• پنج شنبه 28 تیر 1403
  • الْخَمِيس 11 محرم 1446
  • 2024 Jul 18
یکشنبه 15 فروردین 1400
کد مطلب : 127192
+
-

روشنفکری در خیابان/ دلم برایت تنگ شده بود تهران

سیدمحمدحسین هاشمی

 دلم برایت تنگ شده بود تهران. برای همین در هم بودن‌ات. برای صدای بوق‌هایی که گوش‌ات را کر کرده است. دلم برایت تنگ شده بود تهران. برای همین ترافیک‌ات. برای ماشین‌هایی که روی خط راه می‌روند، نه بین‌اش. دلم برایت تنگ شده بود تهران. برای مردمی که صبح‌ها ساعت 6بدو بدو می‌روند تا روزشان را شروع کنند؛ برای مردمی که به هم می‌خورند اما یکی در میان معذرت می‌خواهند. دلم برایت تنگ شده بود تهران. برای روزهای گرم‌ات. برای روزهایی که توی مترو جا برای نفس کشیدن نداری. دلم برایت تنگ شده بود تهران. 
برای روزهایی که منتظریم شب بشود تا بچپیم توی یکی از کافه‌های مرکز شهرت؛ اسپرسویمان را بخوریم و بخندیم به روزگاری که دارد برایمان زندگی را رقم می‌زند. دلم برایت تنگ شده بود تهران. برای صدای راننده تاکسی‌های میدان هفت‌تیرت که فریاد می‌زنند ولیعصر، بلوار. دلم برایت تنگ شده بود تهران. برای روزهای خاکستری‌ات در بام امیرآباد. درست بالای پل. چشم در چشم بزرگراهی که مردم‌اش دارند فقط به رفتن و رفتن فکر می‌کنند. دلم برایت تنگ شده بود تهران. برای روزهایی که فقط تو می‌دانی چقدر با تو تنهایی قدم زدم. دلم برایت تنگ شده بود تهران. برای مردمی که عصر به عصر برای سوار شدن به اتوبوس، هر کاری می‌کنند تا منتظر اتوبوس بعدی نباشند. دلم برای خودت، تهران، برای خود خودت، تنگ شده بود. ما با تو زندگی کردیم؛ با تو عاشقی کردیم؛ ما با تو فریاد زدیم؛ با تو اشک ریختیم؛ با تو خندیدیم؛ با تو برای فرداهایمان برنامه ریختیم و نتوانستیم و ناامید شدیم.  با تو به هدف‌هایمان رسیدیم و در گوشه‌ای از قلبت جشن گرفتیم. تهران! ما با تو همشهری شدیم. ما همشهری شدنمان را مدیون تو هستیم و همین باعث می‌شود که دلمان برایت تنگ شده باشد. ما دلتنگ همین روزهای تو بودیم. در تمام روزهای نفس‌کشیدن‌ات نفسمان گرفته بود از تهرانی که برایمان تهران همیشه نیست. تهران بیا تو به ما قول بده که امسال، سال خودمان باشد. سال زندگی‌مان. عشق کردنمان. کیف کردنمان. بیا به ما و به‌خودت قول بده که امسال از زندگی‌‌مان لذت ببریم.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید