساسی که با وجود اهمیت آنها شهرداری‌ها یا خود قادر به اجرای آنها نیستند یا شناخت چندانی از اهمیت اجرای آنها ندارند، کمک ارزنده‌ای باشد.
به همین دلیل است که در تمامی کشورها، دولت نقش عمده‌ای در تامین هزینه‌های توسعه شهری به‌عهده دارد و شهرداری به‌عنوان نهاد مدیریتی محسوب می‌شود؛ به‌عبارتی شهرداری‌ها مجری مدیریت واحد شهری هستند و بدین‌ترتیب هزینه خدماتی که ارائه می‌دهند از مردم و هزینه زیرساخت‌های شهری را از طریق دولت تامین می‌کنند. این امر باعث می‌شود که شهرداری به‌جای تبدیل‌شدن به بنگاه اقتصادی به نقش اصلی خود که اداره و نگهداری شهرهاست، بپردازد. از این‌رو، قطع کمک‌های دولتی به‌معنای بی‌نیاز‌بودن شهرداری‌ها به کمک‌های دولتی نیست. امروزه برخی از کمک‌های اندک دولت محدود به هزینه‌های خاص ازجمله بخشی از هزینه تاسیسات جدید حمل‌ونقل شهری همچون قطار شهری و... است که به‌معنای پوشش هزینه‌های بسیار بالای شهری نیست. در ایران حدود 30سال است که شهرداری‌ها از کمک‌های دولتی معاف شده‌اند.
همچنین مورد دیگری که می‌توان به آن اشاره کرد، نداشتن راس واحد در شهر است. در شهر تهران نهادهایی مانند شهرداری، استانداری، فرمانداری، ستاد مدیریت بحران، هلال احمر، اورژانس، نیروی انتظامی و سپاه هر کدام یک راس محسوب می‌شوند. ارگان‌های مختلفی داریم که هر یک راه و شیوه جدای از دیگران در پیش گرفته و به جلو می‌روند.
هر چند در سال‌های اخیر نظمی صورت گرفته و سخنگویی درستاد بحران وجود دارد که موارد اضطرار را اعلام می‌کند، اما بسیاری از اقدامات چه بسا همه آنها را باید شهرداری با توجه به تجهیزات و امکانات شهری بر‌عهده بگیرد و در مواقع لزوم بتواند مستقل تصمیم‌گیری کند. برای مثال در شرایط کرونایی برای طرح ترافیک و محدودیت‌های ترافیکی شهرداری باید تصمیم‌گیرنده باشد اما از سوی دولت چنین اختیاری ندارد و حتی باید گوش به فرمان ستاد ملی کرونا باشد.
شهردار باید مانند کشورهای توسعه یافته بالاترین مقام شهر باشد تا بتواند به‌راحتی با توجه به شناخت نقاط قوت و ضعف شهر تصمیم‌گیری کند. برای مثال اگر بحرانی به‌وجود بیاید گاز یک منطقه قطع شود، قاعدتا شهردار باید پاسخگو و شخصا پای کار باشد و همه امور را رسیدگی کند؛ چراکه بالاترین نهاد اجرایی هر شهر شهردار است.
حال باید دید برای اجرای طرح شهر هوشمند و شهر الکترونیک شهردار به اندازه‌ای اختیارات و پتانسیل دارد تا با بودجه در اختیار خود به بحث‌های شهر هوشمند بپردازد؟ مسئله دیگر برای رسیدن به شهر هوشمند وجود کارشناسان، متخصصان و نیروهایی در شهرداری است که در امور شهری آگاهی داشته باشند و به واسطه دانش و تحصیلات شهرشناسی و عمران و مباحث شهری جذب بدنه شهرداری شوند تا بتوانند با بهره‌گیری از دانش و تجربیات خود شهری هوشمند و الکترونیک را پایه‌ریزی کنند.
شهر هوشمند سهم بالایی از اقتصاد دیجیتال را به‌خود اختصاص می‌دهد که بازگشت سرمایه آن بالاست و متأسفانه ما هنوز در آن ضعف داریم.
ایجاد بستر لازم برای شهر هوشمند نیازمند تجمیع نقشه‌های شهری در دستگاه‌های مختلف و اولویت‌بندی است.
یکی از اقداماتی که باید انجام شود سوق‌دادن شهروندان به سمت مطالبه‌گری شهر هوشمند و چشاندن طعم شیرین داشتن شهری هوشمند به آنهاست. درحالی‌که می‌خواهیم به شهر هوشمند دست یابیم اما متأسفانه در کشور برنامه مناسب و مؤثری برای شهر هوشمند نداریم. ما بدون هیچ هزینه‌ای انتظار دستیابی به شهر هوشمند را داریم. در دنیا نهادهایی وجود دارند که اطلاعات شهرهای هوشمند را گردآوری و در این زمینه مطالعه و بررسی می‌کنند.
برای تحقق مدیریت یکپارچه شهری از رئیس‌جمهور آینده باید درخواست کنیم با بهره‌گرفتن از کارشناسان مالی و کارشناسان شهری برای هر شهر با بهره‌گیری از فرهنگ بومی، زبان و نوع پوشش برنامه بلندمدتی را طراحی و آماده کنند و به مرحله اجرا برسانند.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید