شهر مکتوب/ مردم لابهلای سیاست
میثم قاسمی
چندی پیش و زمانی که اعلام شد مشهورترین باشگاههای فوتبال جهان میخواهند برای خودشان یک لیگ اختصاصی تشکیل دهند، هواداران، صدای اعتراضشان را تا آنجا بالا بردند که حتی با هجوم به زمین فوتبال، مانع از برگزاری یک دیدار سنتی و حساس در لیگ انگلستان شدند. درست است که این روزها سهام باشگاههای فوتبال به سرمایهدارانی از ملیتهای مختلف واگذار شده و حق پخش تلویزیونی، تبلیغات و فروش بازیکنان و... نیاز باشگاهها با پول حاصل از بلیتفروشی را کمتر کرده است اما هواداران، روح فوتبال هستند. وجود آنهاست که فوتبال را ا ز ورزشی مانند گلف متمایز میکند. با این همه، گاهی میان محاسبات اقتصادی، این نکته مهم فراموش میشود و لازم است هواداران به شدیدترین شکل ممکن آن را یادآوری کنند.
در سیاست نیز چنین است. فارغ از اینکه حکومتها تا چه اندازه برآمده از رأی مردم هستند و مشروعیت خود را از کجا میگیرند، بر مردم حکومت میکنند و نه بر گیاهان و معادن و راهها اما گاهی همین نکته ساده، فراموش میشود. در همین ایران خودمان، سیاسیون منفرد، احزاب و جناحها هر روز صبح، توپخانه خود را به سمت جناح مقابل تنظیم میکنند و تا شب بهکار گلولهباران مواضع طرف مقابل مشغول هستند و شب که میشود به محاسبه پیروزیها و شکستها مینشینند. میان این منازعات ملالآور هر روزه، مردم کجا هستند؟ نگویید همه اینها برای مردم است که باور نمیکنم. مثلا در جریان ثبتنام برای انتخابات ریاستجمهوری که تعداد زیادی از افراد بیانیه خواندند و مصاحبه مطبوعاتی کردند، جایگاه مهمترین دغدغه این روزهای کشور، کجا بود؟
رسم است که کاندیداها هنگام تبلیغات، اندکی از برنامههای خود میگویند و در کنارش انبوهی وعده بیسرانجام میدهند اما نکته عجیب اینکه تقریبا هیچکدام از کاندیداهایی که ثبتنام کردند و معدودی که در میدان باقی ماندند، تاکنون حتی وعدهای درباره واکسیناسیون علیه کرونا ندادهاند. این در حالی است که کرونا در انتخابات اخیر آمریکا یکی از موضوعات اصلی سخنان دوکاندیدای مطرح بود و حتی برخی ناظران میگویند آنچه ترامپ را شکست داد، کرونا بود.
بیش از یک سال است که کرونا در کشور بیداد میکند و درحالیکه بسیاری از کشورهای دنیا کمکم در حال برگشتن به حالت عادی هستند، ما در انتظار موج پنجم به سر میبریم. روند خرید و تزریق واکسن خارجی آنقدر کُند و با وعدههای توخالی همراه است که حوصلهها را سر برده و زمان تولید واکسن داخلی هم هر روز عقبتر میرود. کسبوکارها خوابیدهاند، روزانه صدها نفر (براساس آمار رسمی) جان خود را از دست میدهند و تأثیرات روانی این همهگیری هنوز تخمین زده نشده اما در مقابل، سیاسیون حتی در این موارد حرفی هم نمیزنند. اینجاست که معلوم میشود مردم در لابهلای دعواهای سیاسی گم شدهاند و کسی واقعاً به فکر آنها نیست.