• پنج شنبه 30 فروردین 1403
  • الْخَمِيس 9 شوال 1445
  • 2024 Apr 18
سه شنبه 28 اردیبهشت 1400
کد مطلب : 130922
+
-

سکوت قانون در مقابل آزارگران آشنا

به بهانه انتشار ویدئوی آزار کودک طرفدار تیم فوتبال استقلال در گفت‌و‌گو با علی نجفی‌توانا،حقوق دان به سراغ قوانین حمایتی از کودکان رفته‌ایم

سکوت قانون در مقابل آزارگران آشنا


زهرا رستگارمقدم ـ روزنامه‌نگار

وقتی سرخوشی‌هایمان اسباب آزار کودکان قرار می‌گیرد، یعنی چند قدم با انسانیت فاصله گرفته‌ایم؟ اوایل اردیبهشت‌ماه بود که ویدئویی از آزار یک کودک توسط سرنشینان خودرویی منتشر شد. ماجرا از این قرار بود که کودکی حین چوپانی، اسباب‌بازیِ طرفداران سرخوش تیم فوتبالی قرار گرفت که از او می‌خواستند تیم محبوبش را رها کند. اما کودک حاضر نبود جمله‌ای را که آنها می‌خواستند به زبان بیاورد. گریه می‌کرد اما سرنشینان خودرو دست بردار نبودند. کاری که این جوانان با کودک کردند، آیا نمونه بارزی از کودک‌آزاری است؟ در چه صورت می‌توان جرائمی چون آزار کودکان را گزارش کرد؟ چه سازوکاری در این‌باره وجود دارد و به‌طور کلی چه اقداماتی در این‌باره صورت گرفته است؟ مشارکت سازمان‌های دولتی و غیردولتی، مراکز علمی و پژوهشی، خانواده‌ها و خود کودکان چه نقشی در کمرنگ‌ترشدن چنین اتفاق‌هایی خواهد داشت؟ در این‌باره با علی نجفی‌توانا، جرم‌شناس و حقوق دان صحبت‌کرده‌ایم.

 به‌تازگی تصاویری از آزار یک پسربچه منتشر شد که به‌خاطر طرفداری از تیم مورد علاقه‌اش مورد آزار قرار گرفته بود. این آزاررسانی چه ریشه‌هایی داشته و تا چه اندازه قابل پیگرد و تعقیب قضایی است؟
آزار کودک چوپان توسط جوانان طرفدار یک تیم فوتبال، عمدتا نوعی حادثه به‌حساب می‌آید که ریشه‌های آن را باید در تضاد فرهنگی، آستانه مقاومت، تأییدپذیری و نقش‌رسانه‌ها در بزرگ سازی مسابقات ورزشی جست‌وجو کرد. کشاندن جوانان به مسائلی که باعث شود، رفتار و حس‌شان در سالن‌ها، میادین، ورزشگاه و خیابان‌ها پس از مسابقه یا قبل از آن بر رفتار عقلایی و منطقی‌شان غلبه پیدا ‌کند در بروز چنین حوادثی مؤثر است. در کشور ما نیز قوانین حمایتی‌ای در این‌باره پیش‌بینی شده است.
 آیا می‌توان رفتار این جوانان را در آسیب به این کودک نمونه‌ای از کودک‌آزاری دانست؟
البته اثرپذیری افراد از داده‌ها یکسان نیست؛ تربیت، سن، جنس و... در واکنش اثرگذار است. این بخش از رفتارها را نمی‌توان کودک‌آزاری به‌معنای جرم‌شناسی، آسیب‌شناسی و حقوقی آن تلقی کرد. کودک‌آزاری معمولا در رابطه با برخورد بزرگسالان با کودکان، بی‌توجهی به شرایط جنسی، جسمی و نیازهای عاطفی، اخلاقی و انسانی و فرهنگی آنهاست. کودک‌آزاری با خشونت جنسی، جسمی و فرهنگی و تربیتی، اقتصادی و اجتماعی همراه است.
 ما درباره احقاق حقوق کودکان چه کارهایی کرده و هم‌اکنون در چه وضعیتی هستیم؟
قانون به شکل دیرهنگام از سال1383 و این اواخر 1392 حرکاتی در راستای حمایت از کودکان و جلوگیری از کودک‌آزاری انجام داد. کودک‌آزاری نوعی از اقدامات و رفتاری است که بیشتر توسط والدین، بستگان و گاه افراد غریبه و صاحبان کار صورت می‌گیرد. حتی در ازدواج زودرس کودکان به اجبار خانواده و کودک‌همسری نیز مطرح می‌شود که هر یک نیاز به بررسی جداگانه دارد. آنچه در این‌باره قابل ذکر است، این است که کودک‌آزاری توسط افراد غیر، با قانون مجازات اسلامی قابل تعقیب و پیگرد است و فرقی میان کودک و فرد بزرگسال وجود ندارد. جز آن قسمت که در قانون سال1399 با دید وسیع‌تری به شکل دیرهنگام پس از چند دهه، ضوابطی برای جلوگیری از خشونت جسمی، جنسی، فرهنگی و آموزشی مطرح شد که در نوع خود قابل تقدیر است و بخشی از نیازها را بر طرف می‌کند.
 بخشی از نیازها؟ یعنی این قانون جدید هم کاستی و نقص‌هایی دارد؟
بله. قانون همچنان در مقابل والدین ساکت مانده و تحت‌تأثیر نگاهی سنتی و ذهنیت‌گراست. همچنان والدین آزارگر می‌توانند رفتارشان را در چهارچوب تربیت فرزندان نشان دهند و از دید شورای نگهبان این اقدامات قابل مجازات نیست و اقدامی تربیتی درنظر گرفته می‌شود. در قانون مجازات جدید نیز قتل فرزند توسط پدر شامل مجازات قانونی نیست و این باعث شده در اجرای مقررات کیفری با نوعی کوتاهی در حمایت از اطفال مواجه باشیم.
 آیا آزارگر فقط مجازات کیفری می‌شود؟ در چه زمینه‌های دیگری باید برای حمایت از حقوق کودکان فعال عمل کرد؟
این حمایت‌ها هرچند در بُعد کیفری در قانون دیده شده، اما از بُعد اجتماعی و روانی مورد توجه نبوده. در دیگر کشورها، حتی از چند دهه پیش، نه‌تنها کودک‌آزار مورد مجازات قرار می‌گرفت، بلکه کودکان آزاردیده تحت حمایت خانواده‌ها، نهادهای حامی کودک و... قرار می‌گرفتند. به اینگونه که در راستای سوء‌رفتار والدین، مواجهه کودک با مشاهده آن رفتار جنسی و جسمی آسیب‌زا، با تصمیمات قضایی زمینه‌ای فراهم می‌شود تا حضانت از خانواده اصلی سلب شده و به خانواده علاقه‌مند دارای شرایط واگذار شود.
 آیا این واکنش‌های حمایتی در قانون ما وجود ندارد؟
در قانون مدنی ما نیز دیده شده که افراد بدسرپرست و مانع از تحصیل کودک، ممکن است از حضانت محروم شوند. اما در مجموع ما به انسجام کلی در قوانین حمایت از کودکان نیازمندیم که باید حول محور والدین متمرکز شود زیرا اذیت جسمی و جنسی افراد غیر، قابل پیگرد و مجازات است، این والدین هستند که در ابتدا باید مراقبت کرده و خود به‌گونه‌ای عمل نکنند که بستر اذیت را برای کودکان‌شان فراهم کنند. متأسفانه حمایت‌های دولتی و قانونی در این‌باره حداقلی است و بسیار شنیده شده که پدری به‌علت نداشتن کار و فقر مالی ابتدا به فرزندان خود آسیب رسانده و بعد درصدد نابودی خود بوده است زیرا گمان می‌کرده فقر او باعث خواهد شد فرزندانش نیز آینده‌ای نداشته باشند. بنابراین علت بسیاری از کودک‌آزاری‌ها نبود ‌حمایت حاکمیت از کودک و عدم‌برخورد با والدین و حمایت‌نکردن و جلب نظر خانواده‌های علاقه‌مند به نگهداری از این کودکان است.
 چه مجازات‌هایی برای آزارگر در قانون درنظر گرفته شده است؟ برای هدایت این قوانین نیاز به چه موارد دیگری در جامعه خواهد بود؟
این افراد طبق قانون تحت تعقیب قانون کیفری قرار خواهند گرفت. بنا به آسیب و آزار، مجازات زندان، قصاص و پرداخت دیه در این قانون مطرح می‌شود. اصولا با توجه به تخصصی‌شدن قوانین موضوعه در کشور، خصوصا در قوانین حمایتی تشکیل پلیس اطفال یا پیشگیری برای کودکان بسیار مفید است زیرا با توجه به آموزش‌های دیده‌شده، این پلیس‌ها می‌توانند با خانواده ارتباط گرفته و پس از آن با تهیه گزارش و تکمیل آن و فرستادن به مراجع قضایی مفیدتر عمل کنند، برخلاف عملکرد پلیس‌هایی که در این‌باره اطلاعات لازم را نداشته و آموزش مورد نیاز را ندیده‌اند. پلیس با مفهومی که ما آن را می‌شناسیم و آن گروه که آموزش لازم را در این موارد ندیده باشند، کارشان اثرگذار نیست و بهتر است در این‌باره دخالت نکنند.
 مردم تا چه اندازه در قبال گزارش رفتار آزارگر مسئول هستند؟
براساس این قوانین درصورتی که افراد شاهد کودک‌آزاری باشند، اما نسبت به گزارش این موارد به نهادهای قانونی خودداری کنند مرتکب جرم شده‌اند. در راستای طرح پلیس ویژه کودک، کودکان باید آموزش ببینند که خشونت علیه خود را گزارش کنند. برای بررسی یک آسیب اجتماعی باید تمام مراحل آن از قبل از وقوع تا پس از آن بررسی شود. آموزش و فرهنگسازی مرحله نخست پیشگیری از خشونت خانگی و کودک‌آزاری است. متأسفانه بسیاری از والدین نمی‌دانند کاری که انجام می‌دهند خشونت علیه کودک و نوجوان محسوب می‌شود، بلکه گمان می‌کنند کودک را تربیت می‌کنند و بعضی قوانین ما این امر را تشدید می‌کند. شناسایی خانواده‌هایی که احتمال کودک‌آزاری و خشونت خانگی در آنها وجود دارد، گام دیگری برای پیشگیری از کودک‌آزاری است. در مرحله بعد که مربوط به پس از وقوع خشونت علیه کودک است نیز پیش از اعمال قانون و مجازات، باید به رفع مشکلات خانواده پرداخت. هرچند در این‌ راستا باید مانند بسیاری از کشورها، پلیسی ویژه کودک داشته باشیم. اما متأسفانه در این زمینه بسیار ضعیف عمل کرده‌ایم..
 

این خبر را به اشتراک بگذارید