نوروز؛ بدرقه تلخی و استقبال از امید
اسکندر مختاری- کارشناس فرهنگی
طلیعه نوروز؛ طلیعه امید و امیدواری است. بهانه آن هم بهار و اتمام زمستان است. نوروز نیاز جوامع انسانی برای بهروزشدن و کنارگذاشتن تلخیها و ایجاد دوباره امید در دلهاست. در نوروز است که انسان به سمت نوترشدن و نگاه امیدوارانه به زندگی حرکت میکند. این نوترشدن با دیدار یکدیگر اتفاق میافتاد و شادی هم در این دیدارها منتشر میشد. اصلا تفاوت دیدارهای نوروزی با زمانی غیر از نوروز در این است که شادیها را در روزهای نوشدن طبیعت به اشتراک میگذاشت و سعی میشد در این دیدارها از تلخیها حرفی به میان نیاید. نوروز نوعی خودفراموشی تعمدی در ذهن و رفتار اجتماعی ایجاد میکند تا نگاه به آینده امیدوارانهتر شود. نوروز بهمعنای دیگر، در موقعیت آرزو قرارگرفتن بود؛ یعنی انسان خود را در موقعیت آرزوهای جدید قرار میداد؛ آرزوهایی که تداوم زندگی، معنا بخشیدن به آن و همپیوندی با جامعه را ایجاد میکرد. تصور کنید که لباس نو پوشیدن در نوروز یعنی معرفی کردن خود به دیگران برای برآوردهشدن یک نیاز، نیاز به معرفی جدید از خود به بهانه نوروز و نوشدن سال با برگزاری مراسم و آیینها و مددگرفتن از میراثفرهنگی و ادبیات گذشته که در آیین سیاست هیچ نقشی نداشت. به اندازهای که قدرتمندان نیز ناچار به هماهنگکردن خود با نوروز و معرفی خود در نوروز بودند. غم در نوروز جایی ندارد. حتی مراسم نوعید در نوروز هم که مختص افرادی است که در طول سال بستگان و عزیزان خود را از دست دادهاند هم برای فراموشکردن غمها و ایجاد فرصت برای آرزوهای جدید و نگاه امیدوارانهتر به آینده برپا میشود. نوروز یک ثروت فرهنگی برای مردمانی است که نوشدنشان در بهار اتفاق میافتد و مانند برخی ملل نوروزشان در زمستان نیست. نوروز در بهار، یک شادی مضاعف است؛ یعنی همافزایی طبیعت و انسان در کنار آیینها و رسوم.
در این دیدگاه اگر بخواهیم به نوروز بها دهیم، باید به امید بها دهیم و هر زمان که امیدوار شدیم، این همان نوروز است. بنابراین هر جریانی که در جهت امیدواری یک ملت و یک سرزمین گام بردارد، تخم نیکی کاشته است و آنکه در جهت ناامیدی ملت به هر طریقی اقدام کند، در جهت یأس یک ملت گام برداشته است. امروز درست همان روزی است که باید یک ملت را امیدوار کرد؛ روزی است که باید جوانان را به آینده سرزمین امیدوار کرد و در این نگاه گذار به سال آینده با فراموشکردن و کماهمیت کردن تلخیها با تقویت یادآوری نقاط قوت و شادیها ممکن است. باید یادآوری کنیم که درختان دوباره سبز خواهند شد و گلها به شکوفه خواهند نشست تا امید در دل ملت بیدار شود. امیدواری، نه فقط برای قشری سوار بر ارکان قدرت، که امیدواری برای یک جامعه است که از قدرت و نعمات و ایجاد فرصت کنار ماندهاند. پس نوروز1400 نیز باید با بدرقه ناامیدی و تلخی به استقبال امید رفت.