• پنج شنبه 30 فروردین 1403
  • الْخَمِيس 9 شوال 1445
  • 2024 Apr 18
یکشنبه 26 آذر 1396
کد مطلب : 1308
+
-

محمد بن سلمان؛ چهره ناکام 2017

آمریکا
محمد بن سلمان؛ چهره ناکام 2017

روزنامه ایندیپندنت، چاپ لندن در گزارشی «محمدبن‌سلمان» ولیعهد عربستان سعودی را چهره سال 2017جهان نامیده است؛ عنوانی که از سوی این روزنامه نه به‌دلیل موفقیت‌های بن‌سلمان، بلکه به‌خاطر شکست‌هایش به او داده شده است.

در گزارش ایندیپندنت آمده که بن‌سلمان در داخل عربستان با از میان برداشتن رقبا، در حال هموارکردن مسیر برای رسیدن به تاج و تخت است و در این راه موفق هم عمل کرده است؛ اما موفقیت‌های او در صحنه سیاست داخلی عربستان به‌معنای موفقیتش در صحنه سیاست خارجی نیست. عدم‌توفیق او در صحنه سیاست بین‌الملل به‌دلیل اشتباهات محاسباتی است که یکی پس از دیگری مرتکب شده است.

محمد‌ بن سلمان از 2سال پیش یعنی زمانی که پدرش به پادشاهی رسید، از گروه‌های مخالف دولت در سوریه حمایت کرد. این گروه‌ها ابتدا موفقیت‌هایی داشتند اما خیلی زود با حضور ایران و روسیه در سوریه، شکست‌های سختی را متحمل شدند. بن سلمان همزمان حمله‌ به یمن را هم ترتیب داد اما اکنون با گذشت دو سال و نیم از حضور عربستان در جنگ یمن، هیچ نتیجه‌ای حاصل نشده است و بیش از 10هزار نفر هم قربانی جنگ شده‌اند.

شاهزاده سعودی اکنون سیاست خارجی عربستان را براساس یک نگاه تهاجمی با محوریت ایران و متحدانش در منطقه تنظیم کرده اما این سیاست‌ها جواب معکوس داده و به افزایش نفوذ ایران منجر شده است. از سوی دیگر از تحریم‌های سیاسی و اقتصادی عربستان، امارات و متحدان منطقه‌ای آنها علیه قطر 6‌ماه می‌گذرد. نتیجه این اقدام سعودی‌ها که با محوریت محمد‌بن‌سلمان انجام شده چیزی جز راندن کشور کوچک اما ثروتمند قطر به سمت ایران نبوده است. روابط عربستان با تمامی کشورهای دنیا به‌صورت سنتی مبتنی بر تعامل محافظه‌کارانه و محتاطانه و حفظ وضع موجود بوده است.

رویکرد عربستان طی دو سال گذشته اما بسیار متفاوت از قبل بوده و به نوعی بر مبنای سیاست‌های غیرقابل پیش‌بینی و غیرسازنده پیش رفته است. وقایع عجیبی که در ماجرای حضور سعد حریری، نخست‌وزیر لبنان در عربستان به وقوع پیوست، نمونه‌ای از این سیاست‌هاست. عربستان به حریری اجازه خروج از کشور را نداد و به اجبار باعث استعفای او شد. سعودی‌ها به‌دنبال تضعیف حزب‌الله و ایران در لبنان بودند اما واقعیت این است که جایگاه هر دوی اینها در لبنان تقویت شده است.

نگاهی به عملکرد محمدبن‌سلمان در صحنه بین‌الملل نشان می‌دهد او هیچ‌گاه یک برنامه جایگزین برای سیاست‌های خود نداشته است. عربستان طی دو سال گذشته دائما وارد بحران‌هایی شده که هیچ برنامه‌ای برای پایان دادن به آنها یا هیچ راه گریزی برای خروج از آنها پیش‌بینی نکرده است.

از سوی دیگر محمدبن‌سلمان تصور می‌کند از حمایت کامل دونالد ترامپ برخوردار است و شاید به همین دلیل است که بی‌محابا در صحنه سیاست بین‌الملل رفتار می‌کند. اما رئیس‌جمهور آمریکا هم نشان داد آنقدرها قصد ورود به بحران‌های ایجاد شده از سوی عربستان را ندارد. بحران قطر و تلاش برای استعفای حریری دو نمونه از این بحران‌هاست. گویی کاخ سفید هم متوجه محدودیت‌های قدرت عربستان در جهان شده است.

در ماجرای اعلام بیت‌المقدس به‌عنوان پایتخت اسرائیل از سوی ترامپ مشخص شد که محمدبن‌سلمان چند هفته پیش از آن در نشستی دوجانبه نتوانسته بود طرح مورد نظر آمریکا را به محمود عباس تحمیل کند. عربستان حتی از کنار نشست فوق‌العاده سازمان همکاری اسلامی که به دعوت ترکیه در مورد وضعیت بیت‌المقدس برگزار شد، گذشت و در سطحی بسیار پایین در آن شرکت کرد.

بسیاری از کشورهای دیگر ازجمله ایران، اردن، کویت و قطر در سطح سران در این نشست حضور پیدا کردند. نتیجه سیاست‌های اشتباه محمدبن‌سلمان، انزوای عربستان بوده است. موازنه قدرت در منطقه خاورمیانه به‌شدت به ضرر عربستان تغییر کرده است. ترکیه و قطر که زمانی همراه با عربستان موازنه قدرت در مقابل ایران و روسیه را در سوریه تشکیل می‌دادند، اکنون به جبهه مقابل پیوسته‌اند. محمدبن‌سلمان درست زمانی که قدرت اقتصادی و سیاسی عربستان در حال افول است، به‌دنبال ایفای نقش فعال و تهاجمی در جهان افتاده است.

او بیش از آنچه در توان عربستان است وارد این کارزار شده و به‌زودی هزینه چنین سیاستی را پرداخت خواهد کرد

 
 

این خبر را به اشتراک بگذارید