شهر من، من به تو میاندیشم
یادداشتهایی درباره مطالبات شهری کارشناسان حوزههای مختلف از رئیسجمهور آینده
آوین آزادی - شیوا نوروزی ـ روزنامهنگار
همه ما بخشی از شهری هستیم که در آن زندگی میکنیم. با خیابانهایش خاطره میسازیم و به گوشهگوشهاش رفتوآمد داریم. شهر ما میتواند از ما آدمهای بهتری بسازد و میتواند تأثیرات مخربی روی روانمان گذاشته و منجر به بروز آسیبهای جبرانناپذیر شود. همه درباره شهری که در آن زندگی میکنند حرف دارند و هرکس میتواند از منظر خود به آن نگاه کند و پیشنهادهای سازندهای برای مدیران شهری داشته باشد. احتمالا آنها که شاعرند و نویسنده، بهدنبال چهره بهتر و امنیت روانی بیشتر در شهر میگردند و آنها که مدام در شلوغیها مجبورند هر روز در محل کار خود حاضر باشند، دلشان ترافیک کمتری میخواهد. معمارها و شهرسازها به منظر شهری فکر میکنند و کارشناسان محیطزیست دلشان هوای پاک میخواهد. در این چند روز باقیمانده تا انتخابات ریاستجمهوری، در روزهایی که امید، کورسوی خاموشی در دل خیلی از شهروندان است، تلاش کردهایم که صدای کارشناسان حوزههای مختلف را به گوش رئیسجمهور آینده برای پیگیری مطالبات شهری برسانیم، شاید که کارگر افتد.
لزوم استفاده از مشاوران آیتی در کابینه دولت
کیوان نقرهکار ـ کارشناس فناوری و آیتی
هرجا که در آن عدهای سکونت دارند، نیاز به وجود زیرساختهای فناورانه در آن حس میشود. هوشمندشدن فقط مختص به شهر نیست، حتی یک محله یا ده هم باید هوشمند باشند چراکه هم به بالابردن کیفیت زندگی افراد کمک میکند و هم کسبوکارها را بهبود میبخشد و حتی نشاط اجتماعی بهواسطه توسعه سرگرمی و امور فرهنگی ایجاد میکند. نباید به این حوزه فقط نگاه تکنیکال داشت. فناوری در همهجا میتواند تأثیر خودش را داشته باشد. با تمامی نقاط مبهم یا تاریکی که این حوزه برای مسئولین دارد باید نگاه مثبتی در آن ایجاد شود. دولت بعدی، اینطور که بهنظر میرسد، قرار نیست توسعه فضای مجازی را چندان در اولویت قرار دهد. فکر میکنم در صدر مطالبات شهری از رئیسجمهور آینده باید استفاده از مشاورین و متخصصان حوزه فناوری اطلاعات در سطوح کلان، قرار گیرد. لازم است که در کنار معاونتهای فناوری اطلاعات و اداره کل فناوری اطلاعات برخی مشاوران هم در کنار وزرا قرار بگیرند تا فرایندهای مختلف را بشناسند و نگاه جامعهشناسی داشته باشند و نیز به حوزه فناوری مسلط باشند تا بتوانند با توجه به رفتار شهروندی، شهر را به سمت هوشمندسازی پیش ببرند و زیستپذیرتر کنند. برای مثال چقدر بهتر میشد که یک مشاور فناوری اطلاعات در ستاد مبارزه با کرونا حضور داشت تا میتوانست بسیاری از امور را با سهولت بیشتری پیش ببرد.
رئیسجمهور آینده میتواند با رویکرد زندگی شهری و روستایی، برنامههای شهری را با حوزه آیتی پیوند بزند. همه ما میدانیم، بارها گفته شده است که بهرهوری بیشتر، هزینه کمتر، نظارت دقیقتر، مدیریت یکپارچه و گسترش عدالت، همه محصولات توسعه فناوری در یک شهر یا کشور است.
حق متفاوتبودن شهروندان
وحید مهدویمعجز ـ روانشناس صنعتی و سازمانی
لازمه موفقیت جوامع بشری در دنیای امروز برخورداری از مردمانی است که از امنیت روانی بالاتری برخوردارند؛ شهروندانی که حتی از وظایف معمول خود فراتر رفته و نمایشی از رفتارهای شهروندی ایدهآل را از خودشان نشان میدهند. لذا نقش رئیسجمهور و هیأت وزیران در قالب تیم اجرایی در هر کشوری برای بهبود کیفیت زندگی در شهر پررنگ میشود. تحقیقات و یافتهها نشان میدهد بین متغیرهای رهبری مردمنهاد و مسئولیتپذیر و امنیت روانی و رفتار شهروندی، رابطه معناداری وجود دارد.از همین رو جزئیات برنامه آتی رئیسجمهور در ایجاد آرامش و اطمینان شهروندان بسیار حائز اهمیت است.
آنهم در جامعهای که طی 10سال گذشته طبق آمار وزارت بهداشت و درمان، سلامت روانی جامعه کاهش و سطح استرس و اضطراب شهروندان افزایش یافته است. لذا ضرورت ایجاد بسترهای مناسب برای حل معضلات روانی و رفتاری شهروندان از سوی دولت آینده بهشدت احساس میشود و یکی از مطالبات به جد برای افزایش کیفیت زندگی در شهر است. اکثر کشورهای توسعهیافتهای مانند سوئیس که دارای بالاترین سطح آرامش شهروندی هستند و توانستهاند به شاخصهای بالای توسعه دست یابند، آرامش شهروندان جامعه خود را در سایه مشارکت و اعمال مدیریت مشارکتی به مردم خود بهدست آوردهاند. ما نیز اگر بهدنبال ایجاد آرامش و امنیت روانی در جامعه هستیم بایستی با مطالعه تجربههای موفق و استمداد از روانشناسان و جامعهشناسان نسبت به تهیه برنامه جامع حفظ و نگهداشت آرامش روانی شهروندان اقدام کنیم و این بایستی یکی از اولویتهای مدیریت اجرایی کشور باشد.
خانوادهها در جامعه ایران باید در چهارچوب نظام سلامت عمومی از خدمات روانشناسی مطلوب کمهزینه و در دسترس بهرهمند شوند. اعتقاد به آزادیهای عمومی یا اینکه شهروندان میتوانند در چهارچوب قانون از آزادیهای مشروع خود بدون استرس و اضطراب برخوردار باشند بسیار حائز اهمیت است. همچنین آحاد جامعه باید در فضایی باشند که در آن آموزشهای هدفمند و مستمر در راستای افزایش سطح فرهنگ و رفتار سالم تعریف و بازآموزی شود. یکی از حقوقهای شهروندان، حق متفاوتبودن است. هر فردی حق دارد با دیگران متفاوت باشد که این تفاوت میتواند حاصل روح، روان و رفتار آن فرد باشد که در سطح جامعه ظهور پیدا میکند و رئیسجمهور محترم بایستی این فضای امن را برای همه شهروندان خلق کند که این کار از طریق فرهنگسازی در فضای شهری و تبلیغات قابل دستیابی است.
توجه به معضل آلودگی هوا
دکتر علیرضا شریفی یزدی ـ جامعهشناس
بخش اعظم اقتصاد در کشور ما در دست دولت است، لذا این دیدگاه و تفکر که شهرداریها بهعنوان مراکز خصوصی، خودشان میتوانند کارهای خیلی بزرگ را در شهرها انجام دهند حداقل در شرایط فعلی امکانپذیر نیست چراکه در شهرهای کوچک سطح درآمد شهرداریها بالا نیست و در کلانشهرها انواع زیرساختها آنقدر گران درمیآید که تامین آن از توان شهرداریها خارج میشود. به همین دلیل دولت باید به لحاظ کاری و نیروی انسانی و نیروی کارشناسی به کمک شهرداریها بیاید تا بتوان شهر را برای زندگی، باکیفیتتر کرد.
مهمترین کاری که دولت باید در گام اول انجام دهد پرداختن به معضل آلودگیهای هوا، صوت و نور است که کلانشهرهای ما را در فصل پاییز و زمستان بهشدت تهدید میکند. دومین گام ایجاد یک شبکه بههم پیوسته پیادهروی در شهرهاست تا این امکان فراهم شود که مردم بتوانند در شهرها بهصورت ایمن پیادهروی کنند چون طی این سالها فضای عمومی شهر به نفع اتومبیلسواران بوده است. سومین گام ایجاد شبکه بههم پیوسته دوچرخهسواری ایمن و توجه به موضوع مبلمان شهری است. باید در محل پیادهروها با نصب نیمکتها، روشنایی و سایهبان مناسب، زمینهای فراهم شود تا مردم هنگام تردد در سطح شهر احساس آرامش داشته باشند. مکانهای عمومی و دولتی باید یک پیشخوان داشته باشند که بهتر است این اماکن مجهز به مبلمان و فضای سبز، نور و تهویه باشند تا افراد بتوانند در مدتی که آنجا هستند احساس آرامش کنند و علاقهمند شوند در سطح شهر تردد کنند نه اینکه مدام از این همه هیاهو و آلودگی به خانه پناه ببرند. گام چهارم ایجاد شبکه ایمن 24ساعته منظم حملونقل عمومی از مترو گرفته تا اتوبوسهای برقی است.
گسترش فضای سبز و نزدیککردن آن به استانداردهای جهانی، تغییر کاربری مکانهایی که امروزه در سطح شهر قرار دارند مانند پادگانها، زندانها و برخی از کارخانجات و تبدیل آنها به اماکن عمومی، نصب تابلوهای مناسب بهاندازه کافی در سطح شهر تا مردم از سردرگمی خارج شوند، تعبیه مکانهایی که شهر در مواقع اضطراری مانند زلزله به آنها نیاز دارد (بهاندازه کافی)، توجه به معماری شهری و تبدیل آن به یک معماری هویتدار، توجه به بافت فرسوده و انجام اقدامات تشویقی و کمکی برای ترغیب مالکان به بازسازی، اهمیتدادن به زیست شبانه شهری (همه شهرهای دنیا زیست شبانه دارند الا ایران)، نگه داشت، مرمت و استفاده درست از اماکن سنتی و تاریخی و باستانی شهر و مکانهای فرهنگی، افزایش تعداد پیستهای موتورسواری برای تخلیه هیجان جوانها، پرداختن به مشکلات و مصایب حاشیه نشینان کلانشهرها (بیتوجهی به این موضوع خطرات فرهنگی و امنیتی برای شهرها بهدنبال دارد) و دخالتدادن شاخصهای اجتماعی در توسعه شهری از کارهایی است که دولت میتواند برای افزایش کیفیت زندگی شهری انجام دهد.
امنیت روانی: گره کوری که باید باز شود
محمد پروین ـ نویسنده و شاعر
در قدم اول کیفیت زندگی شهری باید معنی شود و بدانیم در کدام حوزه انتظار بهبود و افزایش کیفیت زندگی را معنا میکنیم. رفاه اقتصادی و برآوردهشدن نیازهای اولیه زندگی
(هرم مزلو) پیشنیازی است که با توجه به کیفیت زندگی مورد توجه قرار میگیرد. حال با درنظرگرفتن شرایط فعلی و چالشهای زیست شهری در زمان حاضر، این معنی کیفیت زندگی در شهر تغییر پیدا کرده است. یکی از مطالبات که جدای از امنیت شغلی و معیشتی هر شخص در زندگی است، کنترل و مدیریت روانی و فراهم آوردن بستر آسایش فکری باید باشد. بهطور مثال گرهخوردن تکتک مسائل سیاسی و کنشهای بالادستی بهطور مستقیم در امنیت روانی و فکری شهروندان دخیل است. به نظر من فراهمکردن آسایش روانی و ثبات در این امر به کیفیت زیست شهری و فردی کمک قابلتوجهی خواهد کرد. اینکه هر شخص با دغدغه و نگرانی هر صبح بیدار نشود و استرسهای ناشی از کنشهای داخلی و خارجی زیست روزمرهاش را هدف قرار ندهد گامی مهم است که در دولت بعدی میبایست بسیار مورد توجه قرار گیرد. نداشتن امنیت روانی خشت اول فروپاشی شخصیتی و رفتاری در کیفیت زندگی شهری است. به این صورت که همزیستی و همدردی و مهربانی در قبال همدیگر نباید در اولویتهای فراموششده قرار گیرد. در یک جامعه ارتباط و همزیستی سبب همافزایی و پیش برنده تأثیر کیفیت بر دیگری خواهد شد. حال اگر افراد هر شهر از نظر روانی دچار چالشهای جدی شوند و این امر بهصورت مویرگی در جامعه تکثیر پیدا کند چه چیزی از شهر باقی میماند؟ جز یک آشفتهبازار روانی. هماکنون با توجه به فشارهای اقتصادی روبهرو و تحت فشاربودن مردم، کیفیت زندگی بر لبه تیغ دارد قدم برمیدارد. حال درنظر داشته باشید که این امر، عمیق و عمیقتر شود. آن چیزی که در آینده تبدیل به بحران میشود همین امر است که نباید نادیده گرفته شود. درنظر داشته باشید این بحران که اساس سلامت روانی هر فرد را هدف قرار میدهد، مستلزم هزینه بسیار برای تیمار آن و بازپروری و بازگشت به شرایط عادی است که آن هم نسلها به درازا خواهد کشید. از اینرو اولویت دولت بعدی میبایست دوشادوش برطرفکردن مشکلات اقتصادی و فراهمکردن بستر امنیت روانی باشد. تلاش برای بهبود این کیفیت فقط و فقط در چهارچوب عملگرایی در کنار بحثهای کارشناسی و استفاده از متخصصان این امر باید باشد.
نیاز به ایجاد آرامش ذهنی و دیداری
شهره بانو پرخوـ روانشناس بالینی
بنا به تعریف سازمان بهداشت جهانی کیفیت زندگی، درک افراد از موقعیت خود در زندگی از نظر فرهنگ، سیستم ارزشی که در آن زندگی میکنند، اهداف، انتظارات، استانداردها و اولویتهایشان است. پـس کیفیت زندگی موضوعی کاملا ذهنی بوده و توسط دیگران قابل مشاهده نیست و بر درک افراد از جنبههای مختلف زندگی شخصی استوار است. با توجه به ساختار سیاسی، فرهنگی و اجتماعی کشور باید شاخصهای محیطی، فرهنگ شهروندی، اقتصادی، جمعیتی و اجتماعی، آموزش، تحصیلات و مهارتها، زیرساختها و تاسیسات، سلامتی و بهداشت، تفریحات و استراحت، امنیت، حقوق شهروندی، مسکن و سرپناه برای افزایش کیفیت زندگی شهروندان مورد توجه دولت آینده قرار گیرد. بهعنوان مثال توجه به معماری ساختمانها، همگنی، همجواری، همپیوندی و تفکیک مناسب فضا و کالبدها باعث بالارفتن سطح کیفی زندگی شهروندان از طریق آرامش ذهنی و دیداری میشود. توجه به مسائل زیستمحیطی و دفع زباله و پسماندها و سیستمهای بازیافت و فاضلابهای خانگی و صنعتی نیز میتواند در بحث کیفیت بسیار مهم و مؤثر باشد. توجه به فرهنگ شهروندی نیز بسیار مهم است چراکه بالابودن سطح کیفی فرهنگ شهروندی، یعنی بالابودن سطح کیفی اکثر سطوح شاخصهای کیفیت زندگی. از سوی دیگر تامین حداقل نیازهای اقتصادی شهروندان، از مهمترین شاخصهای مدیریت کیفیت زندگی شهروندان است. دولت باید به شاخصهای جمعیتی و اجتماعی نیز توجه لازم را داشته باشد. این شاخص بهطور عمده بر جمعیت، میزان رشد آن، تراکمهای جمعیتی و مولفههای مربوط به آن استوار است. افزایش جمعیت مشکلات بسیاری چون افزایش تراکمها، کاهش سرانهها، افزایش اصطکاکهای اجتماعی و... را دربر خواهد داشت که بالطبع سطح کیفی زندگی را کاهش خواهد داد.
همچنین یکی از مهمترین شاخصهای کیفیت زندگی در شهرهای بزرگ و پرتراکم کنونی، توسعه زیرساختها و تاسیسات و تجهیزات شهری است که نبود آنها نهتنها سطح کیفی زندگی را کاهش میدهد که بدون آنها زندگی بشری به شکل امروزی اصلاً ممکن نیست. شهروندی که دچار مشکلات سلامتی و بهداشت است، توانایی بهرهگیری کیفی از هیچکدام از شاخصهای کیفیت زندگی را ندارد. بنابراین دولت باید نگاه ویژهای به شاخص سلامتی و بهداشت نیز داشته باشد.
شهروندان برای تخلیه فشارها و استرسهای روانی و ایجاد آرامش ذهنی و جسمی نیاز به استفاده از امکانات تفریحی و سرگرمی و استراحت دارند. لذا توجه به شاخص تفریحات و سرگرمیها برای دورشدن از فشارهای روانی موجود باید مورد توجه دولت قرار گیرد. درمجموع دولت طراح اصلی پروژههای تحقیقاتی و میدانی، مرجع اخذ نظرات کارشناسان مختلف و رابط اصلی سازمانهای غیرانتفاعی، NGOها و بهخصوص شهرداریهاست، لذا میتواند نقش بسیار مؤثری در بالابردن سطح کیفی زندگی شهروندان ایفا کند.