• یکشنبه 29 مهر 1403
  • الأحَد 16 ربیع الثانی 1446
  • 2024 Oct 20
دو شنبه 20 اردیبهشت 1400
کد مطلب : 130280
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/31XO4
+
-

روشنفکری در خیابان/ خدا هنوز هوایمان را دارد

سیدمحمدحسین هاشمی

باران؛ باران؛ باران. من عاشق صدای باران‌ام؛ همان‌قدر که از زیر باران بودن بیزارم. دوست دارم پشت پنجره بنشینم و به درخت روبه‌روی اتاقم خیره شوم که باران دارد دانه دانه برگ‌هایش را از گردوغبار روزگار پاک می‌کند. صدای آخیش گفتن‌های درخت را می‌شنوم انگار. اگر خانه باشم، اگر یک چایی دم دستم باشد، اگر همان لحظه که تگرگ‌های این چند روزه بارید، درست توی همین موقعیتی که گفتم، باشم، یکی از بهترین تصویرهای زندگی‌ام به قاب تجربه زیستی‌ام، نشسته است. اما دیروز صبح، حوالی نیم ساعت بعد از 10، درست وقتی که رگبار تهران شروع شد، نشسته بودم توی ایستگاه اتوبوس. کاش می‌شد همه‌تان را دعوت کنم به همنشینی با خودم در آن 5دقیقه. به آن دقایقی که داشتم یک موسیقی بی‌کلام گوش می‌کردم. به آن لحظه‌ای که آدم‌ها محو تماشای آسمان شده بودند. به آن لحظه که تهران، لااقل از جایی که من بودم، یعنی درست کنار بوستان لاله، دوست‌داشتنی‌ترین حالت‌اش را داشت. نشستم به تماشای چنارهای پارک. آدم‌ها داشتند می‌دویدند به جایی برسند که سقفی داشته باشد. بعضی‌هاشان اما نه. بعضی‌هاشان تازه قدم‌هایشان را آرام‌تر کردند. انگار داشتند با تمام وجود از این هوا، از این باران لذت می‌بردند. اینجا دارم برایتان تمام آن کمتر از 5دقیقه را روایت می‌کنم؛ 5دقیقه‌ای که شاید یک نفر، یک جایی از این شهر، زیر همین باران، عاشق شده باشد؛ حتی شاید با یک نگاه، شاید از پشت ماسک، شاید در بیم و امید افزایش کرونا و افزایش واکسیناسیون. شاید در این 5دقیقه، یک بچه به دنیا آمده باشد و پدرش کنار پنجره، همین باران 5دقیقه‌ای را به فال نیک گرفته باشد. شاید حتی اسمش باران شده باشد. یک‌دفعه، بی‌مقدمه. شاید در این 5دقیقه، یکی پای برگه بخشش یک نفر دیگر را امضاء کرده باشد و باران را هدیه خدا بداند. هر چه هست من به شکرانه‌ این باران‌هایی که دارند شهرمان را، زندگی‌مان را، روزمان را زیبا می‌کنند، زل می‌زنم به آسمان و فراموش می‌کنم که باران دیدن را از زیر باران بودن بیشتر دوست دارم. صورتم را با قطره‌های باران خیس می‌کنم و فکر می‌کنم که شاید این برایم یک نشانه است؛ یک نشانه از اینکه خدا، هنوز و همچنان حواسش به ما هست. از اینکه خدا می‌داند که ما چقدر دلتنگ روزهای خوبیم. روزهایی که حالمان خوب بود. کنار هم. این 5دقیقه، این آفتاب بعد از باران، این روزها را به یکی از زیباترین‌ روزها تبدیل کرد. یک روز به یادماندنی.

این خبر را به اشتراک بگذارید