جواد نصرتی- روزنامهنگار
یک هفته پیش، روی هاچیمورا کاری کرد که میلیونها بسکتبالیست آسیایی و غیرآسیایی، در رویایشان هم شاید توانایی انجامش را ندارند؛ مهاجم ژاپنی تیم واشنگتن ویزاردز، در بازی این تیم با لسآنجلس لیکرز، روی دست آنتونی دیویس، یکی از بهترین بازیکنان دفاعی لیگ حرفهای بسکتبال آمریکا، دانک زد. نه یک اسلم دانک معمولی، بلکه چیزی که بسکتبالیها به آن بهاصطلاح پوستر میگویند؛ یعنی دیویس کاملا برای بلاک کردن هاچیمورا با او به هوا پرید ولی هاچیمورا مثل تندر روی سر دیویس خراب شد و بالاتر از او، توپ را وارد حلقه کرد و دیویس هم به خاطر شتاب و قدرت بازیکن ژاپنی، نقش زمین شد. تیم ملی ما اگر زورش به عربستان، قطر و سوریه برسد و به جام ملتهای بسکتبال آسیا در اندونزی صعود کند، احتمالا همین تابستان برابر هاچیمورا و یارانش به زمین میرود. بعضی از بازیکنان ما از مدتها پیش برای هاچیمورا کری میخوانند و امیدوارند او را به چالش بکشند، اما منصفانه اگر نگاه کنیم، او چیزی فراتر از آسیاست. سؤال بزرگ این است که چرا ما، اگر مورد استثنایی و هرگز تکرار نشدنی حامد حدادی را کنار بگذاریم، نمیتوانیم یک بازیکن دیگر در حد انبیای داشته باشیم؟ روابط ایران و آمریکا خوب نیست و این مانع بزرگی است اما فراتر از آن، این سؤال پیش میآید که سیستم آموزشی بسکتبال در کشور ما چرا نمیتواند یک بازیکنی در آن اندازهها تربیت کند؟ حدادی فیزیک منحصر به فردی هم داشت و همین کمک زیادی به راهیابی او به انبیای کرد. هرچند او ثابت کرده است فراتر از قابلیتهای جسمانی، به لطف تواناییها، مهارتها و هوشش بهعنوان یک بسکتبالیست به چنین جایگاهی در تاریخ بسکتبال آسیا رسیده است. سیستم آموزشی ما انگار نگاهش به فراتر از آسیا نیست. انگار داشتن بهترین پوینتگارد آسیا برای جامعه بسکتبال ما کافی است. چرا ما نباید یک پوینتگارد تأثیرگذار در انبیای داشته باشیم؟ بخشی از پاسخ، به شیوه کارکرد سیستم آموزشی بسکتبال و ظرفیت روانی محصولات همین سیستم برمیگردد. هاچیمورا دورگه است، در کالج هم بازی کرده، اما این ما هستیم که گاهی ادعا میکنیم با کیفیتترین بازیکنان آسیا را میتوانیم پرورش دهیم و ... وسهم ما از انبیای اما فعلا دیدن درخشش هاچیموراست.
طلسم توکیو
این المپیک توکیو انگار طلسم شده است. پارسال، به خاطر کرونا به تابستان امسال موکول شد، اما بهنظر میرسد حتی شاید این تابستان هم برگزار نشود و یا باز هم به تأخیر بیفتد. کرونا در توکیو دوباره اوج گرفته است و دولت محلی، گفته اولویتش مهار کروناست نه برگزاری المپیک. روزنامه ماینیچی یک نظرسنجی برگزار کرده و در آن 9 فرماندار محلی گفتهاند ترجیحشان این است که این بازیها اصلا برگزار نشود. از سوی دیگر، جامعه پزشکی و پرستاران در ژاپن هم بهشدت عصبانی هستند که دولت همچنان بر برگزاری المپیک اصرار میکند. برای منتقدان دیرپای المپیکهای مدرن که معتقدند این بازیها بازیچه سرمایهداری و اسپانسرها و قراردادهای هنگفت شده، لغو آن و نزدیکتر شدنش به ماهیت آماتوری پیشین، میتواند خبری خوش باشد. چرا یک نامهرسان که با دوچرخه کار میکند نباید شانسی برای گرفتن مدال طلا در المپیک داشته باشد؟
جهان در یک ستون/ حسرت و چیزی فراتر از آن
در همینه زمینه :