خاطرات یک کتابفروش/ کتابفروشی یا پایانه مسافربری؟
محمدمهدی بیگلری
سلام بر سال جدید؛ سلام بر سالهای جدید؛ سالهایی که تا 100سال با 1400شروع میشوند. اشکال ندارد اگر هنوز عادت نکردید و مینویسید مورخ 1399، وقت زیاد داریم تا عادت کنیم به تاریخهایی که با یک و چهار شروع میشوند. به اندازه 100سال فرصت هست.
سلام خوانندگان صفحه آخر همشهری. سال نو مبارک. سال خود را چگونه آغاز کردید؟ کدامتان سفر رفتید؟ به کتابفروشیها هم سر زدید؟ یا با سفرنامه به سفر رفتید؟ از صحراهای ایران عبور کردید؟ جاده ابریشم را با راهب بودایی ژاپنی قدم زدید؟ چرخی در استانبول زدید؟ مراکش، کنیا یا حتی تاجیکستان؟ به تاریخ سفر کردید یا سفر رسمی دیپلماتیک داشتید به عالم سیاست؟ سفر عرفانی داشتید یا هفت اقلیم هنر را رکاب زدید؟ رفتید سمت خیال و چادر زدید و پَر و بال سبک کردید؟
سفر واژهها، سفر به دنیاهاست؛ به همه جای دنیا و به همه دنیاها. محدود به این دنیا هم نیست.
و کتابفروشی؛ پایانه مسافربری این سفرها.
فرقی نمیکند سفر درونشهری باشد یا خارجی، آفاق و انفسی باشد یا تور دستهجمعی، همه جور بلیتی دارد؛ حتی سفر به کره مغز.
در این فراغت آغازین، از پیچ و خم گردنههای مغزتان به سلامت عبور کردید؟
راستش را بگویید! چند نفرتان سراغ کتابهای چین و چینشناسی را گرفتید؟
چند نفرتان مشغول کرونانوشتهها شدید؟ مافیا بازی کردید یا منچ و مارپله؟ جوجه را با دستور رُزا منتظمی در پیاز و آبلیمو خواباندید یا از سیر تا پیاز را با سلیقه نجف دریابندری در مستطاب آشپزی تدارک دیدید؟
راستش تعطیلات به ما که خوش گذشت. تعطیل نبودیم و از دیدن و معاشرت با شما لذت بردیم و همه این خوشگذرانیها را با شما تجربه کردیم.
خب، برای شروع بهتر است از همین اول سال، یکی دو تا خبر هم بدهیم. «آناکارنینا» یا به قول مترجم «آنّاکارینینا» پس از چند سال جنجال با ترجمه حمیدرضا آتشبرآب و همکاری یلدا بیدُختینژاد چاپ شد و به بازار آمد. «جنایت و مکافات» و «ابله» با ترجمه زندهیاد مهری آهی بعد از مدتها تجدید چاپ شد و شب عید آمد به کتابفروشیها. سلام بر قفسههای کتاب. با احترام سال نو مبارک.