تعدادی از بازنشستگان و سالمندان در گفتوگو با همشهری از تفریح در زندگیشان میگویند
دورهای که باید تفریح میکردیم وقت نداشتیم
مهدیه تقویراد |خبرنگار:
«خورشید دم غروب، آفتاب صلات ظهر نمیشه؛ مهتابیش اضطراریه؛ بذارین حال کنه این دمای آخر. حالووضع ترنجبینبانو عینهو وقت اضافی بازی فیناله؛ آجیل مشکلگشاشم پنالتیه. گیرم اینجور وجودا موتورشون رولز رویسه، تختهگازم نرفتهن سربالایی زندگیو؛ دینامشون هم وصله به برق توکل؛ اینه که حکمتش پنالتیه. یه شوت سنگین گله؛ گلشم تاج گله!» هنوز هم وقتی دیالوگهای ماندگار فیلم «مادر» در قالب تصویرگری مرحوم علی حاتمی در آیین و سنت ایرانیان را مرور میکنیم، فوبیای پیری حرف اول را میزند. شاهکار سینمای ایران، تصویر غمانگیز مادر را روایت میکند که مقدمات مرگ آبرومندش را هنرمندانه تدارک دیده است. این نهایت تصویرگری فرهنگی ایرانیان از مقولهای به نام «سالمندی» است. البته کم نیست حکایتهای دیگری که مقوله سالمندی را دستمایه برنامههای طنز رادیو و تلویزیون و تئاتر قرار میدهد. در بین این افراط و تفریط اما سالمندان اغلب همان چند پیرمردی هستند که دور حوض پارکشهر چرت میزنند و هر چندماه یکی از جمعشان کم میشود؛ سالمندانی که بهنظر میرسد تنها تفریحشان نیمکتنشینی در پارک و یادآوری خاطرات گذشته با همسن و سالهایشان باشد. اما این تصویری است که ما از زندگی سالمندان در ذهن خود ساختهایم و هراسمان از پیرشدن هم به همین دلیل است، ولی برخی سالمندان نظر متفاوتی نسبت به سالمندی دارند.
حیدرعلی مقیمی، برای تمدید دفترچه بیمهاش در یک روز سرد و بارانی از خانه بیرون آمده و بعد از گرفتن نوبت منتظر است تا دستگاه، شمارهاش را اعلام کند. تکمضرابهایی که با عصای چوبی منبتکاریشدهاش روی سرامیکها میزند، یادآور تصنیفهای قدیمی است که احتمالا در جوانی زیاد به آنها گوش میسپرده، حیدرعلی از روزهایی میگوید که بازنشسته شده و دیگر صبحها برای دیررسیدن به اداره و کسرکار خوردن نگرانی نداشته. عصای چوبی را یک نیمدایره روی هوا میچرخاند و میگوید: «روزهای اول نگران بودم که بعد از بازنشستگی چه اتفاقی میافتد و شاید با گرفتن حکم بازنشستگی سربار خانواده شوم اما بعد از مدتی برای زندگیام برنامهریزی کردم. پیادهروی در پارک و رفتن به کوه از نخستین کارهایی بود که با همسرم قرار گذاشتیم هیچ وقت ترکشان نکنیم و الان هم جز روزهایی که هوا چندان مساعد نیست برنامهمان سرجایش است».
میپرسم غیر از پیادهروی دوست دارد چه تفریح دیگری را انجام دهد؟ کمی فکر میکند به مهتابی نیمسوز شده بالای سرش نگاه میکند و میگوید: «دوست دارم به اندازه تمام سالهایی که بهخاطر کارم نتوانستم یک سفر درست و درمان بروم، به سفر بروم اما چه کنم که درآمدم کفاف هزینهها را نمیدهد و عطای سفر را به لقایش بخشیدهام».
نه پول داریم نه جان
مظفر حمیدزاده که اواسط گفتوگوی ما کنارمان نشست، هم میگوید: «تا وقتی جوان بودیم کار کردیم و کار، حالا سر پیری میخواهیم از زندگیمان لذت ببریم اما نه پول داریم و نه جان». حمیدزاده خنده تلخی میکند و روی زانوی حیدرعلی میزند و میگوید: «پیرمرد، آن موقع که باید تفریح میکردیم وقت نداشتیم، حالا که وقت داریم تفریح مناسب سنوسالمان نیست. اما من ناامید نمیشوم. اگر مجالی باشد دوست دارم در یک باغچه کوچک گلکاری کنم، سبزیجات بکارم و سرم گرم شود اما با این خانههای آپارتمانی نقلی فقط میتوانم خواب آرزویم را ببینم».
مجید حسینعلی اما سرحالتر از آن است که بشود عنوان سالمند را به او اطلاق کرد. سرزندگی و شادابی از تمام رفتارش هویداست. میگوید: «ما پیر نیستیم فقط پوستمان کمی چروک شده که خرجش یک اتوی بخار درست و حسابی است». حسینعلی بازنشسته آموزش و پرورش است و قصد دارد برای ادامه تحصیل در مقطع کارشناسی شرکت کند. کتاب خواندن و شطرنج را بهترین تفریحش میداند و میگوید: «با وجود این، بعضی وقتها دوست دارم به زندگیام هیجان بدهم، با همسن و سالهایم مسابقه بدهم و کری بخوانم، اصلا جایزه گرفتن بعد از برنده شدن در مسابقه خیلی هیجان دارد، برای پوستمان هم خوب است». حسینعلی ادامه میدهد: «تورهای گردشگری هم برای همسنوسالهای من خوب است اما با این وضعیت درآمدی که ما داریم و مخارج بالای زندگی نمیتوانیم خیلی به مسافرت رفتن فکر کنیم».
بزرگ کردن نوهها در پیری
معصومهسادات حسینی، بازنشسته وزارت جهاد است، سرگرمیاش را بزرگکردن نوههایش عنوان کرده و میگوید: «32سال کار کردم و حالا نوههایم را بزرگ میکنم، نوهها را پارک میبرم تا حوصلهشان سر نرود، خودم هم چند دوست و رفیق پایه در پارک پیدا کردهام و سرم گرم شده». خانمحسینی اما دوست دارد کمی هم برای خودش زندگی کند؛ از اینکه نوهها کنارم هستند ناراحت نیستم اما بعضی روزها دوست دارم با همسنوسالهایم باشم، به گردش برویم، خرید کنیم، مسافرت چندروزه برویم، اصلا گل یا پوچ بازی کنیم یا بافتنی ببافیم و غذا درست کنیم و به نیت کمک به خیریهها بفروشیم.حسینی چتر خیسش را تکان میدهد و میگوید: «فکر میکنم وضع آقایان بازنشسته بهتر از ما باشد، آنها حداقل میتوانند کار نیمهوقت داشته باشند و در خانه نباشند اما خانمهای بازنشسته امثال من کاری جز خانه ماندن و بزرگکردن نوهها ندارند».
فاطمه ارونقی هم از بازنشستههای اداره کار است. خانم ارونقی طی 8سال گذشته که بازنشسته شده برای خودش سرگرمی پیدا کرده، چند گلدان بزرگ در بالکن خانهاش گذاشته و انواع سبزیجات را در آنها عمل میآورد. ارونقی میگوید: «روزهای اول بازنشستگی به مرز افسردگی رسیده بودم اما بعد کمکم خودم را پیدا کردم. تصمیم گرفتم حالا که دیگر کارمند نیستم برای خودم سرگرمی جور کنم، از قبل هم به گلکاری علاقه داشتم، حالا چند سالی است که انواع سبزیها را در گلدانهایم میکارم و سرم گرم شده، در راهپلههای مجتمع هم با رضایت همسایهها گلدان گذاشتهام و به آنها رسیدگی میکنم؛ اینطوری دیگر کمتر بیحوصله میشوم». اما گلکاری هم بعضی وقتها خستهکننده میشود، ارونقی میگوید: «3سالی میشود که به خانه فرهنگ محلهمان رفتوآمد میکنم آنجا نحوه تکثیر قارچ را یاد گرفتهام و اگر بتوانم و همسایهها اعتراض نکنند میخواهم در انباری خانهمان قارچ تکثیر کنم. در کلاسهای قلاببافی و تابلوبافی هم شرکت کردهام و سعی میکنم از همکلاسیهای جوانم عقب نمانم. از وقتی به خانهفرهنگ رفتهام سرگرم شدهام و دوستان زیادی پیدا کردهام که بیشترشان شرایط من را دارند. آنجا با همسنوسالهایمان به گردش میرویم و اوقات خوشی داریم».
افزایش آمار سالمندان در کشور
آمارها حاکی از این است که اکنون 9درصد جمعیت کشورمان را سالمندان تشکیل میدهند. این رقم تا 2 دهه آینده به 14درصد افزایش پیدا میکند. با این حساب در سال1410 تعداد سالمندان کشورمان به 11میلیون نفر میرسد. همین شیب تند سالمندی باعث شده این مسئله بیشتر موردتوجه کارشناسان قرار بگیرد. بر همین اساس، سند ملی سالمندی نیز چندی قبل مصوب شد و اکنون مراحل تدوین برنامههای عملیاتیشدن آن سپری میشود.
سلامت روانی و جسمی سالمندی موضوعی است که باید به آن توجه ویژهای شود. سالمندان وقت آزاد زیادی دارند و اگر بتوانند بخشی از زمان خود را به تفریح اختصاص دهند قطعا سلامت روانی و جسمیشان تضمین خواهد شد. این تفریحات باید انرژی و نشاط بیشتری به سالمندان بدهد و در عین حال باعث اذیت و آزار آنها نشود.
محسن سلماننژاد- رئیس دبیرخانه شورای ملی سالمندان کشور- با بیان اینکه مسافرت، یکی از مهمترین ابزارها برای پرکردن اوقات فراغت سالمندان است، به همشهری گفت: «تفریحاتی که برای سالمندان درنظر گرفته میشود باید در جهت ارتقای سلامت این افراد باشد و باعث تمرین مغزی آنها شود. بهطور کلی هر نوع بازی فکری که باعث یادآوری و تمرین مغزی سالمندان شود برای به تاخیرانداختن اختلالات حافظه مفید است».
به گفته وی، از بعد سلامت جسمی نیز باید بازیهایی برای سالمندان طراحی شود که در عین حال که به سلامت آنها آسیب نمیزند باعث فعالیت بدنی آنها شود. همانطور که در کشورهای پیشرفته بازیهایی برای سنین بالا طراحی شده است در شهرداری تهران نیز سال گذشته مسابقاتی برای سالمندان در مناطق مختلف برگزار شد که تعداد زیادی از سالمندان در آن شرکت کردند. به گفته سلماننژاد، هدف شورای ملی سالمندان در بحث اوقات فراغت این است که بخشی از زمان سالمندان به انجام تفریحات و بخشی نیز برای اشتغال نیمهوقت صرف شود؛ چراکه اکنون در کشور ما سالمندی با سیر تندی روبه افزایش است.
وی با بیان اینکه در کشور ما از هر 3نفر یک نفر سالمند است، گفت: «هدف ما فراهم آوردن شرایطی است که سالمندان فکر نکنند با رسیدن به سن سالخوردگی به ایستگاه آخر رسیدهاند. باید طوری برنامهریزی شود که فرد سالمند از صبح که بیدار میشود تا شب، فعالیتهای سبک داشته باشد».
سلماننژاد با تاکید بر اینکه در سالهای آینده باید به سمت فعالکردن سالمندان برویم، گفت: «اگرچه سند ملی سالمندی مصوب شده اما هنوز برنامههای عملیاتی آن تدوین نشده است. در این سند، ارگانها و دستگاههای مختلف ازجمله وزارت بهداشت، سازمان بهزیستی، کمیته امداد، شهرداری و دهها سازمان و نهاد دیگر موظف شدهاند که در زمینه سالمندی برنامه داشته باشند و بهزودی برنامه عملیاتی این سند تدوین میشود».
وی با اشاره به اینکه به موضوع اوقات فراغت در این برنامه عملیاتی توجه شده است، گفت: «دستگاههای مشخص شده در سند ملی سالمندی باید برنامههای خود را برای اوقات فراغت مشخص و برای آن بودجه تعریف کنند. در برنامه ششم توسعه نیز وظایفی برای دستگاهها درخصوص سالمندی مشخص شده، در عین حال خود سالمندان نیز باید فعال شوند و در برنامههای اشتغال و سرگرمی وارد شوند».
سلماننژاد با تاکید بر لزوم طراحی تورهای گردشگری یک و چند روزه و مسافرتهای زیارتی و سیاحتی برای سالمندان گفت: «باید شبکهای از خدمات مربوط به سالمندان را داشته باشیم تا سالمندان مثلا برای رفتن به مسافرت بتوانند بلیت با تخفیف تهیه کرده و در عین حال در شهر مقصد نیز از امکانات رفاهی و تغذیهای و حملونقل با قیمت مناسب و البته متناسب با شرایط جسمانیشان بهرهمند شوند».
لزوم تشکیل بانک اطلاعاتی سالمندان
وی با اشاره به لزوم تشکیل بانک اطلاعاتی سالمندی گفت: «اگر بانک کامل و جامعی در زمینه سالمندی داشته باشیم با همین شرایط موجود در کشورمان میتوانیم کارهای زیادی برای سالمندان انجام دهیم؛ چراکه فقر اطلاعاتی در این زمینه باعث میشود از ارائه خدمات درست به این قشر دور شویم». وی ابراز امیدواری کرد همراه با برنامه عملیاتیشدن سند سالمندی که در اواخر اردیبهشت آغاز میشود کار تکمیل بانک اطلاعات سالمندان نیز آغاز شود. به گفته سلماننژاد شرکت رجا اعلام آمادگی کرده تا به سالمندان برای تهیه بلیت قطار تخفیف 30درصدی ارائه دهد. دبیرخانه نیز با زائرسراها صحبت کرده که با قیمت کم یا به صورت رایگان از سالمندان پذیرایی کنند. اما همه این موارد منوط به تدوین برنامه عملیاتی سند سالمندی و تهیه بانک اطلاعاتی سالمندان است. رئیس دبیرخانه شورای ملی سالمندان گفت: «ایدهآل ما این است که سالمندان کشورمان همانند سالمندان کشورهای پیشرفته زندگی کنند؛ چراکه در 30سال آینده 80درصد سالمندان در کشورهای در حال توسعه زندگی میکنند این در حالی است که سالمندی در کشورهای پیشرفته به جایگاه ثابت و مطلوبی رسیده است. در کشور ما نیز با توجه به سیر پیشرفت جمعیت سالمندی اگر از این فرصت جمعیتی در جهت بهبود حالشان استفاده نکنیم این فرصت به تهدید تبدیل میشود.»
به سمت سالمندی زنانه میرویم
وی با بیان اینکه بیشترین درصد سالمندی در استان گیلان است، گفت: «نکته جالب توجه این است که در استان سیستانوبلوچستان هنوز سالمندی اتفاق نیفتاده و رقم سالمندی در این استان زیر 6درصد است». به گفته سلماننژاد در کشور ما به ازای هر 100مرد سالمند 107زن سالمند وجود دارد که همین مسئله سالمندی زنان را بیشتر نمایان میکند. به همین دلیل از 2سال قبل مطالعهای درخصوص سالمندی زنان در 12 استان انجام شد تا وضعیت زنان سالمند در کشور مشخص شود، در سند ملی سالمندی هم تحت عنوان سالمندی زنانه به این مسئله پرداخته شده است. سلماننژاد تصریح کرد: «اگر برنامهای برای زندگی سالمندان نداشته باشیم نتیجه آن مشکلات روحی و روانیای میشود که برای این افراد به وجود میآید و بخش زیادی از هزینههای وزارتبهداشت صرف این افراد خواهد شد. همانطور که الان نیز 60درصد هزینههای درمانی صرف 10درصد افراد جامعه که سالمندان هستند، میشود».
به گفته سلماننژاد، سالمندان مسائل اقتصادی، اجتماعی و سلامت زیادی دارند با این حال وجود سالمندان درکشورمان نهتنها تهدید نیست بلکه فرصتی است برای ارتقای جامعه. به همین دلیل معتقدیم افرادی که در زمان جوانی در فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی نقش داشتهاند، میتوانند در زمان سالمندی هم کمکحال دیگران باشند، در غیر این صورت افراد با رسیدن به سالمندی بهدلیل کهولت سن از تمام فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی و... کنار گذاشته میشوند و همین موضوع مسائل عدیدهای را برای آنها به بار میآورد. به همین دلیل باید سیاستگذاریها، معیشت و درآمد و نحوه برخورد با آنها تغییر کند.
تشکیل کمیته سالمندی در کمیسیون اجتماعی مجلس
کمیته سالمندی در کمیسیون اجتماعی مجلس بهزودی تشکیل میشود. در این کمیته قرار است برنامهریزیهای دقیقی درخصوص سالمندان انجام شود.
سالمندشدن کشور نکتهای مثبت است. این مسئله به این معناست که سطح بهداشت، امکانات و مسائل فرهنگی در کشورمان بالا رفته و نرخ امید به زندگی نیز افزایش یافته است. با وجود این باید برای جمعیت کشور برنامهریزی داشته باشیم؛ چراکه فرد سالمند کسی نیست که به دلیل مشکلات روحی و روانی نتواند از خودش مراقبت کند بلکه طبق تعریف، سالمند به کسی گفته میشود که بر اثر کهولت سن دارای مشکل شده است. از سوی دیگر باید برای جمعیت رو به سالمندی کشورمان برنامهریزی داشته باشیم تا میزان بیماری در آنها کمتر شود و دوران کهولت خود را با مشکلات کمتری طی کنند.
سالمندی در قانون
در اصل 29 قانون اساسی نیز به مسئله سالمندی اشاره شده است: «برخورداری از تامین اجتماعی از نظر بازنشستگی، بیکاری، پیری، ازکارافتادگی، بیسرپرستی، درراهماندگی، حوادث و سوانح و نیاز به خدمات بهداشتی و درمانی و مراقبتهای پزشکی بهصورت بیمه و... حقی است همگانی. دولت مکلف است طبق قوانین از محل درآمدهای عمومی و درآمدهای حاصل از مشارکت مردم، خدمات و حمایتهای مالی فوق را برای یکایک افراد کشور تامین کند».
در برنامه ششم توسعه نیز دولت موظف به ایجاد عدالت و ممانعت از فقر شده است؛ بهگونهای که تمام موضوعات مربوط به رفاه سالمندی در این برنامه تدوین شده و مورد توجه قرار گرفته است. بر این اساس، شورایعالی رفاه به عنوان متولی اصلی در زمینه سالمندان تعیین شده است.