مکانی در آفتاب / تماشای پلاک در سینما خرم
سعید مروتی
اسمش از وقتی که یاد ما میآمد خیابان رودکی بود ولی همه سلسبیل صدایش میزدند. خیابانی که ابتدایش و در تقاطع خیابان آذربایجان، سینما المپیا سلطنت میکرد (دهه60 هنوز سینمای شلوغی بود). در میانههای سلسبیل، سینما کارون، رهگذران پرتعداد و مشتریان مغازهها و بساطیها را جذب میکرد و در اواخر خیابان، سینما خرم به چشم میخورد. هرچه پایینتر میآمدی سینماها رده پایینتر میشدند. اگر المپیا سینمای خانوادگی بود و در کارون هم کم و بیش خانوادهها حضور مییافتند، خرم پاتوق نوجوانها و جوانها بود. کمی پایینترش در پارک باباییان هنوز میشد نسخههای سوپر هشت بروس لی را تماشا کرد و در خرم روی پرده اغلب اکشن بود و تکوتوک کمدی (مثل «مردی که موش شد» که در تابستان میانههای دهه60 چند روزی بر پرده آمد). معمولاً هیچ فیلمی در سینما خرم بهصورت طولانی اکران نمیشد و اغلب فیلمها هم اکران دو و سه بودند؛ سینمایی که فضای منحصربهفردی داشت. صندلیهایش فلزی و زیر پایت هم با پوست تخمه فرش شده بود و قانون ممنوعیت استعمال دخانیات هم خیلی در سینما خرم جدی گرفته نمیشد و معمولا ته سالن همه سیگار میکشیدند. یکی از محسنات این سینما پخش دستکم نیم ساعت آنونس (که آن موقع نامیده میشد) بود. همیشه هم آنونس فیلم «صادقخان» (سرجیو سولیما) را پخش میکرد. سال ۶۶ چند روز بعد از تمامشدن امتحانات ثلث سوم، برای خریدن نسخه سوپر هشت «رئیس بزرگ» که سفارش یکی از بچهمحلها بود راهی پارک باباییان شدم و این بهانهای شد که سری هم به سینما خرم بزنم. «پلاک» را نشان میداد که ندیده بودم. چهره درشت حسین گیل با لباس کماندویی و تماشای عکسهای ویترین، کار خودش را کرد و چند دقیقه بعد داخل سالن بودم. فیلمی جنگی کماندویی که با کادر اسکوپ هم فیلمبرداری شده بود و حسین گیل هنرپیشه نقش اول و مصطفی طاری، آرش تاج تهرانی، رضا توفان (صفایی پور) و عباس مختاری دیگر بازیگرانش بودند. ماجرای تکاوران ارتش ایران که مأموریتشان تهیه نقشه از مواضع عراقیها بود و در این مسیر تقریبا همهشان از پا درمیآمدند جز حسین گیل که حتی پارهشدن شکم و اگر اشتباه نکنم بیرون ریختن روده هایش هم تأثیری بر عزم جزمش نگذاشت و یکتنه همه عراقیها را لت و پار کرد. از فیلم جز حسین گیل، ملودی زیبای مجید انتظامی و کماندویی که با خودش ویلن حمل میکرد در یادم مانده. بعد از پلاک، یکی دوبار دیگر هم در سینما خرم فیلم دیدم. سینمایی درجه سه که ساندویچی کنارش ارزانترین ساندویچ مارتا را به ملت عرضه میکرد. قصه سینما خرم در دهه70 به پایان رسید.