• جمعه 7 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 17 شوال 1445
  • 2024 Apr 26
چهار شنبه 22 اردیبهشت 1400
کد مطلب : 130448
+
-

آشنایی با هنرمند جوانی که سال‌هاست به‌صورت گمنام به نیازمندان خدمت می‌کند

کمک به محرومان ارزشمندترین هنر زندگی

کمک به محرومان ارزشمندترین هنر زندگی

رضا نیکنام

 وقتی برای تهیه گزارش به محله خزانه بخارایی رفته بودم به‌طور اتفاقی در جایی که به محله اسدآباد شهرت دارد با جوانی آشنا شدم که در حال توزیع غذا بین کارتن‌خواب‌ها و مردان و زنان آسیب‌دیده بود. او پیاده‌راه افتاده بود و به هر گوشه‌ای از محله سر می‌زد؛ از زیر پل سواره‌رو تا انتهای بوستان‌ها و نقاط کوری که شاید هر کسی جرأت نداشته باشد به آنجا پا بگذارد. این جوان بسته‌های غذایی را از داخل کارتن در می‌آورد و با ادب و احترام تقدیم آنها می‌کرد.
کنارش رفتم تا باب گفت‌وگو را باز کنم. اول حاضر به صحبت نمی‌شد و می‌گفت: «من‌کاری انجام نمی‌دهم که نیاز به گفتن داشته باشد. کسی که این غذاها را برای این آدم‌ها آماده کرده، من نیستم.» چند دقیقه‌ای که گذشت به او یادآوری کردم که معرفی آدم‌های خیر و فعالیت‌های نیکوکارانه نوعی «امر به معروف» است که در دین اسلام بارها به آن سفارش شده است. چه بسا افرادی با خواندن چنین مطالبی مسیر زندگی‌شان تغییر کند و وارد کار خیر شوند. پس از این دیالوگ خودمانی «جواد علمی‌نیا» جوان هم‌محله‌ای حاضر به مصاحبه شد تا بتوانیم او و فعالیت‌های خیرخواهانه‌اش را بیشتر بشناسیم و بدانیم که چگونه وارد این وادی شده است.

جوان هم‌محله‌ای نگاه دقیقی به محله و شهرمان دارد و بیش از همه مشکلات اجتماعی را می‌شناسد که یکی از دلایلش شغل و حرفه‌ای است که سال‌ها در آن مشغول است. او از ۱۵ سالگی به عکاسی علاقه‌مند بوده و از آن سال تا اکنون که ۳۶ سال دارد به‌عنوان عکاس حرفه‌ای حوزه آسیب‌های اجتماعی در رسانه‌ها فعال است.

جور دیگر باید دید
 جواد آخرین بسته‌های غذایی را از داخل کارتن در می‌آورد و بین افراد آسیب‌دیده و گرسنه تقسیم می‌کند. انگار که وظیفه‌اش را به خوبی انجام داده باشد نفسی چاق می‌کند و می‌گوید: «خدا را شکر که مأموریت امروز را هم انجام دادم.» از جواد که این کار را هر روز در ساعات باقیمانده به زمان افطار انجام می‌دهد سؤال می‌کنم که این محله و آدم‌های آسیب‌دیده را چگونه پیدا می‌کند. لبخندی می‌زند و می‌گوید که برای پیدا کردن نیازمندان لازم نیست کارخاصی انجام دهیم. کافی است چشمان خود را کمی باز کنیم و اطراف‌مان را بهتر ببینیم. به گفته جواد، محله اسدآباد در نزدیکی محله خزانه شهید بخارایی از جمله نقاطی است که بعضی از آسیب‌های اجتماعی در آن دیده می‌شود و برای همین تصمیم گرفته است که اولویت خدمت‌رسانی را به اینجا اختصاص دهد و بعد به دیگر نقاط شهر سر بزند.

گاهی وسیله کار خیریم، اما نمی‌دانیم
جواد علمی‌نیا عقیده دارد که قدم گذاشتن در امور خیر لطف و عنایت پروردگار است، بنابراین اگر کسی در زندگی‌اش چنین موهبتی نصیبش شد نباید آن را از دست بدهد. او از اتفاقات تأثیرگذاری که در این مدت شاهد آن بوده صحبت می‌کند و می‌گوید: «این لقمه‌ها و بسته‌های غذایی که خیّران با دل‌های پاک و مملو از ارادت به ائمه اطهار(ع) تهیه می‌کنند تا به دست افراد محروم جامعه برسد برکات معنوی فراوانی دارد. مثلاً شنیدن بازگشت کارتن‌خواب‌ها یا زنان آسیب‌دیده به دامن پرمحبت خانواده‌شان موضوعی است که دل هر کسی را شاد می‌کند.» جواد در طول این سال‌ها نمایشگاه‌های عکس متعددی با موضوع آسیب‌های اجتماعی برگزار کرده که عواید و درآمد حاصل از آن را صرف امور خیر کرده است. علمی‌نیا عقیده دارد که گاهی برای انجام کارهای نیکوکارانه وسیله‌ایم، اما خودمان از آن غافلیم.

وقتی همه خانواده در کار خیرند
جواد بزرگ شده محله خزانه شهید بخارایی است و یک فرزند به نام امیرعلی دارد. خانه پدری او در فلکه سوم خزانه واقع شده و او و خواهر و برادرش در شرایط عادی هر وقت که فرصت کنند دور هم جمع می‌شوند و حالا که جامعه با وضعیت قرمز کرونایی روبه‌روست از راه دور پیگیر احوال هم هستند و اگر بخواهند در انجام‌کاری مشارکت کنند حتماً فاصله اجتماعی و نکات بهداشتی را رعایت می‌کنند.
از جواد سؤال می‌کنم آیا کسی راهنما و مشوق او در کار خیر بوده است یا خیر. در جواب به خانواده‌ای که در آن بزرگ شده اشاره می‌کند و می‌گوید: «پدر و مادرم تأثیر زیادی در زندگی و علاقه‌مندی‌هایم داشتند. «علی علمی‌نیا» پدرم که اکنون ۷۵ سال دارد و «معصومه فهیم» که ۶۵ ساله است از قبل و بعد از انقلاب در امور خیر و فعالیت‌های نیکوکارانه دستی بر آتش داشتند و این روحیه را به فرزندان‌شان هم منتقل کردند. یادم هست که والدینم در دوران جنگ، کمک‌های مردمی را جمع‌آوری می‌کردند و به جبهه می‌فرستادند. خرید کفش عید برای افراد نیازمند جزء کارهایی بود که پدرم بعد از انقلاب هرسال انجام داده و می‌دهد. اعظم، خواهرم، پزشک است و مانند دیگر اعضای خانواده هرماه بخشی از درآمدش را برای انجام کارهای نیکوکارانه کنار می‌گذارد. مهدی، برادر بزرگ ترم چون تهیه‌کننده و کارگردان است به دنبال کودکان‌کار و بچه‌هایی است که به بازیگری علاقه‌مندند، اما وضع مالی خوبی ندارند. او این بچه‌ها را شناسایی می‌کند و در فیلم‌هایی که می‌سازد نقش‌هایی را برای آنها در نظر می‌گیرد تا استعدادشان شکوفا شود.»

گروه هنری نیکوکار
جواد گرچه عکاس حرفه‌ای و استاد دانشگاه علمی کاربردی است، اما مهم‌ترین دغدغه‌اش کمک به کاهش انواع آسیب‌های اجتماعی است. او عکاس اجتماعی است. دردها را می‌شناسد و فقط برای کسب جایزه و مقام در جشنواره‌های داخلی و خارجی عکس نمی‌گیرد. هدف اصلی او کمک به افرادی است که دچار خسارت و آسیب شده‌اند. جواد می‌گوید که باارزش‌ترین هنر انسان کمک به محرومان است. علمی‌نیا در ادامه از راه‌اندازی «گروه فرهنگی هنری تصویر فصل» متشکل از دوستان هنرمندش صحبت می‌کند و می‌گوید: «این گروه هنری که در امور نیکوکارانه مثل تهیه غذای نذری و سایر اقلام ضروری مشارکت دارند ۷ نفر عضو ثابت دارد که برخی از آنها عبارتند از «ریحانه شهبازی»، «منصور رضازاده»، «مهدی جاویدپور» و... که هرکدام وظیفه خود را در انجام خیر به نحو احسن انجام می‌دهد.»

۲۰ گوشی تبلت برای استفاده دانش‌آموزان نیازمند تهیه شده و به همت گروه خیّران محله خزانه بخارایی در اختیارشان قرار گرفته است.

۴۰۰ جلد کتاب قرآن مجید توسط «گروه فرهنگی هنری تصویر فصل» با مدیریت «جواد علمی‌نیا» برای توزیع در ایام ماه مبارک رمضان و شب‌های قدر بین شهروندان تهیه و کتاب‌های قرآن فرسوده نیز برای صحافی و مرمت جمع‌آوری شده است.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید