• چهار شنبه 19 اردیبهشت 1403
  • الأرْبِعَاء 29 شوال 1445
  • 2024 May 08
سه شنبه 7 اردیبهشت 1400
کد مطلب : 129292
+
-

دست و پای بسته اردوغان در مقابل بایدن

اروپا
دست و پای بسته اردوغان در مقابل بایدن

تقابل جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا، با ترکیه، خیلی زودتر از آنکه همین هفته نسل‌کشی ارمنی‌ها در ترکیه را به‌‌رسمیت بشناسد شروع شده بود. او، بیش از سه‌‌ماه بعد از استقرار در کاخ سفید به رجب طیب اردوغان، همتای ترک خود، زنگ زد و همین نشانه‌ای از افول جایگاه ترکیه در واشنگتن است.
به گزارش ان‌بی‌سی، ترکیه، روزگاری نزدیک‌ترین متحد استراتژیک آمریکا در خاورمیانه، جنوب شرق اروپا و شرق مدیترانه بود. اما آن روزها، قطعا گذشته است و سه‌ماه انتظار برای برقراری نخستین تماس تلفنی بین کاخ‌سفید و دفتر ریاست‌جمهوری ترکیه گواهی آن است. و بایدن در آن تماس چه گفت؟ صراحتا به اردوغان اعلام کرد که دولتش می‌خواهد کشتار ارمنی‌ها در سال 1915 در حکومت عثمانی‌ها را به‌عنوان نسل‌کشی به‌رسمیت بشناسند؛ موضوعی که ترک‌ها به‌شدت اصرار دارند اصلا نسل‌کشی نبوده و تلفات جنگی بوده و ارمنی‌ها تنها قربانی شرایط نبوده‌اند و مسلمانان زیادی هم درپی اثرات جانبی جنگ جانشان را از دست داده‌اند.
چرا بایدن با اردوغان اینطور رفتار کرده و از نظر سیاسی، عملا از موضع بالا به اردوغان نگاه می‌کند؟ چرا بایدن نسل‌کشی ارمنی‌ها را
 به‌رسمیت شناخت؟
بایدن، به‌خوبی متوجه شده است که برای نخستین‌بار در چند سال اخیر، نیاز اردوغان به واشنگتن بیشتر از نیاز آمریکا به آنکاراست. او می‌خواهد از این فرصت نهایت بهره را ببرد و برخی رفتارهای اردوغان را اصلاح کند؛ رفتارهایی مثل اقدامات غیردموکراتیک و نزدیکی بیش از حد به ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه.
برای سال‌ها، ترکیه چنان برای آمریکا مهم بود که هیچ‌کدام از رؤسای جمهوری آن نسل‌کشی ارمنی‌ها را به‌رسمیت نمی‌شناختند. حالا اتفاقی که افتاده به این معنا نیست که فقط بایدن از دست اردوغان عصبانی است، بلکه به این معناست که تمام دولت آمریکا چنین حسی نسبت به رئیس ‌جمهور ترکیه دارد. بسیاری، ‌در داخل و خارج از دولت، این‌طور فکر می‌کنند که اردوغان یک خودکامه است که تهدیدی علیه منافع منطقه‌ای آمریکا به‌شمار می‌رود. محافظه‌کاری اجتماعی و تاکتیک‌های درون‌گرا و پوپولیستی اردوغان، یکی از عواملی است که این احساس نسبت به او در واشنگتن شکل گرفته است. ترکیه روزگاری چنان متحد استراتژیک غرب بود که به‌عنوان شرقی‌ترین عضو ناتو پذیرفته شده اما در دوران اردوغان، به‌صورت دوره‌ای با این پیمان مشکل داشته و حتی گاهی علیه آن عمل کرده است. و درحالی‌که روزگاری ترکیه بازیگر منطقه‌ای مهمی برای آمریکا به‌شمار می‌رفت و روابط دوستانه‌ای با اسرائیل داشت، در دوران اردوغان روابط جدیدی شکل گرفته و این کشور بیشتر با گروه اسلامگرای حماس رابطه برقرار کرده است.
در گذشته، رؤسای جمهور زیادی بودند که در کمپین انتخاباتی وعده می‌دادند نسل‌کشی ارامنه را به‌رسمیت می‌شناسند اما بعد از استقرار در کاخ سفید‌، با سد سازمان‌ها و وزارتخانه‌های فدرال مواجه می‌شدند که می‌گفتند باتوجه به اعتراض‌ها شدید ترکیه، ‌چنین اقدامی قطعا اشتباه خواهد بود. ترکیه علاوه بر راهکار اعتراض، هزینه زیادی برای لابی در واشنگتن و جامعه آکادمیک آمریکا کرده بود تا جلوی این اتفاق را بگیرد.
در گذشته، پنتاگون، ترکیه را متحدی عزیز می‌دانست و در آن سد دولتی علیه به‌رسمیت‌شناختن نسل‌کشی، نقشی حیاتی و تعیین‌کننده داشت. اما دیگر این‌طور نیست. امروز پنتاگون، به چند دلیل از آنکارا به‌شدت عصبانی است که مهم‌ترین آنها خرید سامانه دفاع موشکی اس-400 از روسیه در سال2017 است. وقتی که پنتاگون پشت ترکیه را در واشنگتن نداشته باشد، هر چیزی ممکن است.
علاوه‌بر دولت فدرال، کنگره هم در این مسئله به‌شدت علیه ترکیه است؛ قانونگذاران که پیش‌تر نسل‌کشی را به‌رسمیت شناخته‌اند، هنوز از اردوغان به‌خاطر خرید دفاع موشکی از روسیه عصبانی هستند و تحریم‌هایی را به‌همین‌خاطر وضع کرده‌اند. آنها می‌خواهند، دوباره ترکیه را به‌خاطر رفتارهای اردوغان تنبیه کنند.
حتی در اداره امور اروپایی و اوراسیایی وزارت خارجه، جایی که علاقه‌مندی به ترکیه یک سنت بود، شرایط در حال تغییر است. موضع کلی در دولت آمریکا این است که روش برخورد سرسختانه‌ای مثل دولت پوتین، بسیار بیشتر از رویکرد آغوش باز جواب خواهد داد و دولت آمریکا باید رویکردش را نسبت به آنکارا عوض کند.
مسئله دیگر این است که اردوغان هم گزینه‌ای برای همراه کردن دولت بایدن با خود ندارد. او این ریسک را نمی‌کند که کنترل اقتدارگرایانه خود بر جامعه را کاهش دهد؛ با این کار شاید او دل آمریکا را به‌دست بیاورد اما از سوی دیگری، ممکن است به مخالفان خود مجال این را بدهد که در انتخابات، او را از صحنه محو کنند.
در خارج هم ترکیه چنان با متحدان جدیدش عجین شده که به‌سختی می‌تواند چرخش عظیمی از آنها داشته باشد. برای نمونه اگر اردوغان اس-400‌ها را به روسیه پس بفرستد، احتمالا با تحریم‌های تجاری و گردشگری از سوی پوتین مواجه خواهد شد. این کار، به اقتصاد ترکیه آسیب وارد خواهد کرد و پایگاه رأی اردوغان را دلسرد خواهد کرد.
از نظر نظامی هم پوتین می‌تواند به بشار اسد، رئیس‌جمهور سوریه، چراغ سبز نشان دهد که به ادلب، آخرین منطقه‌ای که توسط شورشی‌های سوریه کنترل می‌شود حمله کند. این کار باعث خواهد شد صدها هزار شورشی وارد ترکیه شوند. ترکیه همین حالا 3.6میلیون پناهجوی سوری دارد. همزمان با کندشدن رشد اقتصاد ترکیه، احساسات ضدمهاجرتی در این کشور در حال افزایش است و اگر موج جدیدی از پناهجویان به این کشور سرازیر شود، حتی اردوغان هم نخواهد توانست با پیامدهای سیاسی و اجتماعی آن مقابله کند و در مقابل‌شان تاب بیاورد. روسیه حتی می‌تواند آتش‌بس‌های میان متحدان ترکیه با رقبایشان در لیبی و قفقاز جنوبی را هم بی‌اثر کند. همه اینها باعث می‌شود اردوغان موقعیت ضعیفی برای واکنش نشان‌دادن به مسئله به‌رسمیت‌شناختن نسل‌کشی داشته باشد. بایدن هم هوشمندانه زمان این کار را انتخاب کرده است چون از ضعف‌های ترکیه آگاه است. اقتصاد ترکیه به‌شدت در تنگناست و سقوط آزاد رابطه با واشنگتن، می‌تواند شرایط را به‌مراتب سخت‌تر کند.
اردوغان، فعلا گزینه دیگری ندارد مگر اینکه نشان دهد می‌تواند با بایدن کار کند و کنار بیاید. اما به‌محض اینکه اقتصاد ترکیه دوباره پا بگیرد، ‌او قطعا جواب سختی به بایدن خواهد داد.

این خبر را به اشتراک بگذارید