فلاحتپیشه در گفتوگو با همشهری:
پارهشدن زنجیر تحریمها آرزوی هر ایرانی است
علیرضا احمدی ـ خبرنگار
در روزهای اخیر مذاکرات برجامی در وین میان ایران و طرفهای اروپایی و با حضور نمایندگان ایالات متحده به نقطه حساسی رسیده و آنگونه که از شواهد امر برمیآید، حصول توافقی برای لغو تحریمهای مصرح در برجام از یکسو و بازگشت ایران به تعهدات محدودسازی فعالیتهای هستهایاش از سوی دیگر، چندان دور از انتظار نیست؛ موضوعی که سبب ایجاد نگرانی در تلآویو شده و اقدامات ایذایی اخیر اسرائیل ازجمله خرابکاری در تأسیسات هستهای نطنز دراین راستا تفسیر میشود. اما پیگیری مذاکرات در وین با مخالفتهایی هم از سوی برخی اصولگرایان همراه بوده و بعضا این مذاکرات را اقدام عجولانه دولت برای بهرهبرداری سیاسی در جریان برگزاری سیزدهمین انتخابات ریاستجمهوری در خردادماه تلقی میکنند. این موضوع واکنش تلویحی دولتیها را نیز به همراه داشته است؛ تا جایی که رئیسجمهوری در جلسه چهارشنبه گذشته هیأت دولت خطاب به منتقدان مذاکرات گفت که «از مذاکرات وین نترسید، ما منطق قوی داریم و میتوانیم دشمن را مجاب کنیم»؛ سخنانی که بهطور تلویحی به نگرانی برخی اصولگرایان از تأثیر تبلیغاتی لغو تحریمها بر نتایج انتخابات ریاستجمهوری حکایت داشت. حشمتالله فلاحتپیشه، رئیس اسبق کمیسیون امنیت ملی و سیاستخارجی مجلس دهم در اینباره معتقد است هیچ فرد ایرانی نیست که مخالف لغو تحریمها باشد و آرزو نکند در شرایط کنونی که معیشت مردم به سختیهای بسیاری دچار شده، هرچه سریعتر زنجیر تحریمها و فشارهای خارجی از پای اقتصاد کشور گشوده شود؛ مگر عدهای که سود کسبوکارشان در پابرجاماندن تحریمهاست. گپوگفت همشهری با فلاحتپیشه را در ادامه میخوانید.
برخی مخالفخوانیها در جریان اصولگرایی نسبت به مذاکرات وین که در صحبتهای اخیر رئیسجمهوری هم بازتاب داشت را میتوان بهعنوان مانعی در مسیر لغو تحریمها تلقی کرد؟
سخنان اخیر حسن روحانی، رئیسجمهوری کشورمان حاوی نکات مهمی بود که باید مورد نقد و بررسی قرار گیرد و از چند دیدگاه به آن پرداخت؛ نخست اینکه معتقدم هیچ فرد ایرانیای نیست که مخالف لغو تحریمها باشد و آرزو نکند در شرایط کنونی که معیشت مردم به سختیهای بسیاری دچار شده، هرچه سریعتر زنجیر تحریمها و فشارهای خارجی از پای اقتصاد کشور گشوده شود؛ مگر عدهای که سود کسبوکارشان در پابرجاماندن تحریمهاست و در این مسیر سودهای کلانی نصیبشان میشود و میتوان آنان را کاسبان تحریم نام نهاد؛ افرادی که بهنظر میرسد عادت کردهاند خون ملت ایران را بمکند و به سودشان است که نفت ایران به نصف قیمت به فروش برسد و از سوی دیگر میخواهند همچنان انحصارات را هم در دست خود داشته باشند و از این راه سودهای انحصاری کلانی کسب کنند. با وجود این، واقعیت این است که در کشور هیچ ایرانی وطنپرستی را نمیتوان سراغ گرفت که از پایان چنین شرایط بغرنجی که کشور گرفتار آن است، ناخرسند باشد.
منافع جناحی چقدر میتواند در تغییر مسیر مذاکرات مؤثر باشد؟
باید این نکته را در نظر داشت که پیشبردن پرونده هستهای ایران فراتر از دولت صورت میگیرد و نقشهراه مسئولان در این حوزه در شورایعالی امنیت ملی ترسیم میشود؛ موضوعی که از زمان دولت اصلاحات آغاز شد و در دولت احمدینژاد هم حرکت در مسیر رفع مشکلات پرونده هستهای ایران بر مبنای تصمیمهای شورایعالی امنیت ملی انجام میشد و در دولت روحانی هم بر همین منوال عمل میشود. بنابراین تصمیمگیری درباره اقدامات ایران در پرونده هستهای جزو مقولههای کلان سیاستخارجی جمهوری اسلامی بهحساب میآید. حال ممکن است در این میان عدهای بهدنبال کسب منافع جناحی خود باشند و سعی کنند با بهرهگیری از حربه وجود تحریمها در مسیر تخریب دولت گام بردارند، اما کلیت فعالان سیاسی کشور معتقدند تحریمهای ظالمانه علیه ایران هرچه سریعتر باید برداشته شود تا بتوان سروسامانی به اوضاع اقتصادی کشورمان داد.
بهنظرتان موانع رفع تحریمها را باید در داخل جست وجو کرد یا در خارج از کشور؟
معتقدم موانع اساسی رفع تحریمها در داخل ایران نیست، بلکه باید سرنخ اصلی آن را در خارج از کشور جستوجو کرد؛ مثلت شوم رژیم صهیونیستی، ایالات متحده و اتحادیه اروپا همواره درصدد کارشکنی در دستیابی ایران به منافع حیاتیاش هستند و هرکدام در مقاطع مختلف بهگونهای زمینهساز واردآمدن ضربههای مهم به برجام شدهاند. رژیم صهیونیستی که اصولا بهعنوان عنصری آشوبساز در نظام بینالملل مطرح است و اخیرا هم با انجام اقدام ایذایی در نطنز، قصد دارد مذاکرات برجامی در وین را تحتالشعاع قرار دهد. معتقدم در برخورد با اقدامات خرابکارانه صهیونیستها باید استراتژی «پاسخ آهنین» را، هم در انتقام و هم در پیشرفت فعالیتهای هستهای در پیش گرفت و هر اقدام آنان را با اقدام جدیتر پاسخ داد و رژیم صهیونیستی را به حاشیه تحولات راند. طرفهای اروپایی هم ضلع دیگری از این مثلث شوم هستند که نقش میانجی ندارند و صرفا پیامرسان آمریکاییها بهحساب میآیند. ایالاتمتحده نیز در این میان بازیگری است که از خرابکاریهای صهیونیستها آگاه بوده و حتی معتقدم به آنها کمک کرده است.
در داخل چگونه میتوان به تفاهم راهبردی رسید؟
در شرایط کنونی مجالدادن به مباحثی که برایند آن طرح موضوع چندگانگی در تصمیمگیری در ایران است، میتواند برای دولت در مسیر حلوفصل پرونده هستهای ایران آسیبزا باشد و بهانهای بهدست دشمنان ایران میدهد که قصد دارند بر روند مذاکرات تأثیر منفی بگذارند. نباید اجازه داد در خارج از ایران پرونده هستهای را بهعنوان محکی برای حاکمیت دوگانه مطرح کنند. در مقطع کنونی باید فرصت زمانی که از اولتیماتوم هستهای مجلس باقی مانده را به طرفهای اروپایی گوشزد و تأکید کرد که در صورت عدماستفاده از این فرصت، شرایط جدیدی شکل میگیرد که شاید جو بایدن، رئیسجمهوری ایالاتمتحده هم قادر به مدیریتکردن آن نباشد.