• شنبه 29 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 10 ذی القعده 1445
  • 2024 May 18
چهار شنبه 20 اسفند 1399
کد مطلب : 126457
+
-

فرهنگ و زندگی/ خانه بدون کتابخانه

فرهنگ و زندگی/ خانه بدون کتابخانه

حمیدرضا محمدی

نمی‌دانم آن عکس سعید نفیسی را در کتابخانه شخصی‌اش دیده‌اید یا نه. عکس برای نیمه‌های دهه20 است و گرداگرد نفیسی احتمالا در آستانه میانسالی را کتاب گرفته است. کتاب از در و دیوار می‌ریزد. عکسی که مریم زندی از ایرج افشار – که دیروز، دهمین سال درگذشتش بود – گرفته است، شاید برای دهه80 باشد. اما گویی عکسی از هزارسال پیش رسیده به ماست. انگار فضا برایمان غریبه است. پنداری سال‌هاست کسی را ندیده‌ایم تا سقف خانه‌اش را کتاب پر کرده باشد. شاید بگویید آنها از اصحاب فخر و فضل بوده، و جز این اگر بود خانه‌شان و کتابخانه‌شان، جای تعجب بود اما بگذارید همین را تعمیم دهیم به دیگر مردم، به مردم عادی و عامی. در آن دهه‌ها خیلی‌ها خانه‌شان مملو از کتاب هم اگر نبود، خواندن عمومیت داشت. یعنی دست‌کم جایی در خانه برای خواندن محفوظ بود و فضایی برای کتاب تعبیه شده بود، یا اگر تعبیه هم نشده بود، صاحب‌خانه حواسش بود کتاب‌های خانه، محترم و محتشم نگاه‌داری شوند. وقتی پدر خانواده سرگرم خواندن می‌شد، نه‌تنها چون پدر است، که چون در حال خواندن است، آرامش خانه حفظ می‌شد. از همان کودکی یا به قول قدما، طفولیت و صباوت، کتاب خواندن یکی از رئوس تعلیم و تربیت بود، یکی از اصولی که فرزند باید از پدر بیاموزد. مدام در گوشش خوانده می‌شد یا اگر هم نمی‌شد، حال‌وهوایی مسلط بود که خواندن را ترغیب و ترویج می‌کرد. یعنی آموزش خانه و مدرسه – و شاید حتی دوستان – خواندن را رهنمون می‌کرد. اما حالا در خانه‌ای اگر بروید، کتاب، رنگ رخ باخته است. کتاب جایی دارد در پستوها، برای زینت‌المجالس. کتابی هم اگر خریده می‌شود، همرنگ در و دیوار خانه است. نمی‌خواهم بگویم همه اینطور و این‌جور هستند، نه. اما کتاب دیگر خیلی وقت است جای قدیم را در خانه‌ها ندارد.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید