
درباره همکاری 25ساله

نیلوفر قدیری؛ مدیر مسئول
این روزها در کنار آمار و اخبار کرونا، پرسشی در شبکههای اجتماعی و جمعهای حضوری و رسانهها بیشترین توجهات را به خود جلب کرده: ماجرای سند 25ساله همکاری ایران و چین چیست؟ حواشی این موضوع چنان زیاد شده که مانند دیگر موضوعات مهم سالهای اخیر در جامعه ایرانی دستمایه طنزهایی قرار گرفته که دستبهدست میچرخند و درکنار خندههایی گذرا اثری تلخ بهجا میگذارند.
چرا سند همکاریهای راهبردی 25ساله ایران و چین چنین واکنشها و بازتابهایی را در افکارعمومی ایران ایجاد کرده است؟ تأثیر سیاست خارجی بر زندگی ایرانیان در همه سالهای گذشته، شاید مهمترین دلیل اینهمه توجه و بازتاب گسترده باشد. فراز و فرود و نتایج انتخابات ریاستجمهوری آمریکا هم به همین دلیل در میان ایرانیان بیشتر از دیگر ملتهای جهان پیگیری میشد. وقتی از داروی حیاتی بیماران گرفته تا واکسن کرونا، از قطعات خودرو گرفته تا بهرهمندی از مقالات پژوهشی برای دانشجویان به گرههایی پیوند خورده که در سیاست خارجی ایجاد شده، تعجبی ندارد که هر تفاهمنامه و قراردادی به بزرگی سند همکاریهای 25ساله با ابرقدرت نوظهور چنین مورد توجه افکارعمومی قرار گیرد.
اینکه بار منفی واکنشها به این سند در قالب طنز و واقعیت آنقدر زیاد است هم به تصویر چین در افکارعمومی جهان وهم موقعیت خاص ایران در داخل و خارج، چه از نظر سابقه تاریخی و چه سالهای اخیر برمیگردد. مهمترین نقطهضعف چین قدرت نرم آن است و این دقیقا همان حوزهای است که همواره قافیه را به آمریکا باخته. رسانههای آزاد و شفافیت از نمادهای قدرت نرم آمریکا هستند که چین از آنها بهرهمند نیست. عدمانتشار مفاد سند همکاری 25ساله به درخواست چین، به فضای ابهام و نگرانی دامن زدهاست. البته سند برجام که خطبهخط آن بهصورت شفاف در همان روز نخست به چندین زبان ترجمه و منتشر شد همچنان دوقطبی در داخل کشور ایجاد کرد که هنوز بعد از ۵سال موضوع شعار و تهدید و ارعاب در سطح رسانهها و محافل رسمی کشور است.
سند همکاریهای 25ساله ایران و چین هفته گذشته در سفر وانگیی وزیرخارجه این کشور به تهران امضا شد. وزیرخارجه چین در میانه تور خاورمیانهایاش و بعد از عربستان و ترکیه به ایران آمد. جالب اینجاست که گفتوگوهای اولیه درباره این سند هم در جریان تور خاورمیانهای شی جین پینگ، رئیسجمهور چین، در سال۱۳۹۴ که بعد از عربستان به ایران آمده بود صورت گرفته بود. رئیسجمهور چین آن زمان نخستین مقام بلندپایه خارجی بود که بعد از شروع لغو تحریمها درپی اجرای برجام به تهران سفر میکرد. اکنون هم وزیرخارجه چین در زمانی به ایران آمده و سند همکاریهای 25ساله کشورش با تهران را امضا کرده که مردی که بیشترین خصومت را علیه ایران در عمل نشان داد اکنون دیگر در کاخسفید نیست و جایش را رئیسجمهوری گرفته که دستکم در حرف از دیپلماسی با ایران دفاع میکند. همه این زمانبندیها مهر تأییدی بر تأکیدات مکرر محمدجواد ظریف در روزهای اخیر است که میگوید هرگونه قرارداد و توافقنامه و سندی با قدرتهای شرقی بدون برجام و رفع تحریمها عملیاتی نخواهد شد. چین در بزنگاههای اخیر نشان داده در هنگامه تحریم و فشار حداکثری دستکم تمایلی به رابطه علنی با ایران ندارد و اساسا در سیاست خارجی این کشور درگیری با کشورها بهویژه شرکای تجاری غربی بهخاطر منافع دیگری تعریف نشده است. وانگیی قبل از سفر به خاورمیانه در آخرین روزهای اسفند۹۹، در آلاسکا مقابل هیأت مذاکرهکننده آمریکایی قرار گرفت تا نخستین گفتوگوهای میان چین با دولت جدید آمریکا را برگزار کند.
این مذاکرات با سخنان تند دوطرف در دقایق اولیه شروع جلسه مقابل دوربینهای خبرنگاران همراه بود. اما وقتی دوربینها از اتاق خارج شدند مذاکرات سختی میان دوطرف بهمدت 2 روز پشت درهای بسته برگزار شد.
قبل و بعد از مذاکرات، آمریکا و اتحادیه اروپا تحریمهای جدیدی را علیه چین این بار بهدلیل سرکوب اقلیت مسلمان اویغور در غرب این کشور اعمال کردند. با این حال روابط تجاری آمریکا و اروپا و دیگر کشورهای جهان با چین بهصورت رو به رشدی ادامه دارد زیرا چین با چنان سرعتی در تکنولوژی و تجارت و اقتصاد درحال پیشرفت است که نهتنها کسی نمیتواند آن را نادیده بگیرد که هر روز کشورهای بیشتری آینده خود را با سرمایه و اقتصاد چین برنامهریزی میکنند.
روابط خارجی در جهان امروز بسیار متفاوت و پیچیده شده و قطببندیها نهتنها با ۱۰۰ سال قبل تفاوت کرده که دیگر شبیه دودهه قبل هم نیست. سند همکاری 25ساله ایران و چین را باید در چارچوب چنین روابط تغییریافتهای تحلیل کرد. تجارت جهانی روابط و مناسبات قدرتهای غربی و شرقی را چنان درهم تنیده کرده که هیچ کشوری همه آینده خود را با تکیه بر یکی از این دو قطب تضمینشده نمیبیند.
ویتنام نمونه بارز این مناسبات تغییریافته جهانی است. نظام و ایدئولوژی سیاسی حاکم بر ویتنام نزدیکی زیادی با چین دارد. رئیسجمهور این کشور هم که با در اختیار داشتن 2 جایگاه مهم ریاست حزب و ریاستجمهوری، فرد بسیار قدرتمندی است که بهعنوان یکی از نظریهپردازان حزب حاکم کمونیست ویتنام با رهبران چین سابقه دوستی نزدیکی دارد. اما دولت ویتنام در عین گسترش رابطه اقتصادی و بهویژه جذب سرمایهگذاری چین که در صدر شرکای تجاری این کشور است از کارت آمریکا در تنظیم روابط خود با چین و بالعکس استفاده میکند.
سال گذشته و با شدتگرفتن تنش میان ویتنام و چین بر سر منابع انرژی در منطقه مورد مناقشه دریای جنوبی چین، ویتنام تغییراتی را در سند ملی دفاعیاش اعلام کرد که هدف آن هشدار ضمنی به پکن از طریق نشاندادن چراغ سبز به آمریکا بود. ویتنام تنها در سال۲۰۱۸ دوبار میزبان وزیردفاع آمریکا بوده است. اما نشریه تایم اخیرا در مقالهای درباره نقش و موضع ویتنام در تنش میان آمریکا و چین و استفاده هرکدام از این قدرتها از هانوی در این رویارویی به نقل از یک دیپلمات ارشد آمریکایی نوشت: ویتنام از حمایت واشنگتن در موضعگیری علیه پکن استقبال میکند اما هرگز نمیتواند متحد آمریکا باشد.
ایران هم در چنین جهان تغییریافته و با مناسبات پیچیده سیاسی - تجاری، درون خاورمیانهای که همچنان کانون رقابت قدرتهای بزرگ است باید آنقدر گزینه تجارت و سیاست خارجی در دست داشته باشد که به جای تبدیلشدن به کارت بازی سیاست خارجی دیگران، خودش مهرههای مفید زمین پیچیده این بازی بزرگ را بچیند.
سند همکاریهای 25ساله با چین اگر با احیای برجام و بازگشت به بازارهای جهانی همراه باشد ایران را در چنین جایگاهی قرار خواهد داد.