تکریم معلم اخلاق و فضیلت
علیرضا فرزین- پژوهشگر ارتباطات
استاد ارجمندمان دکتر محمدمهدی فرقانی در واپسین روزهای امسال پس از عمری تلاش و مجاهدت در سنگر مطبوعات و دانشگاه و جامعه مدنی، به کسوت بازنشستگی نایل آمد. بدیهی است که این بازنشستگی صرفاً در قالب اداری و بوروکراتیک معنی میدهد و مقام معلمی و آموزگاری را هیچ پایان و انتهایی نیست و چشمه زایا و پویای علم و معرفت استادمان همواره جاری و ما شاگردان و درسآموزان مکتبش جرعهنوش آن باقی خواهیم ماند.
آشنایی من با دکتر فرقانی به 15سال پیش و همزمان با شروع به تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد علوم ارتباطات در دانشگاه علامه برمیگردد. در آن مقطع دکتر فرقانی هم استاد ما و هم رئیس دانشکده تازه تأسیس علوم ارتباطات بود که با دانشکده علوم اجتماعی مشترکاً در ساختمان سهراه ضرابخانه زیست آکادمیک مشترکی را تجربه میکردند. سالهای اول دولت مهرورزی بود و از نخستین طلیعههایش در دانشگاه ما، فشار برای برکناری دکتر فرقانی و انحلال دانشکده ارتباطات که ثمره تلاشها و خوندل خوردنهای بزرگانی چون دکتر معتمدنژاد، دکتر خانیکی و خود دکتر فرقانی بود. رئیس وقت دانشگاه مترصد فرصت و پیداکردن بهانهای برای برکناری دکتر فرقانی بود اما شخصیت و منش والا و مرتبه و جایگاه رفیع علمی و مقبولیت و محبوبیت ایشان بین استادان و دانشجویان دانشکده، مانعی بر سر راه این تصمیم بود.
31 اردیبهشت 1386 اما روزی بود که به انتظارش نشسته بودند. گروهی از دانشجویان دانشگاه علامه و تعدادی دیگر از دانشگاهها در اعتراض به فضای امنیتی حاکم شده بر دانشگاهها که متأثر از سیاستهای مهرورزانه دولت بود، به دانشکده علوم اجتماعی آمده بودند و با شعارهای تند، ابتدا در حیاط دانشکده و در ادامه در سالنها حضور یافته و دانشجویان را به تعطیلی کلاسها و پیوستن به تجمع دعوت میکردند. دکتر فرقانی در کسوت رئیس دانشکده با طمأنینه و آرامش همیشگی در میان معترضان حاضر شد و به حرفها و شعارهایشان گوش داد. همدلی کرد و خواهش کرد که اجازه دهند کلاسها ادامه پیدا کند اما معترضان حاضر به ترک دانشکده نبودند. در این میان گروهی از طیف مقابل که خواستار اسکات و اخراج دانشجویان معترض از دانشکده بودند، گرد دکتر فرقانی جمع شده و از وی مطالبه حضور حراست و نیروهای امنیتی خارج از دانشگاه را داشتند. اما حسرت صدور دستور حتی یک برخورد برای برخورد با دانشجویان بود که بر دلهایشان ماند. و در نهایت هم همین اتفاق بود که بهانه لازم را برای برکناری دکتر فرقانی به دست رئیس وقت دانشگاه داد و باقی ماجراها که همه میدانند.
از همان روز اما ارادت من و همه دانشجویانی که شاهد آن ماجراها بودند به دکتر فرقانی صدچندان شد؛ مردی که حب صندلی ریاست و شیرینی طعم قدرت هرگز چنان مست و مدهوشاش نکرد که اصول، ارزشها و باورهایش را زیر پا بگذارد، حریم دانشگاه و دانشجو را بشکند و صدای مخالف را در گلو خفه کند. از آن روز قریب 14سال میگذرد و دورههای پرفرازونشیبی بر دانشکده و دانشگاه علامه و دکتر فرقانی گذشته است که آخرین آن ریاست 5سال اخیر او بر دانشکده مستقل ارتباطات دانشگاه علامه بود. در تمام این سالها اما آنچه از فرقانی در یادها مانده همان زیرواداری، مدارا، انصاف و احترام به دانشجو و استاد است؛ حتی آنها که در حقش بسیار جفاها کردند، از سعایت و دشمنی کم نگذاشتند و تا آخرین روزهای مسئولیتش تمام توان خود را بهکار بستند تا بر چهره خورشید خاک بپاشند. فرقانی در تمام این سالها برای همه پدری کرد. کلمهای جفاها و تهمتها را پاسخ نگفت و ذرهای و کمتر از ذرهای درصدد انتقام برنیامد. همه را بخشید و در حق فرزندانش (حتی آنها که ناخلف شده بودند) جز احترام و محبت نثار نکرد.
عمرش دراز و عزت و سربلندیاش فزون باد.